شماره جدید مجله آزما ویژه نوروز ۹۹ با پرونده‌ای درباره جملات و اشعار جعلی در فضای مجازی منتشر شد و روی پیشخوان آمد.

به گزارش مهر، صدوچهل‌وپنجمین شماره ماه‌نامه آزما ویژه فروردین ۹۹ با دو پرونده اصلی درباره ادبیات، به‌تازگی منتشر شده و روی پیشخوان مطبوعات آمده است.

اولین‌پرونده این‌شماره درباره اشعار و جملاتی است که بدون منبع مشخص با انتصاب به چهره‌های ادبی و فرهنگی در فضای مجازی منتشر می‌شوند. «انتصاب‌های دروغین، چهره دیگر جعل» اولین مقاله این‌پرونده است که به‌قلم مهتاب خسروشاهی نوشته شده است. «بدل‌سازی و کپی‌های نابرابر اصل» نوشته مینا مقرب‌صمدی هم مقاله بعدی این‌پرونده است.

پرونده دوم این‌شماره آزما، با عنوان «گورم نه! گهواره‌ام کجاست» درباره مفهوم وطن در تاریخ و ادبیات ایران است که مطالب و نوشته‌هایی از ناصر فکوهی، حافظ موسوی، ابوالفضل خطیبی، منصوره اتحادیه، محمد دهقانی و سیمین‌دخت گودرزی را شامل می‌شود. «سالن‌های برنده، کارگردان‌های بازنده» عنوان مطلب بعدی این‌مجله است که درباره اوضاع تئاتر و سالن‌های خصوصی کشور است که در گفتگو با محمودرضا رحیمی، محمد مساوات و ایوب آقاخانی چاپ شده است. این‌مطلب، اولین مقاله بخش «در حوالی صحنه» این‌شماره آزما است که در ادامه‌اش دو نمایش از اصغر دشتی به قلم فواد نظیری نقد شده‌اند و زندگینامه بیل پلیمپتون طراح و کارتونیست با ترجمه هادی ذکریایی چاپ شده است.

میزگرد این‌شماره از مجله آزما، بررسی نقش شعر در غنای زبان است که با عنوان «شعر بی‌تاثیر، شعر بی‌زبان» چاپ شده و شامل گفتگو با طاهری استاد ادبیات و کامیار عابدی است. گفتگو با مژده دقیقی مترجم رمان «روایت بازگشت» هم مطلبی است که در بخش گفتگوی این‌مجله چاپ شده است. سپس بررسی رمان جین‌ایر نوشته شارلوت برونته بر اساس دیدگاه ژنت چاپ شده که نوشته‌ای از راضیه فیض‌آبادی است.

گفتگو با احمد اخوت مترجم با عنوان «زندگی در دو روایت»، جستارهایی درباره نوشتن به قلم ارنست همینگوی با عنوان «نوشتن چیست و چه می‌کند» و چند داستان ایرانی و خارجی از دیگر مطالبی هستند که در شماره نوروزی آزما چاپ شده‌اند.

این‌مجله با ۸4 صفحه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...