رمان «عصرها؛ داستان یک زمستان» نوشته جرارد ریو با ترجمه مرتضی غلامی از سوی انتشارات علمی منتشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب در سال ۱۹۴۷ منتشر شده و جالب این است که اولین رمان نویسنده آن یعنی جرارد ریو بوده و با وجود این، بلافاصله پس از انتشار تا این اندازه مورد توجه منتقدان قرار گرفته است.

داستان ماجرای ۱۰ بعد از ظهر از زندگی «فریتس» جوان ۲۳ ساله هلندی را تعریف می‌کند که کارمند است و در آمستردام همراه پدرومادرش زندگی می‌کند، به همین دلیل هم رمان ۱۰ فصل دارد. این رمان به فاصله اندکی پس از جنگ جهانی دوم نوشته شده است با این حال اشارات مستقیم درباره جنگ در آن وجود ندارد، بلکه فضای جامعه پس از جنگ را از راه توضیح تجربیات شخصی انسان‌ها یعنی ترس، تنهایی و خستگی و حال وهوای سرد و غمزده آن روزها به مخاطب منتقل می‌کند، شاید به همین دلیل هم هست که بسیاری از منتقدان این رمان را همتای «بیگانه» آلبر کامو دانسته‌اند.

در سال ۲۰۰۷ رمان «عصرها» از سوی روزنامه NRC به عنوان یکی از ده رمان برتر تاریخ هلند معرفی شد. یک اقتباس سینمایی و چند اقتباس نمایشی از این اثر انجام گرفت و این دست اتفاق‌ها کم‌کم سبب شد توجه منتقدان ادبی جهان به این رمان جلب شود و پس از سال‌ها به ارزش آن پی ببرند و به سرعت به زبان‌های مختلف ترجمه شود. این رمان در نهایت در سال ۲۰۱۶ به زبان انگلیسی ترجمه شد و اکنون ترجمه فارسی آن نیز در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار گرفته است.

رمان «عصرها؛ داستان یک زمستان» نوشته جرارد ریو با ترجمه مرتضی غلامی به قیمت ۳۵ هزارتومان در ۱۸۷ صفحه از سوی انتشارات علمی منتشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...