کتاب «تمرکز دزدیده شده» [Stolen focus] اثر جوهان هاری [Johann Hari] اشاره‌ای تفصیلی به فقدان تمرکز در کارهای روزمره دارد و سعی می‌کند با ریشه‌یابی عوامل حواس‌پرتی راهکار‌هایی را برای افزایش تمرکز ارائه دهد.

تمرکز دزدیده شده» [Stolen focus] اثر جوهان هاری [Johann Hari]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نویسنده کتاب «تمرکز دزدیده شده: چرا نمی‌توانید توجه کنید و چطور دوباره عمیق بیندیشید» روایت‌ متفاوتی را از وابستگی ما به تلفن همراه و دنیای دیجیتال تعریف می‌کند. این نویسنده، تمایل شدید ما به دیدن و باز دیدن صفحه‌های مجازی را ناشی از ترس ما می‌داند. ترس ما از نادانی و عقب افتادن از دیگران. به عقیده هاری، ما نمی‌دانیم چطور باید در لحظه زندگی کنیم و از عقب ماندن و از دست دادن می‌ترسیم و به همین دلیل به طور پیوسته تلفن همراهمان را بررسی می‌کنیم.

نکته اینجاست که با این کار در واقع تضمین می‌کنیم که همه چیز را از دست خواهیم داد. هاری در کتاب «تمرکز دزدیده شده» تاکید فراوانی بر آشتی با واقعیت بیرون می‌کند هرچند خودش قبول دارد که هیچ کسی به حرف‌های او توجهی نمی‌کند، حتی فرزندخوانده‌اش، که بلافاصله پس از صحبت‌ها، در موبایلش غرق می‌شود.

ناتوانی در تمرکز، مسئله‌ای است که انسان امروز در هر لحظه از زندگی‌اش آن را تجربه می‌کند. به نظر می‌رسد راه فراری از این ناتوانی وجود ندارد. هاری اعتراف می‌کند که پس از سفرهای بسیار به مناطق مختلف متوجه شده که درد تمرکز نداشتن، در همه جا یکسان است. بر همین اساس هم، شعاری را می‌سازد با این مضمون: «سعی کردم زندگی کنم، اما حواسم پرت شد.»

در وقت کتاب خواندن نیز می‌شود ناتوانی در تمرکز را مشاهده کرد. شاید صفحات بی‌شماری را بتوانیم با تمرکز بخوانیم اما بالاخره، یک جایی از کتاب، حواسمان پرت چیز دیگری خواهد شد. هاری از همین رو، فعالیت‌هایی همچون کتاب خواندن را رو به کاهش می‌داند.

هاری به آمار جالب توجهی در موضوع تمرکز می‌پردازد. او به تحقیق دانشمندان در دانشگاه‌های آمریکا اشاره می‌کند که پس از نصب نرم‌افزارهایی روی رایانه‌های دانشجویان، متوجه می‌شوند که هر دانشجو به طور میانگین در هر 65 ثانیه کاری که در حال انجام است را تغییر می‌دهد.

متوسط زمانی که این افراد روی یک مسئله متمرکز می‌شدند، فقط نوزده ثانیه بوده است. هاری به پژوهش پروفسور مایکل پوزنر نیز اشاره می‌کند. این دانشمند عقیده دارد اگر در اوج تمرکز عامل حواس‌پرتی پدیدار شود و حواس ما را پرت کند، 23 دقیقه طول می‌کشد تا دوباره بتوانیم به آن حد از تمرکز برسیم.

بر اساس همین استدلال نیز، هاری حل مشکلات بزرگ را نیازمند ساعت‌ها تمرکز می‌داند. او می‌گوید: «ما به عنوان موجودات زنده با طیف بی‌سابقه‌ای از دام‌ها و تله‌ها مانند بحران آب و هوا روبه‌رو هستیم و برخلاف نسل‌های قبل، ما نمی‌توانیم بزرگترین چالش‌هایی را که با آن‌ها روبه‌رو هستیم، حل کنیم؛ و اصلا برای این مسئله تربیت نشده‌ایم.»، «حل کردن مشکلات بزرگ نیازمند این است که تعداد زیادی از افراد در طول سالیان تمرکز دائمی و ثابتی روی آن داشته باشند.»

هاری در کتاب «تمرکز دزدیده شده» در 14 فصل به بزرگترین پرسش‌ها و چالش‌هایمان در ایجاد تمرکز اشاره می‌کند. «افزایش سرعت تغییرات و پالایه کردن»، «باتلاقی شدن وضعیت‌های شناورمان»، «افزایش خستگی فیزیکی و ذهنی»، «از بین رفتن مطالعه مداوم»، «ایجاد اختلال در گشت و گذار ذهن»، «ظهور و رشد تکنولوژی‌هایی که می‌توانند بر شما نظارت و شما را کنترل کنند»، «افزایش امیدواری رنج‌آور»، «افزایش استرس»، «رژیم غذایی»، «افزایش آلودگی» و ... از جمله علل و عواملی است که هاری در کتاب به تفصیل به آن‌ها می‌پردازد.

کتاب «تمرکز دزدیده شده» نوشته جوهان هاری، توسط علی آقاجانی ترجمه شده و انتشارات دیموند بلورین، آن را در 476 صفحه روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...