هفتمین نشست تخصصی فلسفه، هنر و ادبیات حوزه هنری آذربایجان شرقی با موضوع نقد و بررسی کتاب "رکاب زنان در پی شمس" نوشته حسن کرمی قراملکی در تبریز برگزار شد.

جلسه نقد کتاب " رکاب زنان در پی شمس" با حضور حسن کرمی قراملکی، نویسنده اثر، حسین مهرنگ، ابراهیم اقبالی، عبدالله باقری حمیدی، حسن حیدرزاده به عنوان منتقدان این اثر مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

مطابقت تاریخی نکته قوت کتاب "رکاب زنان در پی شمس" می باشد

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری آذربایجان شرقی، حسین مهرنگ در این جلسه با بیان اینکه مردم ایران از قرن چهارم هجری با سفرنامه نویسی آشنا هستند، گفت: این کتاب در ژانر ادبی و در قالب سفرنامه نوشته شده و نویسنده با ناصر خسرو تا شامات همراه شده است.

وی بخش‌های جذاب کتاب فوق را قسمت‌هایی عنوان کرد که به سفرنامه‌های ابن بطوطه، ابن جبیر و ناصر خسرو اشاره شده است و حسن سفرنامه " رکاب زنان در پی شمس" در این است که نویسنده در جریان حوادث حضور دارد و آنها را بعینه منتقل می‌کند.

دبیر سومین دوره جایزه ادبی کتاب تبریز با اشاره به گرانی کاغذ و کتاب، اظهار کرد: حجم کتاب رکابزنان در پی شمس می‌توانست با حذف مطالب اضافی مربوط به سایر سفرنامه‌ها کم‌تر شود و به تبع آن هزینه کتاب پایین بیاید، چرا که در واقع هر چه کتاب ارزانتر باشد، افراد بیشتری می‌توانند آن را خریداری کنند و در نتیجه خوانندگان آن بیشتر می‌شوند.

مهرنگ، نقطه قوت و جذاب‌ترین بخش این کتاب را تطبیق تاریخی اعلام کرد و افزود: بهتر بود نویسنده به جای استفاده از مطالب و تصاویر مربوط به سایر سفرنامه‌ها از تصاویر مربوط به سفر خودش در لابلای کتاب استفاده کند.

وی، قلم نویسنده را پر قدرت و نافذ دانست و بیان کرد: در جاهایی که خود حسن کرمی، بینش، عواطف و احساساتش حضور دارد، درخشش قلم نویسنده را شاهد هستیم.

مهرنگ، اشتباهات نگارشی و ویرایشی را بزرگترین ایراد وارد به کتاب عنوان کرد و گفت: امید است در چاپ‌های بعدی اثر ایرادات و اغلاط نوشتاری و در برخی موارد ویراستاری کتاب اصلاح شود.

وی، مزیت سفرنامه کرمی را مسافرت با دوچرخه و تنها بودن در سفر ذکر کرد و سختی سفر را از ارزش‌های خاص کتاب برشمرد.

عنوان کتاب مانند حق پدر به فرزند است

ابراهیم اقبالی در این نشست با تاکید بر اینکه انتخاب عنوان مناسب برای کتاب مانند حق پدر به فرزند است، چرا که اثر هنری و ادبی، حکم فرزند نویسنده را دارد، اظهار کرد: قبل از مطالعه این کتاب می‌توان پی به محتوای کتاب برد، چرا که نویسنده عنوان خوب و خیال انگیزی برای اثر خویس انتخاب کرده است.

این استاد دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز، رسیدن کتاب " رکاب زنان در پی شمس"  به چاپ دوم، نوشتن مقدمه توسط دو نفر از اساتید ادبیات برای این کتاب و امضای محمد علی موحد، مولوی شناس مطرح کشور را تاییدی بر موفقیت کتاب عنوان کرد.

وی گفت: در دوره‌ای که نثر کهن در حال فراموشی است، پرداختن به سبک‌ " مقامات" همچون مقامات حمیدی، حریری، گلستان سعدی و تلفیق نظم و نثر و احیای این سبک حائز اهمیت است.

اقبالی، تلاش نویسنده در حفظ بی تعصبی و نگاه عاقلانه نسبت به اقوام و مذاهب مختلف را از دیگر محاسن کتاب عنوان کرد.

وی با تاکید بر اینکه تبدیل یادداشت‌های روزانه حین سفر به سفرنامه کار دشواری است، گفت: توصیف‌های دقیق و انطباق رویدادهای سفرنامه با مقالات شمس آنقدر ماهرانه است که گاه خواننده قدرت تشخیص سفرنامه‌ خود فرد و شمس را از دست می‌دهد.

اقبالی، انتخاب دو فونت مجزا برای بیان خاطرات خود نویسنده و نقل قول‌ها را جالب دانست و یادآور شد: بهتر بود نویسنده بیشتر به زمان حال می‌پرداخت تا گذشته.

وی، نحوه روایت وقایع تاریخی، عدم بیان دقیق تاریخ در سفرنامه و ارجاع توضیحات عکس‌های کتاب به ضمیمه را از جمله ایرادهای وارد بر کتاب " رکاب زنان در پی شمس" عنوان کرد.

رد پای پر رنگ عرفان در کتاب رکابزنان در پی شمس

حسن حیدرزاده نیز در جلسه نقد و بررسی کتاب " رکاب زنان در پی شمس" اظهار کرد: من از یک طرف عاشق ناصر خسرو هستم و از طرفی موضوع رساله‌ام در مورد مولانا بود و باید اعتراف کنم این کتاب به نحو احسن توانسته است، در مخاطب نفوذ کند.

