کتاب «نقد پژوهی و نقد اثربخش» نوشته محمدعلی نویدی با رویکرد فلسفی، تحلیلی توسط انتشارات دانشگاهی دایره دانش منتشر شد.

نقد پژوهی و نقد اثربخش محمدعلی نویدی

به گزارش کتاب نیوز در پیش گفتار این کتاب آمده است: نقد پژوهی و روندهای بررسی و نقادی علمی، در اصل، نیک اندیشیدن و عمیق فهمیدن و شناختن و درست و دقیق انتخاب نمودن و سره برگزیدن است. نقد پژوهی پویش و روند مکمل و ملازم در فرآیند اندیشه ورزی اثربخش می باشد، که با پرسش، دقت، درنگ و تأمل به تشخیص زوایا و ابعاد و ظاهر و پنهان و پوشیده یک متن، اثر، حادثه و محصول، اهتمام می ورزد. بدین سان، نقد پژوهی و نقد اثربخش، دقت و دیدن ظواهر و خفایای امر و موضوع مورد نقد و بررسی است.

جریان نقد پژوهی و نقادی، ریشه در خردمندی و عقل ورزی دارد؛ زیرا، مراد از نقد و سنجش و بحث و بررسی یک کتاب، مطلب، رخداد، اثر و محصول، نیک فهمی، عیار دانی و بهتر گزینی آن می باشد. به گزینی و بهتر فهمی از خردمندی ست، و خردمندی با فرهمندی و شکوه و عظمت و هوشمندی آدمی قریب و قرین است. نقد و نقادی، در واقع، تشخیص و ارتقای عیار و اعتبار متعلق و موضوع مورد نقد و بررسی است. و ارتقای اعتبار یک موضوع و پدیده با عیان شدن میزان عیار و اعتذار آن امکان پذیر می‌باشد. بنابراین، نقد پژوهی و نقد و نقادی، برای اهل اندیشه و علم و دانش یک فرصت مناسب و مغتنم و مساعد و یک امکان بی بدیل برای صیقل دادن داشته ها و اندیشه ها و ایده ها و آثار و افکار می باشد. بدین جهت، نقد پژوهی و نقادی تفکر و تلاش جدی و اثربخش می طلبد تا جان و جهان آدمی را تازه و باطراوت نماید و نقایص و عیوب را آشکار سازد.

این کتاب در یک پیشگفتار و چهار فصل تألیف شده است:

۱- فصل اول: کندوکاوی در معانی نقد و نقادی است که خود شامل ده مقاله کوتاه به روش تفکراثربخش است.
۲- فصل دوم: در ضرورت نقد پژوهی به نگارش در آمده است و شامل دوازده مقاله کوتاه در باب ضرورت نقد پژوهی است.
۳- فصل سوم در باره ویژگی‌های نقادان اثربخش تألیف شده است. این فصل شامل چگونگی نگرش، منش و کنش نقادان و مقوله نقد پژوهی است و متضمن یازده مقاله مجمل است.
و فصل چهار با عنوان «قواعد پیشنهادی عقلانی و اثربخش، برای نقادان و نقد پژوهی» قلمی شده است. این فصل مهم شامل دوازده قاعده و قانون نقد و نقادی است.

این کتاب در ۱۶۰ صفحه و توسط انتشارات دانشگاهی دایره دانش در اختیار اهل علم قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...