مدیر داخلی انتشارات روزبهان، ناشر آثار مرحوم نادر ابراهیمی، گفت: این انتشارات تاکنون حدود یک میلیون نسخه از آثار ابراهیمی را روانه بازار نشر کرده است.

مرد یک میلیون کتابی ایران نادر ابراهیمی

حامد کنی در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا گفت: آثار نادر ابراهیمی از ابتدای تاسیس انتشارات روزبهان به این نشر سپرده شد و تاکنون نیز 22 عنوان کتاب از وی توسط روزبهان به چاپ رسیده است.

به گفته کنی «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم» از جمله کتابهای ابراهیمی است که بارها تجدید چاپ شده است.
وی تصریح کرد: ابراهیمی یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های ادبیات داستانی ایران بود که در طول فعالیت خود، آثار سترگ و ارزشمندی را ارائه کرد.

به گفته کنی، «ابوالمشاغل»، «مردی در تبعید ابدی»، «آتش بدون دود» و «یک عاشقانه آرام» از کتاب‌های ابراهیمی هستند که روزبهان بارها آنها را تجدید چاپ کرده است.

نخستین کتاب ابراهیمی، باعنوان «خانه‌ای برای شب»، در 1342 منتشر شد و این هنگامی بود که او، به اتهام همکاری با نهضت 15 خرداد 1342، در زندان به سر می‌برد.

نادر ابراهیمی سابقه‌ای 37 ساله در کار نویسندگی داشت که ثمره این تلاش بیش از صد رمان و مجموعه داستان و قصه برای کودکان و نوجوانان، مجموعه‌هایی در ایران‌شناسی و نقد و نظر درباره داستان‌نویسی است.  شماری از آثار ابراهیمی به چندین زبان ترجمه شده و نقد و تحلیل‌هایی نیز درباره کارهای او منتشر شده است.

هم‌اکنون انجمن نویسندگان کودک و نوجوان یادنامه‌ای برای این نویسنده فقید را آماده انتشار دارد و به‌زودی آن را از طریق موسسه خانه کتاب منتشر می‌کند.

در این یادنامه مقالات و یادداشت‌هایی از نویسندگانی چون محمدرضا یوسفی، محمد هادی محمدی، معصومه انصاریان و شکور لطفی درباره نادر ابراهیمی گنجانده شده است.

نادر ابراهیمی 16 خرداد پارسال پس از یک دوره طولانی مبارزه با بیماری در سن 73 سالگی درگذشت.

از آثار دیگر او می‌توان به «خانه‌یی برای شب»، «آرش در قلمرو تردید»، «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم»، «هزارپای سیاه و قصه‌های صحرا»، «افسانه‌ باران» و «در سرزمین کوچک من» اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...