بلاهای هفت رنگ | اعتماد


شهرت ادوارد مورفی به قوانینی است که زبانزد عامه‌اند و شایع شده فقط به‌کار تسکین بدبیاری می‌آیند. شالوده تئوری هرج و مرج مورفی بر این مبناست که خطای احتمالی رخ خواهد داد. اگر انجام کاری از راه‌های متعدد میسر باشد و تنها یکی از راه‌ها به فاجعه ختم شود، حتما یک نفر کار را از همان طریق فاجعه‌بار انجام می‌دهد. مصداق این باور در «سمفونی ناکوک رنگ‌ها» [اثر مهدیه مطهر] مشهود است.

سمفونی ناکوک رنگ‌ها مهدیه مطهر

رمان از آنجا کلید می‌خورد که تعدادی از اعضای یک خانواده دور هم جمع می‌شوند تا برای ویلای ارثیه پدرشان مشتری پیدا کنند. اما خواهر بزرگ‌تر این کار را از طریق دیگری انجام می‌دهد. سیما آمده تا به‌ضرب فروش ویلا از بقیه اعتراف بگیرد توی مدتی که ایران نبوده چه کار کرده‌اند. تصمیمش در ابتدا شبیه یک جور بازی است. نشانه‌های گناه‌ سه‌نفر دیگر به ‌نظر کم‌اهمیت می‌آید: گل کاغذی خشک شده، علف‌های هرز بالا آمده، تخت چوبی ترک خورده، سفال شیروانی ازجا درآمده و دیواری پر کرم است. اما لیست خطاها به همین‌ها ختم نمی‌شود.

در نبود سیما یادگارهای پدرش را از بین برده‌اند. جرم‌ها، رفته‌رفته آنقدر سنگین می‌شود که دیگر قابل چشم‌پوشی نیست. سیزده گناه به خیانت و برادرکشی سر باز می‌کند. هرچند خانواده خطاکارند اما سیما اگر منفی‌باف‌ نبود آن سرانجام فاجعه‌بار رقم نمی‌خورد. این روند یادآور قانون مورفی است: همه‌چیز ذاتا دچار خطا و اشتباه می‌شود مگر اینکه برای درستی آن تلاشی شده باشد. ولی سیما دربند درست و غلط نیست. تصمیم گرفته نادیده‌ها را مطابق تصورات خودش، مجسم کند. راوی در مدخل داستان به این مطلب اشاره دارد: «می‌خواهد چیزهایی که آخرشان را نبوده، آدم‌ها را، ته‌شان را ببیند، بسازد توی ذهنش، جلوی چشم‌شان و آن چیزهایی را که باید، آن آدم‌هایی را که باید برساندشان به ته، به صاف کردن فکر با خودش، با آنها، با همه‌چیزی که روز و شب توی مخش وول می‌خورد.»

بازنگری سیما در گذشته‌اش، عمدتا یکسویه، جهت‌دار و پر از خطاهای سیستماتیکی است که محققان دنباله‌رو مورفی برایش صحه گذاشته‌اند. سیما با اینکه شاهد ماجرا نبوده و تنها گواهش تراوشات ذهنی است، اما نسبت به همه جزییات قضاوت می‌کند. با دخل و تصرف در اتفاقاتی که شنیده، واقعیت را به گونه‌ای بازآفرینی می‌کند که توجیه عملکرد خودش باشد. به گمانش همه به دنیا آمده‌اند که از سقف محرومش کنند. از سرپناه، از سایه. یا مثل پدر سایه‌شان از دنیا حذف می‌شود یا مثل شاهین وقتی می‌روی زیر سایه‌شان، خودشان را، سایه‌شان را از سرت می‌کشند و جا‌خالی می‌دهند.

این بدبینی مورفی‌وار حتی به رویاهایش سرایت کرده: از نقشه‌ای که بهترین سفر زندگی‌اش را رویش علامت‌گذاری کرده این طور یاد می‌کند: «مسیر دودآلود تغییر مکان‌ها، تغییر صفات‌شان از بهترین و رمانتیک‌ترین، دنج‌ترین به بدترین، خفه‌کننده‌ترین جاها. به‌قول شاهین استحاله رویا به کابوس.»گرچه قهرمان تمام گذشته‌ را مرور می‌کند اما پیشداوری‌اش مانع می‌شود به مکاشفه برسد. با علم به اینکه توی چه راهی قدم گذاشته، می‌رود تا به سرانجام فاجعه‌بار برسد و کماکان فکر می‌کند بقیه مقصرند که این بلاها سرشان آمده. بلاهای هفت‌رنگ: تنهایی آبی، خیانت کهربایی، مرگ سفید، جدایی اخرایی و فرقه‌بازی‌های سیاه. به‌نظرش یک سمفونی ناکوک بوده‌اند. و باز به دیگرکشی فکر می‌کند که رنگش مثل گوشت ادویه زده است: سربی، زرد سوخته.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...