نشر کرگدن کتاب «دانشگاه‌های اروپایی: از عصر روشنگری تا جنگ جهانی اول» [European universities from the Enlightenment to 1914] نوشته رابرت د. اندرسون [Robert David Anderson] را با ترجمه محمدرضا خواجه‌پور منتشر کرد.

دانشگاه‌های اروپایی: از عصر روشنگری تا جنگ جهانی اول» [European universities from the Enlightenment to 1914]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «دانشگاه‌های اروپایی: از عصر روشنگری تا جنگ جهانی اول» با شمارگان ۷۰۰ نسخه در ۶۰۰ صفحه و با بهای ۲۵۰ هزار تومان منتشر شده است. این کتاب ششمین مجلد از مجموعه «مطالعات علم و فناوری» در نشر کرگدن است که با دبیری حسین شیخ رضایی منتشر می‌شود.

گذار از قرن هجدهم به نوزدهم، به‌ویژه اصلاحات «هومبولتی» در آلمان را که با تأسیس دانشگاه برلین در سال ۱۸۱۰ مرتبط بود، مهم‌ترین گسست در سنت ۸۰۰ ساله دانشگاه‌های اروپایی دانسته‌اند. همراه با این تحول بود که تلفیق آموزش و پژوهش مطرح شد. از نظر اجتماعی و سیاسی، این واقعه به معنای تأسیس دانشگاه برای طبقه متوسط و همسویی با لیبرالیسم، صنعتی شدن و ملی‌گرایی بود. از نظر فکری، می‌توان آن را در حکم تثبیت اصولی دانست که در تاریخ ۶۰۰ ساله دانشگاه‌ها پیش از آن وجود نداشتند و هنوز هم شاخص دانشگاه آرمانی به حساب می‌آیند: آزادی آکادمیک، پژوهش اصیل، و تفکر نقادانه.

رابرت دیوید اندرسون، نویسنده ده‌ها مقاله و کتاب در حوزه تاریخ آموزش و دانشگاه‌ها، در این کتاب به بررسی دگرگونی دانشگاه‌های اروپایی، از اوایل سده هجدهم تا شروع جنگ جهانی اول، می‌پردازد. نویسنده تحول دانشگاه‌ها را عمدتاً در بافتی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بررسی می‌کند. او علاوه بر رژیم قدیم دانشگاهی، به موضوعاتی مانند اصلاحات روشنگرانه، نسبت دانشگاهیان با سیاست، نسبت دانشگاهیان با دین و دولت، تحولات دانشگاهی در هر یک از کشورهای اثرگذار اروپایی، برنامه درسی دانشگاه‌ها، زنان و دانشگاه‌ها، و نقش دانشگاهیان در برقراری ارتباط با توده‌های مردم فصولی مجزا اختصاص داده است.

کتاب بیست فصل دارد که عناوین آنها به ترتیب از این قرار است:‌ «رژیم قدیم»، «اصلاحات روشنگرانه»، «فرانسه: از روشنگری تا دانشگاه ناپلئونی»، «آلمان و الگوی هومبولتی»، «دانشجویان، استادان و سیاست»، «دانشگاه‌ها، دین و دولت لیبرال»، «برنامه درسی و فرهنگ»، «شمار دانشجویان و الگوهای اجتماعی»، «شکل گیری نخبگان»، «آلمان: عصر زرین دانشگاهی»، «آلمان: تنش‌های سیاسی»، «فرانسه»، «جزایر بریتانیا»، «ایتالیا و اسپانیا»، «هابسبورگ و ملی‌گرایی‌های دیگر»، «روسیه»، «زنان و دانشگاه‌ها»، «جوامع دانشجویی و عقاید سیاسی دانشجویی»، «ماموریت خدمت به مردم» و «سخن آخر: دانشگاه‌های اروپایی در ۱۹۱۴».

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...