تاریخ ممنوعه ویتنام از دل حماسه‌ای خانوادگی | آرمان ملی


نگوین فان کوئه مای [Nguyễn Phan Quế Mai]، شاعر و نویسنده‌ی ویتنامی‌تبار، یکی از برجسته‌ترین صداهای معاصر ادبیات ویتنام است. او با آثارش که در آنها تاریخ و فرهنگ پیچیده و دردناک کشورش را به تصویر می‌کشد، شناخته شده است. «آواز کوهستان» [The mountains sing]، نخستین رمان کوئه مای به زبان انگلیسی است که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد و به سرعت توجه مخاطبان جهانی را جلب کرد و به چند زبان ترجمه شد از جمله فارسی: ترجمه الهام راشدی در نشر مروارید منتشر شده است.

نگوین فان کوئه مای [Nguyễn Phan Quế Mai] خلاصه رمان آواز کوهستان» [The mountains sing

رمان تکان‌دهنده‌ی نگوین فان کوئه مای در بستر ویتنام قرن بیستم و از زبان چندین نسل از زنان سرسخت یک خانواده روایت می‌شود. در خلال نگارش این رمان با عنوان «آواز کوهستان»، مادربزرگی برای نوه‌اش—که در اوایل این دهه در هانوی، زیر بارش بمب‌های آمریکایی از او مراقبت می‌کرد—روزهای گذشته را بازگو می‌کند. او در حالی که سایر اعضای قبیله یا مرده‌اند، مفقود شده‌اند یا در حال جنگ هستند و خانه‌ها به ویرانه بدل شده‌اند، زندگی‌اش را با جزئیاتی دلخراش از سلب مالکیت، استعمار، تهاجم بیگانگان و جنگ داخلی برای نوه‌اش به ارث می‌گذارد.

مادربزرگ داستان، دیو لان، در مرکز روایت، حقیقتی را که تا آن زمان پنهان مانده فاش می‌کند: قتل شوهر و برادرش و جدا شدن پسر بزرگش در جریان اصلاحات ارضی رژیم حاکم. در جایی به گواوا، نوه‌اش، می‌گوید:
«ما را از حرف زدن درباره‌ی اشتباهات گذشته و اعمال نادرست صاحبان قدرت آن روزها منع کرده‌اند، چون به خودشان حق داده‌اند تا تاریخ را بازنویسی کنند. اما تو به اندازه‌ی کافی بزرگ هستی که بفهمی تاریخ، خود را در خاطرات مردم می‌نویسد و تا زمانی که این خاطرات زنده‌اند، می‌توان ایمان داشت که کار درست‌تری را انجام داده‌ایم.»

این رمان جذاب و گیرا بر باورهای دیو لان استوار است و این باورها خط مشی اثر را شکل می‌دهند. رمان نشان می‌دهد که وقتی تاریخ به‌جای ثبت شدن در کتاب‌های درسی (با تحریف یا سکوت) بر اساس خاطرات مردم نوشته شود، چه شکلی به خود می‌گیرد. در بخش اعظم رمان، روایت فرهیختگان ویتنامی تفاوت زیادی با ادعاهای رسمی حزب کمونیست درباره‌ی اصلاحات ارضی دهه‌ی ۱۹۵۰ ندارد. اما نویسندگان ادبیات داستانی ویتنامی در دهه‌های اخیر، با تکیه بر تجربیات شخصی و تاریخ شفاهی، این قلمرو خطرناک را پیموده‌اند و داستان را از دید دهقانان بی‌زمین، زنان، و مالکان روایت کرده‌اند. آثار اندکی از این دسته به زبان انگلیسی در دسترس است، و بسیاری از خوانندگان آمریکایی از وجود چنین آثاری که روایتی انسانی از آن دوره‌ی وحشیانه‌ی تاریخ ویتنام ارائه می‌دهند، بی‌خبرند—دورانی که در آن، روستاییان، همسایگان خود را «سرمایه‌دار استثمارگر» می‌خواندند و هزاران نفر را به پای اعدام می‌فرستادند.

با پیروی از این سنت، رمان «آواز کوهستان» تاریخ ویتنام قرن بیستم—از اصلاحات ارضی دهه‌ی ۵۰ تا دهه‌های پرتلاطم پیش و پس از آن—را از نگاه چند نسل زنانه‌ی یک خانواده روایت می‌کند. داستان در سال ۲۰۱۲ آغاز می‌شود، جایی که گواوا در قتلگاه است و دیو لان را فرا می‌خواند. سپس سال‌های کودکی‌اش به‌عنوان نوه‌یی تحت سرپرستی مادربزرگ، در میانه‌ی جنگ و پیامدهایش، مرور می‌شود. در این میان، فلش‌بک‌هایی از زندگی دیو لان نیز در قالب روایت‌هایی برای نوه‌اش گنجانده شده‌اند.

