کتاب «علم برای آنها که از علم گریزان‌اند» نوشته نوید فرخی به‌تازگی توسط نشر سارات منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتاب‌های زانکو» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

علم برای آنها که از علم گریزان‌اند نوید فرخی

این‌مترجم و مولف پیش از چاپ کتاب به مهر گفته بود: سعی کرده‌ام در کتاب «علم برای آنها که از علم گریزان‌اند»، گام اول را برای آشتی بین مردم و علم بردارم و جنبه ها و وجوهی از آن‌ را که برای مردم عادی و نه لزوماً متخصصان و کارشناسان، جذاب است به رشته تحریر در بیاوردم.

عنوان کتاب بیانگر این است که نویسنده سعی داشته است این کتاب را برای قشر خاصی از عموم جامعه که مطالعه مطالب پیچیده و صقیل علمی به هر دلیلی برای آنها جذاب و یا امکان‌پذیر نیست، تالیف شده است و البته که در دستیابی به این هدف موفق بوده است. با وجود این، به نظر می‌رسد این کتاب علاوه بر این افراد، برای تمام افراد و تمام سنین مناسب می‌باشد نه فقط برای یک قشر خاص. متن کتاب خیلی روان و سهل‌الفهم است و خواننده را مجذوب خود می‌کند. اما اگر امکان استفاده از تصاویر بیشتر و تصاویر رنگی وجود داشت، به نظر باز هم جذاب‌تر می‌بود و بهتر می‌توانست خواننده را به خود جلب کند. یکی از دیگر نقاط قوت کتاب این است که مطالب مرتبط با هر موضوع در قالب پاراگراف‌های کوتاه به نگارش در آمده است لذا مطلب مورد نظر به سرعت و سادگی به خواننده منتقل خواهد شد و خواننده با خواندن آنها احساس خستگی نخواهد کرد.

کتاب «علم برای آنها که ازعلم گریزان‌اند» در قالب هشت فصل به نگارش درآمده است. در فصل اول با عنوان «فراتر از زمین» به مسائلی نظیر فضا و سیارات، موجودات فرازمینی، کاوشگرها، و تلسکوپ‌ها پرداخته شده است. برای مثال یکی از پاراگراف‌های این‌فصل چنین نگارش شده است» تاریکی فضا به معنای نبودن نور نیست. فضا پر از نور ستارگانی همچون خورشید است اما از آنجایی که چشم، مسیر حرکت نور را نمی‌بیند ما اینطور تصور می‌کنیم که تاریک است. علت دیده نشدن نور این است که در فضا هیچ چیز، حتی مولکول‌های هوا هم وجود ندارند و خلا مطلق حاکم است و به همین علت نور امکان بازتاب پیدا نمی‌کند و در نتیجه همه چیز تاریک و سیاه به نظر می‌رسد.»

فصل دوم با عنوان «بشر دو پا» به آناتومی بدن انسان و مطالبی چون استخوان‌ها، مو، خواب، خون، مغز، گلبول‌های سفید و... می‌پردازد. مطالب خیلی جالبی در مورد بدن انسان در این فصل مطرح شده است که شاید عمده افراد از آنها اطلاعی ندارند. برای مثال به این پاراگراف که در مورد مغز است دقت کنید: «مغز شما در لحظه ۱۰۰ میلیون واحد اطلاعاتی از چشم، بینی، گوش، پوست و سایر اعضا دریافت می‌کند. اگر دانشمندان با علم امروزی بخواهند مغزی مشابه انسان از تراشه‌های کامپیوتری بسازند، به منبع انرژی یک میلیون برابر مغز انسان احتیاج دارد.»

در فصل سوم با عنوان «جانداران خشکی»، همان‌طور که از نامش پیداست، نویسنده به انواع جاندارانی که در خشکی زندگی می‌کنند اشاره می‌کند و حقایق و شگفتی‌هایی را در مورد آن‌ها بیان می‌دارد. برای مثال به این مطلب توجه فرمایید: «یکی از مشهورترین گونه‌های جانوری منقرض شده در کشورمان، ببر مازندران است. آخرین ببر از این نوع در ایران در سال ۱۳۳۲ در منطقه‌ای که هم اکنون درمحدوده استان گلستان قرار می‌گیرد شکار شد. با وجود تحقیقات گسترده‌ای که در اوایل دهه ۱۳۵۰ توسط سازمان حفاظت محیط زیست برای یافتن ببر مازندران صورت گرفت، اما هیچ سند و مدرکی دال بر وجود حتی یک ببر دیگر یافت نشد و از این رو انقراض ببر مازندران قطعی اعلام شد.»

