کتاب «هدایت خودکار(هنر و علم بیکار نشستن)» [Autopilot: the art & science of doing nothing] نوشته اندرو اسمارت [Andrew Smart] با ترجمه رضا اسکندری توسط نشر ترنگ منتشر و راهی بازار نشر شد.

هدایت خودکار(هنر و علم بیکار نشستن) [Autopilot: the art & science of doing nothing] اندرو اسمارت [Andrew Smart

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نویسنده این‌کتاب معتقد است بی‌کار نشستن یکی از مهم‌ترین فعالیت‌ها در زندگی است. به‌همین‌خاطر تصمیم گرفته عقاید خود را در این‌زمینه با مخاطبان به اشتراک بگذارد. او امیدوار است بتواند با این‌کتاب، دیگران را متقاعد کند که به رغم افزایش ساعات کاری در دنیا و ادعای کتاب‌های مدیریت زمان در بازار که مردم می‌توانند و باید کار بیشتری انجام بدهند، اوضاع به عکس است.

اندرو اسمارت در کتاب خود می‌گوید شما باید کار کمتری به انجام برسانید؛ در واقع، باید بیکار بنشینید. چون شواهد موجود در علم عصب‌شناسی حاکی از این‌اند که مغز حتی در همین‌لحظه، به استراحت نیاز دارد. اگرچه ذهن به‌شکل زیبایی، برای فعالیت چشمگیر تکامل پیدا کرده، اما برای اینکه بتواند به‌شکل عادی کار کند، نیازمند بیکار نشستن آن‌هم به‌مقدار زیاد است.

نویسنده کتاب «هدایت خودکار» در جایی از کتاب خود می‌گوید ما زیادی هدفمند و جهت‌داریم؛ باید اغلب اوقات، خودمان را در حالت اتوپایلوت قرار دهیم و منظورش از اتوپایلوت هم سیستمی است برای کنترل کردن هواپیما، بدون هیچ‌اقدامی از سوی خلبان. 

این‌کتاب با ۱۷۲ صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...