«تلویحات» یکی از متون مهم فلسفه سهروردی است که آمیخته‌ای از فلسفه اشراقی و مشائی است که رنگ و بویی از حکمت اشراق را هم دارد.

دکتر نجفقلی حبیبی درگفت‌وگو با ایبنا، ضمن بیان مطلب فوق، از چاپ تصحیح «شرح تلویحات ابن‌کمونه» و ارائه آن به بازار نشر خبر داد.


دکتر حبیبی درباره اهمیت شرحی که ابن‌کمونه بر تلویحات نگاشته، اظهار داشت: متن تلویحات متعلق به سهروردی است که یک متن سنگین و مورد توجه علما به حساب می‌آید و برای همین هم چند شرح بر آن نگاشته شده‌ که شرح ابن‌کمونه از شرح‌های معظمی این کتاب شمرده می‌شود و اکنون برای نخستین بار است که به چاپ می‌رسد.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران با یادآوری این‌که این کتاب در سه جلد شامل منطق، طبیعیات و الهیات سامان یافته، در باره دیگر شروحی که بر این کتاب نگاشته شده، گفت: بعد از ابن‌کمونه، شهرزوری هم شرحی بر این کتاب نوشت که دو نسخه از آن به دست آمده و من به مرور بر آن هم کار می‌کنم اما فکر نمی‌کنم به این زودی به اتمام برسد.

دکتر حبیبی در پاسخ به این سوال که شرح ابن‌کمونه چه تفاوتی با شرح شهرزوری دارد، تصریح کرد: فرق این دو در این است که ابن‌کمونه یک فیلسوف تقریبا مشائی است، در حالی که شهرزوری یک فیلسوف اشراقی و پیرو سهروردی است و به هر حال رنگ اشراق شرحش بیشتر به چشم می‌آید.

دکتر حبیبی در ادامه به شرح دیگری از تلویحات که توسط علامه حلی نگاشته شده، اشاره کرد و گفت: شرح علامه حلی سومین شرحی است که بر این کتاب نوشته شده که هنوز نسخه‌های آن به دست نیامده ‌است. علامه حلی هم از شاگردان خواجه‌نصیر بوده و این افراد هر سه تقریبا در یک دوره زندگی می‌کرده‌اند. گفته می‌شود بر اساس منابع موجود علامه حلی هم شرحی مفصل در دو جلد بر تلویحات نوشته ‌است.

وی افزود: ابن‌کمونه مکاتباتی هم با خواجه‌نصیر داشته و خواجه‌نصیر با تجلیل بسیاری به او پاسخ داده ‌است.

مصحح «مفاتیح‌الغیب» ملاصدرا از کتاب تلویحات به عنوان یکی از آثاری که بسیار مورد توجه ملاصدرا بوده، نام برد و از استفاده ملاصدرا از این کتاب در اسفار و سایر آثارش یاد کرد.

این کتاب سه جلدی در شمارگان 1000 نسخه، 1314 صفحه و قیمت 260000 ریال از سوی نشر میراث مکتوب به چاپ رسیده ‌است.

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...