عبدالحسین آذرنگ در کتاب تازه خود «ویراستار و ویراستاری» که از سوی نشر ققنوس منتشر شده است،‌ نگاهی از چند سو به ویراستار و ویراستاری داشته است.

عبدالحسین آذرنگ ویراستار و ویراستاری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ کتاب «ویراستار و ویراستاری» از سوی انتشارات ققنوس در319 صفحه به قیمت 120 هزار تومان منتشر شد.

در این کتاب برداشت‌ها و تعریف‎‌های رایج از ویراستار و ویراستاری در جامعه ما به چالش کشیده شده است. تلقی نادرست و ناکافی از ویرایش و محدود شدن آن به تغییرات و اصلاحات املایی، رسم‌‎الخطی، انشایی و جنبه‌‎های صوری سبب شده است که ویرایش نه فقط از معنا و مصداق اصلی و واقعی‌‌اش دور شود، که عرصه‌‎های تازه در ویرایش و دیدگاه‌‎ها و نظریه‌‎پردازی‎‌ها در باره آن هم در پس پرده غفلت بماند.

در این کتاب، نخست با مرزی آشنا می‌‎شوید که دو شاخه اصلی ویرایش را از هم جدا می‌‎کند، شاخه‌ای که به‌طور مستقیم به نشر مربوط است و به ‎ویژه هدایت‌‎کننده نشر اثرآفرین و اداره ‎کننده فعالیت انتشاراتی است و شاخه دیگری که به کتاب مربوط می‎‌شود، گونه‎‌های متنوعی دارد و برخی از آن‌ها در کشور ما ناشناخته مانده‌‎اند و اطلاعات مرتبط با آن‏ها در منابع منتشر شده و موجود فارسی دیده نمی‌شود.

انتشارات ققنوس این کتاب را با این هدف منتشر کرده است که افزون بر تغییر در تلقی‌‎های رایج از ویراستار و ویراستاری، در آموزش آن هم بازاندیشی صورت بگیرد. رشد و توسعه هریک از شاخه‌‎های‌ نشر که ویرایش یکی از آن‎هاست و آشنایی با دیدگاه‌‎ها و تحولات تازه در این زمینه‌‎ها، از عامل‎‌های تاثیرگذار بر روند غنا و رشد فرهنگی ماست.

مخاطبان اصلی این کتاب، ویراستاران، ناشران، دانشجویان ویرایش و نشر، دانشنامه‎‌‌نگاران، روزنامه‌‌نگاران، کتابداران و اطلاع ‏رسانان و کسانی ‎است که فعالیت‌‎های ویرایشی به گونه‌‎ای به مسئولیت‌‏ها، وظایف و فعالیت‌‏های آن‎ها مربوط می‎‌‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...