کتاب حاضر در پی‌ بررسی نقش کتاب‌های درسی در هویت دهی به کودکان و نوجوانان کشور، طی یکصد سال اخیر است. از این رو، رویکرد‌های هر نظام آموزشی در دوره‌های مختلف حکومتی را (از قاجار تا به امروز) می‌کاود.

یکصد سال سفیدخوانی در کلاس درس مریم بابایی خرسندی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «یکصد سال سفیدخوانی در کلاس درس» نوشته مریم بابایی خرسندی از سوی انتشارات ارشدان روانه بازار نشر شده است. مولف در مقدمه‌ای درباره کتاب می‌نویسد: «سال‌ها سفر به نقاط مختلف ایران و آشنایی با اقوام و فرهنگ و آداب و رسوم مختلف هر منطقه و نشست و برخاست با پیروان ادیان و مذاهب داخل ایران هنگامی‌ جلوه خاصی پیدا می‌کند که متوجه می‌شویم، وقتی جنگ پیش آمد، برای دفاع ازکشور، افراد با هر قومیت و مذهبی به جبهه‌ها رفتند و تا سرحد شهادت جنگیدند و یا در هر زمانی که نوعی بلای طبیعی رخ می‌دهد، مردم همدلانه به یکدیگر کمک می‌کنند... اما چه چیز مردم یک کشور را به رغم همه تفاوت‌های فرهنگی و گویشی و حتی اعتقادی به دفاع از مرزها، آن هم تا سرحد از جان گذشتن، برمی‌انگیزاند؟ چه وقت مردم به این باور و عشق به میهن می‌رسند، عرق ملی پیدا می‌کنند و برای همدیگر جانفشانی می‌کنند و به درک حمایت از خودی در مقابل «دیگری» می‌رسند؟ گویی نخ تسبیحی دانه‌های اقوام مختلف ایرانی را در محدوده مرزها، کنار هم نگه داشته، به کشور ایران، معنا بخشیده است؛ آنچه که می‌تواند این تنوع قومی‌ و فرهنگی را کنار هم نگه دارد و یا با فقدانش، موجب گسست آن شود، نخی نامرئی به نام «هویت ملی» است. اما با این حال، این پرسش باقی است؛ چگونه مردم اقصی نقاط کشور در حلقه این موضوع مشترک جای می‌گیرند و میهنشان را فقط با هموطنان خود، سهیم می‌شوند؟

به نظر می‌رسد باید نقاط مشترک محکمی‌ وجود داشته باشد یا حتی مشترکاتی ایجاد و سپس به اشتراک گذاشته شده باشد. اما از چه طریقی؟ بررسی‌ها نشان می‌دهد، ایجاد مدارس و تولید کتاب‌های درسی یکدست و اجباری کردن آموزش
​​​-که از مهمترین اهداف نظام‌های حاکم بوده است- در ایجاد و یا تقویت این موضوع مشترک (هویت یکپارچه ملی) بی تاثیر نبوده است. کتاب‌های درسی، به سبب داشتن محتوای مشترک و گستره نشر، بهترین ابزار برای انتقال مفاهیم شکل‌دهنده و تقویت‌کننده هویت ملی‌اند و کودکان و نوجوانان ملزم به آموزش ابتدایی، بهترین گیرندگان این آموزش‌ها هستند. چه، نقشی که در کودکی بر ذهن و قلب حک شود؛ مثل نقش بر سنگ ماندگار است.»

به اعتقاد مولف، کتاب حاضر در پی‌ بررسی نقش کتاب‌های درسی در هویت دهی به کودکان و نوجوانان کشور، طی یکصد سال اخیر است. از این رو، رویکرد‌های هر نظام آموزشی در دوره‌های مختلف حکومتی را (از قاجار تا به امروز) می‌کاود؛ اما پیش از آن، لازم آمد هویت ملی و مؤلفه‌هایی که به شکل‌گیری آن می‌انجامد؛ تعریف شود. از آنجا که نظر جامع و مانع و واحدی دراین باره وجود نداشت؛ تمام نظریات اندیشمندان ایرانی در این‌باره بازخوانی شد و مؤلفه‌های مورد توجه هر رویکردی، مشخص و استخراج شد؛ سپس هر دوره حکومتی به‌طور مختصر معرفی شد تا خواننده متوجه شود هر نظام آموزشی درچه بستری از فرهنگ و سیاست جامعه شکل گرفته است. سپس از هر دوره، چند کتاب مربوط به درس فارسی بررسی شد تا مؤلفه‌های هویت ملی موجود در آن شناسانده شود. این کتابها بین دو تا 17 سال بدون تغییر ازسوی دولت ها تجدید چاپ و درمدارس تدریس می‌شدند. در بین کتاب‌های درسی، بی‌شک ادبیات فارسی، می‌توانست از بین سایر دروس، جامعیت لازم را داشته باشد؛ زیرا ادبیات فارسی همواره و طی قرن‌ها، حامل اساطیر، تاریخ، دین، اخلاق، حکمت، غنا و حماسه... بوده است.

