چاپ چهاردهم کتاب «اسطوره‌های ایرانی» [Persian Myths] نوشته وستا سرخوش‌کرتیس [vesta sarkhosh curtis] با ترجمه عباس مخبر از سوی نشر مرکز منتشر شد.

اسطوره‌های ایرانی» [Persian Myths] وستا سرخوش‌کرتیس [vesta sarkhosh curtis]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ این کتاب -که مجموعه‌ای از داستان‌های کهن ایرانی را دربردارد- از سوی نشر مرکز روانه بازار کتاب شد.

کتاب «اسطوره‌های ایرانی» شامل بخش‌های «خدایان و آفرینش دنیای ایران باستان»، «دیوان، موجودات افسانه‌ای و پهلوانان»، «کتاب شاهان شاهنامه فردوسی»، «موجودات اسطوره‌ای در شاهنامه»، «داستان‌های زردشت، کوروش و اسکندر»، «استمرار یک سنت باستانی»، «قصه‌های پریان و تعزیه»، «نتیجه» و «نمایه» بوده و داستان‌های کتاب با توجه به موضوع در بخش‌ها مختلف ارائه شده است.

همچنین داستان‌های این مجموعه از متونی چون اوستا، بندهش، شاهنامه و خمسه نظامی و امثال آن‌ها است که با زبانی سلیس و روان بازگو شده‌اند.

وستا سرخوش کرتیس، نویسنده کتاب «اسطوره‌های ایرانی»، مجری سکه‌های خاورمیانه در موزه بریتانیا است. او مدیر مشترک پروژه بین‌المللی سکه پارتی، Sylloge Nummorum Parthicorum (SNP) و سردبیر مشترک سری SNP است. کورتیس مدیر افتخاری انستیتوی مطالعات انگلیس است. او با جان کورتیس مدیرعامل بنیاد میراث ایران و موزه نگهبان پروژه‌های ویژه خاورمیانه ازدواج کرده است. کورتیس چهار بار در پنل های خبره In Our Time شرکت کرده است.

عباس مخبر، مترجم این کتاب نیز متولد 1332 پژوهشگر و اسطوره‌شناس است. او در دو رشته جامعه‌شناسی و زبان‌شناسی در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کرده و فعالیت‌هایش در حوزه ترجمه و پژوهش در زمینه‌های علوم اجتماعی، علوم اقتصادی، اسطوره‌شناسی و ادبیات به انتشار مقالات و کتاب‌های متعددی انجامیده است.

چاپ چهاردهم کتاب «اسطوره‌های ایرانی» نوشته وستا سرخوش‌کرتیس، در قطع وزیری، جلد شومیز، در 105 صفحه، به قیمت 36 هزار و 500، با ترجمه عباس مخبر و از سوی نشر مرکز به کتابفروشی‌ها راه یافت.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...