کوئه مای با آداب شاعرانه‌ی خود، حماسه‌اش را با جمله‌های موزون و حس شاعرانه حتی در شرایط فاجعه‌بار پیش می‌برد. او مناظر را با چنان شدت ویرانگری توصیف می‌کند که از دست دادن زمین، حال و هوایی افسانه‌ای پیدا می‌کند. همان سرزمینی که دیو لان در آن پدرش را از دست می‌دهد—سربازان ژاپنی سرش را در بزرگراه ملی می‌برند—و مادرش را در قحطی بزرگ ۱۹۴۵، زمانی که در جنگل دنبال غذا می‌گشتند، گم می‌کند. زمانی که مادربزرگ و نوه‌اش به مزرعه‌ای ذرت می‌رسند، صاحب مزرعه، دیو لان را به بند می‌کشد و مادرش را تا سر حد مرگ کتک می‌زند. کوئه مای همیشه جنبه‌ای افسانه‌ای به داستان می‌دهد و از این رو به «شبح شرور» معروف شده است.

همچنین این سرزمین، همان‌جاست که دیو لان با پنج فرزند، سینه‌خیز از خانه‌ی اجدادی می‌گریزد، تا از آزار و اذیت همسایگانی که در جریان اصلاحات ارضی به او حمله کرده‌اند، دور شود. او در حومه‌ی شهر پرسه می‌زند، علف و ساقه‌ی گیاهان می‌خورد و بچه‌ها را یکی‌یکی رها می‌کند تا بقیه را نجات دهد. در جایی به گواوا می‌گوید:
«هوا کم‌کم تاریک می‌شد. سایه‌ی دهکده‌ها در افق، مانند زنانی بودند که کمرشان را بار زندگی خم کرده است. مادرم مجبور بود بار خودش را تحمل کند و حالا نوبت من بود.»

دشواری ندارد که رنج دیو لان، فرزندانش و فاجعه‌هایی که بر سرشان آمده را حس نکنیم: تجاوز جنسی، قطع دست و پا، نوزادی که به‌سبب مسمومیت شیمیایی مرده و دچار ناهنجاری مادرزادی شده، و احساس بیگانگی میان اعضای خانواده—همگی مصائبی‌اند که رمان با ظرافت تصویر می‌کند. کوئه مای، به‌جای روایت مستقیم، برای شخصیت‌هایش مسیرهایی غیرمستقیم می‌سازد تا وقایع هولناک را پرده‌پرده بیان کنند. آنها با نامه‌هایی پیش از مرگ، یادداشت‌های پنهانی و مواجهه‌های غیرمنتظره با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. بخشش و آشتی—درون خانواده، میان ویتنامی‌ها، و حتی با دشمن خارجی—مضامینی تکرارشونده‌اند.

گواوا، نسخه‌ای دست‌نویس از خانه‌ی کوچک در جنگل بزرگ دارد—ترجمه‌ی پروفسوری ویتنامی که برای شناخت دشمن، ادبیات آمریکایی می‌خواند. او از مادربزرگش می‌پرسد:
«چرا باید درباره‌ی کشوری بخوانم که ما را بمباران کرده؟»
اما وقتی شروع به خواندن می‌کند، خودش را در نقش لورا اینگالس می‌بیند. در یک حرکت شگفت‌آور، حتی دیو لان هم خصومتش را با شبح شرور کنار می‌گذارد—شبحی که در داستان فرعی‌ای عاشقانه دوباره با خانواده درگیر می‌شود.

کوئه مای گفته که این رمان را به انگلیسی نوشته تا فاصله‌ای را که زبان دوم ایجاد کرده، بردارد؛ فاصله‌ای که میان ما و تاریخی پر از درد افتاده است. اما همین زبان، امکان آن را به او داده تا پرتره‌ای انسانی از دشمن سابق - یعنی ویتنام شمالی - به مخاطبان آمریکایی نشان دهد. در «آواز کوهستان»، او با خلق شخصیت‌هایی دلسوز که زیر یوغ رژیمی سرکوبگر زجر می‌کشند، روایت تاریخ را از مسیرهای دیگر ممکن می‌سازد.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...