«پائولو کوئیلو» نویسنده آثار پرفروش ادبی، می‌گوید بزرگ‌ترین ارزش‌ها زیر پای شهرت از بین رفته‌اند و او در رمان جدیدش در نظر داشته است تا فستیوال فیلم کن را برای توجه بی حد به شهرت مورد انتقاد قرار دهد.

به گزارش ایبنا به نقل از رویترز، «برنده تنها می‌ماند» رمانی است که ماجرای آن حول قتل‌های سریالی در عالم ستاره‌ها و مدسازان شکل گرفته است.


نویسنده سرشناس برزیلی که در این رمان وارد دنیای فیلم‌سازان و ستاره‌ها شده می‌گوید: «این یک رمان جنایی نیست، بلکه تصویری صادقانه از آن چیزی است که ما اکنون هستیم».

کوئیلوی 61 ساله که هر سال از میهمانان جشنواره سینمایی کن است در این رمان درصدد برآمده تا روشن کند که چرا بازدیدکنندگان «کن» اینچنین رفتار می‌کنند. «جماعتی از ثروتمندان جهان هر سال خواب و خوراکشان را از دست می‌دهند تا با حضور در این جمع خود را به رخ دیگران بکشند و هر چه بیشتر در دنیای سرگرمی بدرخشند».

کوئیلو می‌گوید که هر سال با دیدن این جماعت از خود سوال می‌کند که اینها این همه مصرف می‌کنند تا به چه چیزی دست یابند؟‌ دغدغه پاسخ گفتن به همین سوال بود که موجب نوشتن آخرین کتاب او شد.
او می‌گوید: همشه برای من این سوال وجود داشت که آنها چرا دست به چنین رفتاری می‌زنند؟


کوئیلو برای شکافتن این سوال به سراغ نوشتن کتابی درباره دنیای شهرت و مد رفته است و می‌گوید همه تلاشش این بوده تا ارزش‌های از دست رفته را یادآوری کند.

نویسنده کتاب «کیمیاگر» که تاکنون ده‌ها میلیون جلد از آثارش در جهان به فروش رسیده و رمان «کیمیاگر» او اکنون به وسیله «هاروی واین اشتاین» کارگردان در دست ساخت قرار دارد، با تجربه‌اش از این دنیا در صدد نوشتن رمان «برنده تنها می‌ماند» برآمده است.

او می‌گوید رسیدن به شهرت امروز بدل به یک بیماری شده و همه در تلاشند تا به شهرت دست یابند فقط برای این که مشهور باشند نه این که کار مهمی انجام داده باشند یا بخواهند چیزی را با دیگران قسمت کنند.

آخرین رمان «کوئیلو» با عنوان «برنده تنها می‌ماند» به وسیله انتشارات هارپر در 345 صفحه و به قیمت 99/25 دلار منتشر شده است. این کتاب به وسیله «مارگارت جول کوستا» از زبان پرتغالی به انگلیسی ترجمه شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...