«خاطرات و مقالات در گذر از خطرات» [Always a journalist] کنستانتین سیمونف [Konstantin Mikhailovich Simonov] و ترجمه هاشم حسینی توسط نشر سولار منتشر شد.

خاطرات و مقالات در گذر از خطرات» [Always a journalist] کنستانتین سیمونف [Konstantin Mikhailovich Simonov

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «خاطرات و مقالات در گذر از خطرات» در 400 صفحه و با قیمت 140 هزار تومان منتشر شده است.

این کتاب مجموعه یادداشت‌های کنستانتین سیمونف، نویسنده روسی است که روزنوشت‌های جنگ جهانی دوم را با قلمی شیوا و جذاب به تصویر می‌کشد.

سراسر کتاب بازتاب جان‌فشانی‌های خبرنگاری است که در لباس سربازی، مشاهدات خود را به قلم می‌آورد. سیمونف در لحظه لحظه این کتاب به نقد فرهنگ، سیاست و حتی برخی شخصیت‌های ادبی می‌پردازد. سیمونف که به‌عنوان خبرنگار در جنگ جهانی دوم حضور داشت، مشاهدات و یادداشت‌های خود را از این حادثه ویرانگر برای مخاطب به تصویر می‌کشد. ترانه مشهور «منتظرم باش» شعری است از او که شهرت جهانی پیدا کرده و آهنگ و اجراهای مختلفی از آن صورت گرفته است.

کتاب «خاطرات و مقالات در گذر از خطرات» آیینه فرهنگ روسیه و انسان روسی است، از این رو به کاستی‌ها، تنگ‌نظری‌ها و گاه دستاوردهای نظام روسی و عملکردهای آنان اشاره دارد. این کتاب در سه بخش تنظیم شده است که نویسنده در بخش نخست به روزنوشت‌های جنگ جهانی دوم می‌پردازد و در بخش دوم به دیدارهایی که با نویسندگان و شاعران مطرحی چون ناظم حکمت، نرودا، چارلی چاپلین و… داشته اشاره می‌کند و در بخش آخر به نقش رسالت در هنر می‌پردازد و از این رهگذر یادداشت‌های خود را پیرامون برخی از بزرگان جهان نظیر شولوخف، تالستوی، همینگوی، بولگاکف و مقالاتی پیرامون هنر به رشته تحریر درمی‌آورد.

................ هر روز با کتاب ................

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...