مراسم یادبود خبرنگار فقید، مهدی شادمانی، با حضور جمعی از اهالی فرهنگ، رسانه و ورزش در تالار کیارستمیِ بنیاد سینمایی فارابی برگزار می‌شود.

«نذر شادمانی» با اهدای کتاب به کتابخانه‌های سیستان و بلوچستان

به گزارش فارس، مراسم یادبود مهدی شادمانی،‌ خبرنگار فقید حوزه‌ی ورزش و فرهنگ، با عنوان «نذر شادمانی» در بنیاد سینمایی فارابی برگزار خواهد شد. در فراخوان این مراسم که با شعار «هر کتاب یک شمع روشن بر مزار مهدی شادمانی» برگزار می‌شود، از خانواده بیماران سرطانی،‌ جامعه فرهنگی کشور، ناشران،‌ نهادها و موسسات انتشاراتی، ورزشکاران و اهالی رسانه دعوت شده است تا ضمن حضور در مراسم نذر شادمانی، با اهدای حداقل یک کتاب به مهدی شادمانی، کتابخانه‌های استان سیستان و بلوچستان را تجهیز کنند.

مراسم «نذر شادمانی» روز جمعه، ۱۹ مهر ماه، از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸:۳۰ در تالار کیارستمی بنیاد سینمایی فارابی برگزار خواهد شد. بنیاد فارابی به آدرس خیابان جمهوری، بعد از تقاطع سی تیر، کوچه نوبهار، پایین‌تر از مسجد حضرت ابراهیم، پلاک ۸/۱ واقع شده است.

گفتنی است مهدی شادمانی، خبرنگار و روزنامه‌نگار باسابقه‌ کشورمان که در طول حیات حرفه‌ای، تجربه کار در مطبوعات مختلف ورزشی و فرهنگی از جمله هفته‌نامه همشهری‌جوان، روزنامه گل، دنیای فوتبال، سایت عصر ایران و... را در کارنامه داشت. وی بامداد ۹ شهریور ماه، پس از تحمل یک‌دوره سخت بیماری جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...