محمدحسن علایی کتابی را با موضوع روایتی بیست‌ساله از زیست دانشگاهی در ایران منتشر کرد.

گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک» روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران (۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰  محمدحسن علایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، کتاب «گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک» (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران (۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰)) به قلم محمدحسن علایی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر در حوزه فلسفه و فرهنگ، در انتشارات «نقد فرهنگ» منتشر شده است.

نویسنده در معرفی این کتاب نوشته است: «این کتاب بر آن است تا تأمل در نفس را در خواننده ایرانی برانگیزاند، اهل تخصص را به سرکشی به بیرون از دایره تنگ تخصص‌هایشان وابدارد، و مخاطب را به تماشای جهان نه از پشت شیشه کبود عینک‌های فرقه‌ای و قبیله‌ای بل از معبر تأمل در نفس و نیل به خودآگاهی تاریخی-وجودی تشویق کند، تا شاید بتواند با تولید محتواهای این‌چنینی، به ارتقاء ظرفیت مواجهه با پروبلماتیک حقیقت در جهان پست‌مدرن توفیق یافته، تاب‌آوری سوژه ایرانی در برابر مطلق‌العنان بودن واقعیت‌های پیرامونی خویش را، حتی‌المقدور ضمن ارجاع به تجربه زیسته نگارنده به‌مثابه یک فکت برآمده از امر روزمره آکادمیک و با تأکید بر حاشیه‌های زیست دانشگاهی ارتقاء بخشیده، بر زخم‌های حاصل از این چندپارگی‌های گریزناپذیر التیام نهد و انگیزه بازاندیشی و اصلاح امور را فراهم آورده، نوع دگر دیدن برای خروج از انواع انسدادها را فراروی دیدگان خوانندگان قرار دهد. شاید روایت تجربه زیست دانشگاهی، اگر قرار می‌شد برای تعداد بیشتری از دانش‌آموخته‌های رشته‌های مختلف دانشگاهی مسئله می‌شد و برای نفرات بیشتری موضوعیت می‌یافت، ای بسا از انبوه پایان‌نامه‌های دانشجویی که با اکراه و بی‌هیچ رغبتی نوشته شده‌اند تا گوشه کتابخانه دانشگاه‌ها خاک می‌خورند، برای نضج گرفتن روح آکادمی در میان ایرانیان مفید فایده‌تر می‌بود؛ چرا که روایت اگزیستانسیل تجارب زیست آکادمیک، از ارزش خلاقانه‌تری به نسبت سایر تولیدات دانشگاهی برخوردار است. مسئله این نیست که تجربه زیست آکادمیک در ایران، در نهایت یک تجربه شکست و ناکامی در بعد فردی‌ است بل امر مهم‌تر این است که اساساً در ابعاد اجتماعی نیز، یعنی از سامان دادن به کنش‌های اجتماعی نیز ناتوان است، چه از جهت عدم تشکل دادن به یک اجتماع علمی حقیقی که در گفت‌وگو با همدیگر واجد یک حیات عینی باشند، و چه از منظر تولید نخبه‌های پیشرو برای ورود به عرصه جامعه و حفظ ارتباط با عقبه دانشگاهی برای روزآمدسازی اطلاعات و دانش در خدمت اصلاح امور؛ باید دید کژکارکردی در نهاد آموزش عالی، به‌واقع در متن حیات اجتماعی ما به چه عواملی تاریخی، فرهنگی و سیاسی مربوط می‌شود.

همچنین این کتاب تصویر روشنی از گفتمان وفاق به‌مثابه یک نظریه اجتماعی ارائه می‌دهد و مخاطب را به تأمل در خصوص امکان ظهور نظریه اجتماعی در ایران با توجه به زیست جهان تاریخی‌مان وامی‌دارد. گفتمان وفاق به دنبال تمهید شرایط تحقق آلترناتیوهای ساختاری با مشارکت همه نیروهای اصیل فارغ از گرایشات ایشان برای غلبه بر درد مشترک توسعه‌نیافتگی تاریخی‌ است.»

کتاب «گفتمان وفاق» در 160 صفحه و با قیمت 50هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...