کتاب «جورج و کلید مخفی کهکشان» [George's Secret Key to the Universe] نوشته استیون هاوکینگ و دخترش لوسی [Stephen & lucy Hawking] با ترجمه محمد حاج‌زمان از سوی انتشارات پریان روانه بازار نشر شد.

جورج و کلید مخفی کهکشان» [George's Secret Key to the Universe] نوشته استیون هاوکینگ و دخترش لوسی [Stephen & lucy Hawking]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، داستان این کتاب درباره پسربچه‌ای به نام جورج است. جورج در پی یک اتفاق با همسایه‌های جدیدشان - آنی و پدر دانشمندش اریک - آشنا می‌شود و کلیدی مخفی را پیدا می‌کند که او را به سفری هیجان‌انگیز به فضا می‌برد!

اریک هوشمندترین کامپیوتر جهان را دارد که می‌تواند جورج و دوستانش را به هرجای کهکشان ببرد. به سفرهایی پرخطر و در عین حال جذاب در منظومه شمسی و فراتر از آن؛ اما در این بین شخص دیگری هم هست که می‌خواهد به این ابر کامپیوتر دست پیدا کند؛ کسی که تشنه قدرت است و می‌خواهد جورج و آنی را به یک سیاه‌چاله بفرستد.

«جورج و کلید مخفی کهکشان» کتابی پر از اطلاعات واقعی درباره فضا و عالم هستی است.

استیون هاوکینگ به‌عنوان یکی از درخشان‌ترین فیزیکدانان نظری تاریخ شناخته می‌شود. مردی که با وجود سخت‌ترین شرایط قابل تصور برای هر آدمی، ناامید نشد و با انگیزه به راهش ادامه داد. او دقیقاً ۳۰۰ سال بعد از مرگ ستاره‌شناس بزرگ گالیله و در بحبوحه جنگ جهانی دوم در انگلستان به دنیا آمد و در سالگرد تولد آلبرت انیشتن از دنیا رفت.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

وقتی جورج چشمانش را باز کرد، سیاره غول‌آسای زردرنگی را با کمربندی از حلقه‌ها دید که در آسمان تاریک پیش رویشان بالا می‌آمد. دنبال جایی که از بالای آن بشود حلقه‌ها را ببیند، شروع به دویدن روی دنباله‌ها کردند. از آن فاصله حلقه‌ها شبیه روبان‌هایی نرم بودند. رنگ بعضی‌هایشان مثل خود سیاره زرد روشن و باقی‌شان تیره‌تر بودند. آنی گفت: «اون زحله، و من اول دیدمش.»
جورج گفت: «خودم می‌دونم چیه. در ضمن منظورت چیه که تو اول دیدی‌اش؟ من جلوت هستم. من اول دیدمش!»

انتشارات پریان کتاب «جورج و کلید مخفی کهکشان» نوشته استیون هاوکینگ را با ترجمه محمد حاج‌زمان در ۳۲۰ صفحه و به بهای ۲۵۵ هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...