بابایی خرسندی معتقد است، «ادبیات فارسی، نمود فرافکنی و تبلور احساسات و افکار و تجارب بشری است و بستری مناسب برای معرفی هویت ملی یک کشور است. بررسی سیر دگردیسی، رشد و یا نادیده گرفتن هریک از مؤلفه‌های هویت ملی، می‌تواند، نشان ‌دهد که در هر دوره یا نظام تحصیلی چه دیدگاهی بر تعریف هویت ملی حاکم بوده است، زیرا همچنان که این پژوهش نشان می‌دهد، تغییر حکومت، تحولات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و نهایتاً رشد مسایل فرهنگی و آموزشی، همه در کتاب درسی نمود یافته است. فراوانی مؤلفه‌های هویت‌ساز، نشان می‌دهد در هر دوره از این تحولات، مؤلفان کتاب‌های درسی و برنامه‌ریزان آموزشی بر چه بخشی از هویت ملی تاکید داشته‌اند و نتیجه این تاکید چه شده است.»

مولف از همین رو، عنوان کتاب را «سفیدخوانی» انتخاب کرده است؛ چراکه سفیدخوانی که در آغاز اصطلاحی در تصویرگری بوده است، بعدها برای اشاره به معنا و هدف ناآشکار اثر، در سایر هنرها به کار گرفته شد. این تعبیر در اینجا نیز با قدری تسامح به کار رفته است. بی شک، هرگز در کتاب‌های درسی نامی‌ از مؤلفه هویت ساز برده نمی‌شود و این تامل کارشناسانه خواننده آگاه است که آن را با مداقه از لابه لای متون آموزشی درمی‌یابد.

بدین ترتیب، کتاب حاضر در چهار فصل تنظیم شده است: بخش نخست، به تعریف و معرفی ابعاد هویت ملی می‌پردازد و ضمن اشاره به آرای اندیشمندان ایرانی، مؤلفه‌های هویت‌ساز آن نظریه‌ها استخراج شده است و چون پایه و اساس برخی نظریه ‌ها، متاثر از نظریه‌های اندیشمندان غربی است، به فراخور نیاز، به آنها هم اشاره کوتاهی می‌شود.

در فصل دوم، برای درک بهتر آمیختگی هویت ملی با کتاب درسی، اشاره‌ای به سیر تحولات نظام آموزشی می‌شود؛ اما با توجه به این که اشاره به این تحولات، بدون توجه به رویدادهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی هر دوره ممکن نبود؛ به طور مختصر نظام‌های حکومتی یکصد سال اخیر معرفی شدند و سپس تاثیر اوضاع بر سیر گذر از مکتب‌خانه به مدرسه و جزوه درسی به کتاب‌، مورد توجه قرار گرفتند.

در فصل سوم، پس از بررسی بیش از هزار و پانصد صفحه متن درسی مربوط به کتاب‌های منتخب درس فارسی، مؤلفه‌‌های شکل‌دهنده هویت ملی، استخراج شد؛ سپس با بهره از شیوه تحلیل محتوا و تحلیل تطبیقی نشان داده می‌شود از توجه و یا بی‌توجهی عمدی و یا ناآگاهانه نسبت به برخی مؤلفه‌ها، چه نتایجی حاصل شده است.

در پیوست این کتاب نیز که نسبتا مفصل است، به نکاتی اشاره شد که اگر در متن اصلی کتاب می‌آمد، شاید موجب اطاله کلام در آن قسمت می‌شد و از حوصله خوانندگان خارج می‌شد؛ اما از آنجا که دانستن آنها خالی از لطف و فایده نیست، در پیوست آورده شد تا خواننده بنابر علاقه و ضرورت به آن مراجعه کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...