استاد رشته زبان و ادبیات فارسی اذعان کرد: علیرغم اینکه نویسنده، هیچ‌گونه رسالت و ادعای دینی ندارد، اما کتاب آنچنان رنگ و بوی عرفانی گرفته است که بهتر و بیشتر از کتاب‌هایی که در پی تبلیغ دین هستند، روحیه ایمانی خواننده را تقویت می‌کند.

وی با اشاره به مفهوم " توکل" در بسیاری از متون قدیمی و به ویژه در بخش‌هایی از مثنوی معنوی افزود: روحیه توکل در تمام بخش‌های کتاب موج می‌زند. هم چنین بیان الطاف غیبی در این کتاب محسوس است، بدون اینکه نویسنده اشاره مستقیم به این امر داشته باشد.

حیدرزاده تاکید کرد: موضوعی که این کتاب را برجسته می‌کند، متن ساده، صمیمی و روان آن است، به طوری که وقایع آن به صورت ملموس بیان شده‌اند و مخاطب  می‌تواند خود را با نویسنده هم ذات پنداری کند.

وی بیان کرد: تعدادی از جزئیاتی که نویسنده مطرح کرده است، از جمله برداشتن حجاب زنان ایرانی بعد از عبور از مرز ایران شاید امروز برای ما عادی باشد، اما همین اشاره‌ها در آینده سندی تاریخی محسوب می‌شوند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: قسمت‌هایی از کتاب که حال و هوای مولانا در آن جریان دارد  و از غزلیات مولانا استفاده شده، فوق العاده جذاب است، اما بعد از خرورج نویسنده از قونیه بخش‌هایی از کتاب حالت تصنعی به خود گرفته و شور و هیجان نویسنده برای نوشتن و خواننده برای خواندن کتاب فوق فروکش می کند و این نشان از این دارد که تا جایی که روح مولانا و شمس در کتاب حضور دارد، این اثر خواندنی تر است.

وی پیشنهاد داد تا مصائب نویسنده در چاپ و نشر این اثر در مقدمه کتاب ذکر شود، تا نسل آینده بدانند هنگامی که در مسیری قدم می‌گذارند، سختی‌هایی پدید می‌آیند، اما نباید دست از تلاش برداشت و ناامید شد.

دیالکتیک دو متن امروزی و دیروزی، کتاب را آشفته کرده است

عبدالله باقری حمیدی با بیان اینکه کتاب " رکاب زنان در پی شمس"  تاکنون موفق به دریافت جایزه ادبی جلال آل احمد و جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی شده است، تاکید کرد: این بسیار ارزشمند بوده و جای تقدیر از حوزه هنری استان وجود دارد که برای این اثر خوب نشست نقد و بررسی ترتیب داده است.

وی با تاکید بر اینکه مقدمه‌های نوشته شده برای این کتاب توسط دو تن از چهره‌های ادبی، ضعیف هستند، خواستار حذف مقدمه‌ها در چاپ‌های بعدی کتاب شد.

حمیدی با اشاره به اینکه سفرنامه‌نویسی در در حال حاضر در دنیا مرسوم است، گفت: امروزه سفرنامه‌ها در محدوده ادبیات پسا استعماری گنجانده شده‌اند و همین امر باعث شده تا این قالب ادبی طرفداران زیادی پیدا کند.

وی با اشاره به ظهور پدیده جهانی شدگی پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق اظهار کرد: اکنون جهان به دو بخش مرکز و حاشیه یا همان غرب و غیر غرب تبدیل شده است و بسیاری از غربی‌ها با هدف آشنایی با زندگی چند صد سال پیش غربی‌ها به سمت شرق می‌آیند، گرچه این امر توهین آمیز است ولی واقعیت دارد.

حمیدی ادامه داد: برخی‌ها بر این عقیده‌اند که نویسندگان غربی قصد دارند، نشان دهند که کشورهای حاشیه‌ای پس مانده هستند و به نوعی گذشته جوامع غربی محسوب می‌شوند.

وی در رابطه با سیر سفرنامه رکابزنان در پی شمس گفت: سفرنامه بعد از مدتی بار ایدئولوژیک به خود می‌گیرد.

حمیدی بیان کرد: در این کتاب شاهد دیالکتیک دو متن دست اول با رویدادهای جدید که حاصل تجربه خود نویسنده است و متون قدیمی و اقتباس از اشعار مولانا هستیم که به نظر من باعث آشفتگی متن شده است.

وی افزود: سفرنامه نگاه دگربار انسان به زبان خودش است، بدون قصد فریب توده‌ها و این از نکات قوت این اثر می باشد.

" رکاب زنان در پی شمس"  به زبان ترکی استانبولی ترجمه می‌شود

در خاتمه این مراسم، حسن کرمی، نویسنده کتاب " رکاب زنان در پی شمس" ضمن تائید انتقادات وارد بر کتاب از آمادگی برای چاپ سوم کتاب،  با اصلاح تمام مواردی که بیان شد، در یکی از انتشارات تهران و ترجمه کتاب به زبان ترکی استانبولی خبر داد.

وی اظهار کرد: مسائل و مشکلات مربوط به چاپ این کتاب هنوز هم تمام نشده است و نویسنده در عمل فرصتی برای فکر کردن به نوشتن کتاب‌های دیگر پیدا نمی‌کند.

بر اساس این گزارش، هفتمین نشست تخصصی فلسفه، هنر و ادبیات با عنوان نقد و بررسی کتاب " رکاب زنان در پی شمس" توسط واحد آموزش و پژوهش حوزه هنری استان آذربایجان شرقی به مناسبت گرامیداشت هفته پژوهش ترتیب یافته بود.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...