به گزارش ایبنا به نقل از خبرگزاری فنلاند-  گزارش‌های دهه 80 میلادی حاکی از آن بود که  حدود یک سوم فنلاندی‌ها حداقل 10 کتاب را در طی 6 ماه می‌خواندند و آمارهای مرتبط با سال 2018 نشان داد که درصد خوانندگان فعال کتاب در این کشور بیش از نیمی کاهش یافته؛ اما گزارش تازه منتشر شده از نرخ مطالعه در فنلاند بیانگر این است که مطالعه در این کشور هم‌چنان یکی از فعالیت‌های محبوب برای گذراندن وقت است و افراد بیشتری امروزه در فنلاند در مقایسه با سال 2000 کتاب می‌خوانند؛ به طوری‌که 80 درصد از افرادی که در نظرسنجی مرتبط با نرخ مطالعه در این کشور شرکت کردند گفتند دست‌کم یک کتاب در طی نیم سال گذشته خوانده‌‌اند. با اینهمه آن‌ها گفتند که تمایل به تمام کردن کتاب‌های کم‌تری را در طول سال دارند. 

بیشتر خوانندگان فعال در این کشور در فاصله گروه سنی بین 10 تا 14 سال قرا دارند. با اینهمه این رده سنی، به دلیل رشد شبکه‌های اجتماعی و سایر امکانات الکترونیکی بیشترین ریزش نرخ مطالعه در فنلاند را شامل می‌شوند.

بیش از نیمی از مردان فنلاندی در این نظرسنجی اعلام کردند کتاب‌های نوشته شده توسط نویسندگان مرد را برای مطالعه ترجیح می‌دهند؛ در حالی که فقط یک چهارم زنان اعلام کردند کتاب‌های نویسندگان زن را انتخاب می‌کنند.

 در این گزارش هم‌چنین آمده کتاب‌های داستان، بیوگرافی، رمان‌های فانتزی از بیشترین میزان محبوبیت در این کشور برخوردارند؛ در مقابل هر‌روز از رونق و محبوبیت کتاب‌های شعر وکتاب‌های با موضوع جنگ در فنلاند کاسته می‌شود.

مطالعه در میان زنان فنلاندی پررنگ‌تر از مردان در این کشور است. 85 درصد از زنان در این نظرسنجی گفتند که دست‌کم یک کتاب را در طی 6 ماه گذشته خوانده و که این رقم درمیان مردان تنها 70 درصد بود که البته هردو از سال 2002 رشد نسبی داشته است.

اطلاعات دیگر حاکی از آن است که 8 نفر از هر 10 نفر فنلاندی که کودکی زیر 7 سال در خانه دارند، یک روز در هفته با صدای بلند برای کودکانشان کتاب می‌خوانند و 43 درصد نیز اعلام کردند که کتاب خواندن برای کودکان عادت هرروزه‌شان است.

فنلاندی‌ها به ویژه جوان‌ترها کم‌تر از گذشته به کتاب‌خانه می‌روند و اگرچه امکاناتی که از سوی کتاب‌خانه‌ها ارائه می‌شود بیشتر شده؛ اما همچنان قرض گرفتن کتاب، عمده دلیل فنلاندی‌ها برای رفتن به سوی کتاب‌خانانه در کشورشان است.

خواندن روزنامه از سال‌های دهه 90 میلادی کاهش یافته و صاحبان شرکت‌ها و صاحبان مشاغل ارشد بیشترین تعداد روزنامه‌خوانان را در فنلاند تشکیل می‌دهند و افراد بیکار، جوان‌ها و دانشجویان کم‌تر از دیگران به سمت خواندن روزنامه گرایش دارند. این آمار درباره مجله نیز به همین ترتیب است. با این تفاوت که مجله در این کشور بیشتر در میان افراد کهنسال و میانسال محبوبیت داشته و بیشتر در حاشیه و حومه‌های شهر خوانده می‌شود.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...