«یادگیری آزاد» [Free to learn: why unleashing the instinct to play will make our children happier, more self-reliant, and better students for life] عنوان کتابی از پیترگری [Peter Gray] است که توسط مهدی غلامی ترجمه شده و نشر نی آن را به چاپ رسانده است. این کتاب درباره عوامل یادگیری صحبت می‌کند و تاکید زیادی بر پیدا کردن آزادانه راه‌های آموزش دارد.

یادگیری آزاد» [Free to learn: why unleashing the instinct to play will make our children happier, more self-reliant, and better students for life]  پیترگری [Peter Gray

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ در جایی از کتاب گزاره‌ای آمده است تحت این عنوان که «آموزش بیشتر و آزمون بیشتر؛ از آموزش و آزمون کمتر، بهتر است». مشخصا منظور از این گفته، تاکید بر اهمیت تداوم آموزش است. کتاب قصد دارد امید را کلیدی برای بهبودی مسیر آموزش معرفی کند و تاکید دارد باید اجازه بدهیم کودکان بیشتر از غریزه خود استفاده کنند. پیتر گری به دسته‌بندی مشخصی اشاره می‌کند تحت عنوان شکارگر-خوراکجو که به صورت ژنتیک همه ما را در این دسته قرار می‌گیریم.

به عقیده گری، ما به عنوان شکارگر-خوراکجو، به مثابه یک وظیفه و نه چیز دیگر، تمایل شدیدی به مشارکت کردن و سهیم شدن داریم و به دنبال مساوات طلبی هستیم که همین امر هم از استقلال و انتظار آن‌ها از مشارکت طلبی ناشی می‌شود. به گفته گری، سبک شکارگر-خوارک‌جوها دانش‌محور و مهارت‌محور است و شادی و بردباری از جمله خصوصیت‌هایشان به شمار می‌رود.

سرخوشی ذهن و قدرت آموزشی بازی
در فصل هفتم کتاب، به موضوع سرخوشی ذهن پرداخته می‌شود با اشاره به آزمایشی که نشان می‌دهد افراد در حین بازی کردن، پتانسیل بیشتری برای یادگیری آزاد دارند. از طرفی به تحت نظر بودن اشاره می‌شود.

چنانچه افراد مورد آزمایش، متوجه تحت نظر بودن شوند تغییراتی در رفتارهایشان ایجاد می‌شود. پیتر گری باور دارد در این حالت، عملکرد افراد حرفه‌ای بهتر می‌شود و افراد مبتدی ممکن است بدتر شوند. با اینحال، اوج ظرفیت آموزشی، زمانی آغاز می‌شود که ناظری وجود نداشته باشد و افراد آزادانه و سرخوشانه به بازی بپردازن و احساسا اعمال فشار نکنند. این فصل از کتاب مشخصا روی این نکته تاکید می‌کند که خلاقیت، تحت فشار به وجود نمی‌آید.

رشد اجتماعی و عاطفی
یکی دیگر از اثرات آموزش با بازی، رشد اجتماعی و عاطفی است. در کتاب آمده است: بازی کردن با کودکان دیگر، دور از نظارت بزرگسالان، شیوه‌ای است که کودکان از طریق آن یاد می‌گیرند تا تصمیمات خود را بگیرند، احساسات و هیجانات خود را کنترل کنند، مسائل را از دیدگاه دیگران نیز ببینند، بادیگران در مورد تفاوت‌ها گفتگو کنند و دوست پیدا کنند. به طور خلاصه از طریق بازی است که بچه‌ها نحوه کنترل بر زندگی خود را یاد می‌گیرند.

پیتر گری در پایان‌بندی کتاب از خوشبینی‌هایش برای آینده آموزش صحبت می‌کند. او می‌گوید: من خوشبین هستم که ما و فرهنگ ما به هوشیاری خواهیم رسید و آزادی برعهده گرفتن یادگیری را به خود بچه‌ها بازمی‌گردانیم تا اینکه یادگیری، دوباره لذت بخش، هیجان‌انگیز و بخش اصلی از زندگی باشد نه کاری خسته‌کننده، افسرده‌کننده و اضطراب‌زا.

گری منشا خوشبینی خود را سیستم موجود آموزش و مدارس نمی‌داند و باور دارد این مکان‌ها، تنها برای منفعت خودشان حرکت می‌کنند و اگر به آن‌ها انتقاد کنیم که چرا کودکان چیزی یاد نمی‌گیرند، آن‌ها تنها کاری که می‌کنند ساعات مدارس را بیشتر می‌کنند و بچه‌ها را بیشتر نگه می‌دارند. خوشبینی من از بابت اتفاق‌هاییست که بیرون مدرسه در انتظار بچه‌هاست. جایی که بچه‌ها اجازه دارند خودشان یادگیری را به عهده بگیرند.

کتاب «یادگیری آزاد»، اثر پیتر گری، با ترجمه مهدی غلامی، در 382صفحه و با قیمت 190هزارتومان، از سوی نشر نو، به بازار کتاب عرضه شد.

[این کتاب پیش از این توسط نشر شریف منتشر شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...