ساکن حال باش | هم‌میهن


این لحظه و اکنون، آغاز سفر است، سفری دراز که در پایانش، ما به شکارچیانی تبدیل می‌شویم که لحظه‌های خاص زندگی‌مان را شکار می‌کنیم، تا بتوانیم طعم آن لحظه‌ها را با تمام وجود بچشیم! اما پیش از هر چیز، باید این قانون را یاد بگیریم؛ تجربه این لحظه‌های خاص، فقط یک‌بار در تمام زندگی‌مان اتفاق می‌افتد!

خلاصه کتاب ایچی‌گو ای‌چی‌یه» [Ichigo-Ichie یا the art of making the most of every moment, the Japanese way]

اما چگونه این لحظه‌های خاص را دریابیم و شکارشان کنیم؟! این همان دروازه قلعه هزارتویی است که با خواندن کتاب «ایچی‌گو ای‌چی‌یه» [Ichigo-Ichie یا the art of making the most of every moment, the Japanese way] اثر هکتور گارسیا و فرانسس میرالس [Hector Garcia & Francesc Miralles]، به روی‌مان گشوده می‌شود. همه ما بارها و بارها این شعرِ دفتر اول مثنوی معنوی را شنیده‌ایم که: صوفی ابن‌الوقت باشد ‌ای رفیق/ نیست فردا گفتن از شرط طریق

حالا در کتابی که فرهنگ زیستن و تفکر به شیوه ژاپنی‌ها را به تصویر می‌کشد، با همان مفهوم روبه‌رو می‌شویم، این‌بار‌ از دری دیگر. اما رازِ بودن در زمان اکنون و ساکن حال بودن، چیست؟ وقتی ما از گذشته و آینده به اکنون برگردیم، بسیاری از رنج‌های‌مان فرو می‌نشیند، زیرا بسیاری‎شان متعلق به همین لحظه‌ای نیست که در آن به‌سر می‌بریم.

اما پیش از هر چیزی، ما باید در زمان اکنون بودن را یاد بگیریم. آنچه انگیزه‌مان را برای بودن در لحظه اکنون بیشتر می‌کند، رویارویی با این حقیقت ساده است؛ اگر بگذاریم دیدار با این لحظه از بین برود، آن را برای همیشه از دست می‌دهیم؛ این همان مفهوم «ایچی‌گو ای‌چی‌یه» است. ولی بیشتر ما هر لحظه را در نگرانی لحظه بعدی سپری می‌کنیم. ما گاهی نمی‌توانیم و گاهی هم یاد نگرفته‌ایم که از اکنون‌مان لذت ببریم. پس بیشتر مواقع به آینده نامعلومی چشم داریم و شادی و خوش‌وقتی را در آنجا ترسیم می‌کنیم. آینده‌ای که گاه با آن شمایلی که ما تصورش می‌کنیم، فرا نمی‌رسد.

عبارت «ایچی‌گو ای‌چی‌یه» که از اصطلاحات ذن بودیسم است، به قرن شانزدهم و مراسم «چای ژاپنی» برمی‌گردد؛ مراسمی ساده و درعین‌حال پیچیده‌. اولین نمونه مکتوبی که از «ایچی‌گو ای‌چی‌یه» وجود دارد، متعلق به یک استاد چای به‌نام «یامانوئه سوجی» است. این استاد ژاپنی می‌گوید: «با میزبان خود آن‌گونه رفتار کن که انگار هر دیداری که در حال اتفاق افتادن است، فقط همین یک‌بار در زندگی‌ات رخ خواهد داد.» عبارتی که بدون ترجمه‌ ژاپنی‌اش می‌شود: «با میزبان خود طبق ایچی‌گو ای‌چی‌یه رفتار کن.» مراسم چای، رویارویی منحصربه‌فرد آدم‌ها در زمانی خاص است، حتی اگر میزبان و میهمانان هر روز یکدیگر را ببینند، این دورهمی هرگز دقیقاً نمی‌تواند تکرار شود! به‌قول هراکلیتوس «هیچ‌کس تا‌به‌حال دو بار در یک‌رودخانه قدم نگذاشته؛ زیرا نه رودخانه همان رودخانه است، نه آن آدم همان آدم سابق.»

Hanami

شما ممکن است بار دیگر همان افراد را در همان مکان‌ها ملاقات کنید، اما در گذر زمان، متفاوت‌تر و حتی مسن‌تر از گذشته هستید و شرایط و طبع‌تان هم متفاوت‌‌تر شده و با خود تجربه‌هایی را حمل می‌کنید که در زمان‌های پیش‌تر نداشته‌اید. برای درک این مفهوم، نویسنده ما را به قدردانی از زیباهایی زودگذر دعوت می‌کند و تصاویری زیبا از برهه زمانی دو هفته‌ای، در ماه آوریل را توصیف می‌کند که ژاپنی‌ها شکفتن شکوفه‌های گیلاس را جشن می‌گیرند: «هنگامی که نوبرانه‌های شکوفه‌های گیلاس، معروف به ساکورا به‌بار می‌نشیند، بی‌درنگ در پارک‌های ژاپن جمعیت گرد هم می‌آیند تا مراسم آیینی هانامی را اجرا کنند. معنای این کلمه؛ تماشای گل‌هاست... از وقتی گلبرگ‌ها طی حدود دوهفته شروع به افتادن از درختان می‌کنند، آنها مجبور خواهند بود کل سال را منتظر بمانند، بلکه دوباره چنین تجربه‌ای را داشته باشند، با آرزوی این‌که باز هم بتوانند آنجا حضور یابند.» بنابراین با خواندن این کتاب ما می‌آموزیم؛ با لحظه خود طبق «ایچی‌گو ای‌چی‌یه» رفتار کن.

برای رسیدن به این مقصود، نویسندگان کتاب ما را با آموزه‌هایی دیگر هم آشنا می‌کنند. برای مثال، خیلی ساده فقط بنشینیم و لحظه اکنون را در آغوش بگیریم. طعم ناب همین لحظه را بچشیم، انگار که آخرین دم خود را فرو می‌بریم. از آشفتگی دوری کنیم، مثل شکارچی‌ای که ذهن خود را معطوف دو شکار نمی‌کند. دوست و رفیق خود باشیم و برای نقایص خود هم ارزش قائل شویم. وقتی طبیعت با آن‌همه پیچیدگی کامل نیست، برای چه ما باید این‌طور باشیم؟ و بسیاری دیگر...

هرگاه به اندیشه‌ای این‌چنینی رسیدیم، آن‌گاه لحظه حال با تمام شکوهش، خود را بر ما آشکار خواهد کرد. پس از این مرتبه، می‌توانیم از «ایچی‌گو ای‌چی‌یه»، برای کشف هدف زندگی‌مان هم بهره ببریم، زیرا تنها با یادگیری حضور در لحظه است که می‌توانیم بفهمیم چه‌چیزی بیشترین انگیزه را در ما ایجاد و خوشحال‌مان می‌کند. در دوران ما که سراسر پریشانی است، آنچه در از پای درآوردن ما بی‌شک قدرتمندتر از هر چیز دیگر خواهد بود، خمودگی و ناامیدی است، پس بیایید دست به‌کار شویم و از همین لحظه شروع کنیم.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...