دانلود تصاویر ۱۲ هزار و ۹۵۰ نسخه‌ خطی کتابخانه‌ مرکزی دانشگاه تهران برای همه رایگان شد.

آزادسازی ۱۲ هزارنسخه‌ خطی کتابخانه‌ مرکزی دانشگاه تهران بر روی نت

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، میلاد عظیمی، نویسنده و منتقد ادبی در یادداشتی با عنوان «خدمتی شایسته شأن دانشگاه تهران» در صفحه شخصی‌اش نوشته است: «رسول جعفریان از خادمان بزرگ کتاب در این مملکت است. کتاب‌خوان است و کتاب‌نویس و کتاب‌دوست. کتاب را دوست دارد اما بیشتر از کتاب کتاب‌خوانان و محققان را دوست دارد. آسان کردن تحقیق و دسترسی به منابع تحقیق را دوست دارد. دوران ریاستش در کتابخانه مجلس درخشان بود. او دست‌نویس‌های کتابخانه مجلس را آزاد کرد! آن‌همه نسخه را رایگان در اختیار مردم گذاشت. فهرست‌نویسی نسخه‌ها و سندها را رونق داد. چاپ مجلات خوب و کتاب‌های خوب... وقتی از کتابخانه مجلس می‌رفت از برخی مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاه‌ها تقاضا کرد هارد دیسک بفرستند تا نسخه‌های دیجتال‌شده کتابخانه مجلس را به آنان بدهد. ترس داشت گنجینه‌طرازان دوباره نسخه‌ها را به گنجینه‌ها برگردانند. 

چندی قبل در کانال تلگرامی جعفریان مطلبی خواندم که لحنش کلافه‌وار بود. دنبال چند کتاب می‌گشت و نمی‌یافت. نوشت:«هر چه فکر می‌کنم مگر ما چقدر کتاب چاپی فارسی از آغاز آمدن چاپ تا ـ فرضا ـ سال ۱۳۵۰داریم، و این که آیا این قدر توانایی نداریم که همه این‌ها را اسکن کرده و به‌آسانی در اختیار پژوهشگران قرار دهیم، عقلم به جایی نمی‌رسد. اگر این عجز نیست پس عجز چیست؟ یعنی ما توانایی این که حداکثر صدهزار کتاب و کتابچه را اسکن کرده و به‌آسانی در اختیار قرار دهیم نداریم؟ اصلا دویست هزار؟ مگر چقدر هزینه و نیرو نیاز دارد؟ این آثار، ایرانی است و برای تحقیقات ایرانی، بسیار سودمند است. بنده خدا [ یعنی جعفریان] چهار سال در کتابخانه مجلس بود، آنچه اسکن شد، بیش از ۲۲هزار نسخه خطی و بالای ۱۱هزار کتاب چاپی سربی و سنگی بود. این یعنی این که با قریب ده دوازده تا اسکنر، می‌شود در چهار سال، نزدیک به ۳۵ هزار جلد کتاب را اسکن کرد». 

چندسالی است که جعفریان رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران شده است. کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران چشم‌وچراغ کتابخانه‌های دانشگاهی ایران است و کفایت و دلسوزی ایرج افشار در خشت‌خشت آن نمایان است. در زمینه نسخه‌های خطی گنجینه‌ای است؛ زحمات مجتبی مینوی و محمدتقی دانش‌پژوه و افشار و دیگران به این گنجینه اعتبار داده است. کتابخانه مرکزی اعتبار دانشگاه تهران است.

 دوران ریاست جعفریان بر کتابخانه مرکزی دوران بی‌پولی است. قحط‌سال و خشک‌سال است. اما وقتی کاربلد باشی و مدیر و مدبر باشی در بی‌پولی هم می‌شود کار بزرگ کرد و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در سخت‌ترین وضع مالی بزرگ‌ترین کار و خدمت را کرد؛ همه نسخه‌های خطی خود را رایگان در اختیار محققان گذاشت. بار عام است؛ بروید به سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و پی‌دی‌اف ۱۲۹۵۰ دست‌نویس را مجانی دانلود کنید.  

باید درود فرستاد بر مدیران دانشگاه که اجازه این خدمت عظیم را به جعفریان دادند. نام این مدیران فرهنگ‌دوست به نیکی ماندگار خواهد بود. این خدمت بزرگ و گشاده‌دستی سترگ فرهنگی نام دانشگاه تهران را بلندآوازه می‌کند.

انسان را از آرزوهایش می‌توان شناخت. آرزوی رسول جعفریان هم این است:«آیا می‌شود یک‌روزی اعلام کرد ایران هم میراث مکتوب هزار ساله خود را به‌صورت دیجیتالی در اختیار عموم قرار داده است». با چنین همتی رسید بدانچه رسید و می‌رسد بدانچه خواهد رسید...»

متقاضیان می‌توانند با ثبت‌نام و احراز هویت (بر اساس راهنمایی که در وب‌سایت آمده)، نسخه‌های درخواستی را دریافت کنند.

اعلام کرده‌اند زمانی برای تأیید هویت اشخاص متقاضی لازم است و پس از احراز هویت که با ایمیل اطلاع داده می‌شود، امکان دانلود فراهم می‌شود. همچنین فعلاً محدودیت دانلود روزانه دو نسخه دارند، اما به‌تدریج این محدودیت نیز برداشته خواهد شد. لینک راهنمای دانلود نسخه‌ها.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...