به گزارش ایبنا، بر اساس نتایج بررسی های اتحادیه ناشران کتاب‌های صوتی امریکا، از اطلاعاتی که 20 ناشر (هارپرکولینز، پنگوئن رندوم هاوس، سیمون اند شوستر و هچت و ...) در اختیار این اتحادیه قرار دادند؛ فروش کتاب‌های صوتی در سال 2018 به مرز یک میلیارد دلار رسیده که 24,5 % نسبت به سال 2017 افزایش داشته و تعداد عناوین کتاب‌های صوتی فروخته شده نیز 27 درصد رشد داشته است.

 در این گزارش هم‌چنین آمده محبوب‌ترین ژانر کتاب‌های صوتی در امریکا، کتاب‌های داستانی در همه انواع آن است که بالاترین فروش را در این کشور به خود اختصاص داده‌اند.

با این‌همه فروش کتب صوتی غیرداستانی نیز پایین نبوده و 32 درصد درآمد حاصل را به خود اختصاص داده‌اند. کتاب‌های تاریخی، بیوگرافی، خاطرات و عناوین توسعه فردی از ژانرهای پرطرفدار غیرداستانی در این کشور محسوب می‌شوند.

داده‌های دیگر این گزارش نشان می‌دهد تعداد عناوین کتب صوتی منتشر شده در سال 2018 با رشد 5 درصدی نسبت به سال 2017 به 44.685 عنوان رسیده است.

 کتاب‌های صوتی مخصوص بزرگسالان و جوانان 91 درصد از کل فروش را به خود اختصاص داده که با اینکه در تعداد عناوین منتشر شده افزایش محسوسی داشته اما فروش آن تقریبا نسبت به سال‌های گذشته تغییری نکرده بود.

فروش کتب صوتی منتشر شده برای کودکان نیز با رشد متعادل‌تری 11 درصد و 37 درصد در تعداد عناوین منتشر شده رشد داشته است.

آمارهای دیگر منتشر شده توسط اتحادیه ناشران امریکا نشان می‌دهد که گرایش مردم به سمت کتاب‌های صوتی، کاهش فروش کتاب‌های دیجیتال را در این کشور به دنبال داشته؛ به طوری که سیر نزولی کاهش فروش کتب دیجیتال در این کشور از 4 سال پیش شروع شده و در سال جاری میلادی همچنان ادامه دارد.

 فروش کتاب‌های صوتی در سه ماه اول سال جاری با افزایش 35 درصدی نسبت به سال گذشته میلادی رقمی معادل 133 میلیون دلار را نصیب ناشران این کتاب‌ها کرده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...