مطالب فصل چهارم با عنوان «امپراطور دریا» در مورد انواع جاندارانی است که در دریاها و اقیانوس‌ها زندگی می‌کنند نظیر وال‌ها و نهنگ‌ها، کوسه‌ها، انواع ماهی‌ها، عروس‌های دریایی، و ... . یکی از مطالب جالبی که در این فصل در مورد این‌جانداران مطرح می‌شود وجود ژن‌های «ساکت» یا «خاموش» است. به این جمله در این رابطه توجه فرمایید: «برخی از دانشمندان معتقدند ژن‌های "ساکت" یا "خاموش" می‌توانند پس از میلیون‌ها سال دوباره بازگردند. با بازگشت این ژن‌ها شاید شاهد دلفین‌هایی با پا، یا خرس‌هایی با باله‌ی معمول آبزیان باشیم.»

عنوان فصل پنجم یعنی «سلاطین آسمان» خود گویای محتوای این فصل است. در این فصل، شگفتی‌ها و ناگفته‌هایی از پرندگان بیان می‌شود که خواننده را مجذوب خود می‌کند. برای مثال آیا می‌دانستید که «آناتومی مغز کلاغ تا حدود زیادی به مغز انسان شبیه است و زبان کلاغ بسیار پیچیده است. هر صدای قار قار این حیوان معنی متفاوتی دارد. برخی از اصوات آنها هشداردهنده، برخی تقلید صدا از سایر جانداران و برخی هم در ارتباط با یک اتفاق خاص هستند. تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۴ انجام شد نشان داد کلاغ‌ها از میمون‌ها هم باهوش‌تر هستند.»؟!

«جنبندگان خرد» عنوان فصل ششم است و این فصل بیشتر به حشرات می‌پردازد. پس از مطالعه این فصل، شاید تازه خواننده متوجه اهمیت و پیچیدگی ساختار و روابط حشرات گردد. شاید هیچوقت نتوان تصور کرد که مثلا چشم یک مگس چه ساختار پیچیده‌ای دارد. در این رابطه به این مطالب کتاب توجه فرمایید: «چشم مگس پنج برابر چشم انسان سریع‌تر مناظر را دریافت و پردازش می‌کند. .... چشم مرکب مگس‌ها از هزاران چشم کوچک تشکیل شده است و تعداد چشم‌های ریز آنها به ۴۰۰۰ می‌رسد که به طور یکپارچه به شکل مربع در می‌آید.»

در فصل هفتم که عنوانش «مادر زمین» است، نویسنده حقایق و مطالب علمی در مورد کره زمین مطرح می‌کند، از دریاها و اقیانوس‌ها گرفته تا پوشش‌های گیاهی، رعد و برق، باران و تگرگ، درختان، گیاهان بوته‌ای، صخره‌های مرجانی، مناطق جغرافیای مختلف کره زمین، و .... . مطالب این فصل ذهن خواننده را معطوف به اهمیت حفظ و نگهداری از کره زمین معطوف می‌سازد. در این راستا به این جمله از کتاب دقت فرمایید: «بازیافت یک تُن کاغذ باعث جلوگیری از قطع ۱۷ درخت تنومند خواهد شد (امکان تولید کاغذ از سنگ هم وجود دارد و می‌توان دیگر هرگز درختی را قطع نکرد).»

و اما در فصل آخر یعنی فصل هشتم با عنوان «نام آوران»، تاریخچه‌ای از اختراعات و دانشمندان تشریح شده است. خواننده با مطالعه این فصل مروری سریع و خلاصه بر تاریخچه اختراعات دانشمندان آنها خواهد داشت. این اختراعات شامل چرخ، دستگاه چاپ، اولین اتومبیل، اولین قطار، دوربین عکاسی، تلفن، برق، ساعت، موتور بنزینی، هواپیما، رادیو، موشک، تلویزیون، کارت اعتباری، اینترنت، کامپیوتر، ماشین حساب، و ... می‌باشد. شاید یکی از جالب‌ترین داستان اختراعات داستان اختراع تلویزیون باشد: «مهندسی اسکاتلندی به نام جان لوگی بِرد نخستین بار در سال ۱۹۲۵ موفق به ساخت دستگاه تلویزیون شد و تصاویر متحرک را از نقطه‌ای در لندن به نقطه‌ای دیگر منتقل کرد...» بله به همین زیبایی!

مهر

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...