به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، حمید‌رضا شاه‌آبادی، نویسنده و منتقد پیشنهاداتی را برای کودکان و نوجوانان در سی‌و‌سومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران مطرح کرد که در ادامه می‌خوانید:

تصویر‌آخر لیلا دارابی

این نویسنده درباره پیشنهاداتش به کودکان و نوجوانان گفت: در وهله‌ی اول باید بگویم هر کسی سلیقه متفاوتی دارد و برنامه‌‌ی مطالعاتی مختص به خود را دارد؛ به سختی می‌توان وارد برنامه مطالعاتی دیگران شد و کتابی را به دیگران معرفی کرد بدون اینکه سلیقه آن‌ها را بدانیم، در طی یکی دوسال گذشته کتاب‌های خوبی منتشر شده از نویسندگانی که اولین کار‌های خود را در حوزه ادبیات کودک عرضه کردند و می‌خواهم به بعضی از آن‌ها اشاره‌ای داشته باشم، رمان‌های خوبی مثل رمان «تصویر‌آخر» نوشته لیلا دارابی که در نشر پیدایش منتشر شده است، رمان «ماکارونی با سس مشاعره» زهره مسکنی در نشر پیدایش، «مادرم زاغچه» از فرزانه رحمانی در نشر طوطی، «گرگ‌های کوهستان وحشی» از منصور علیمرادی در نشر مدرسه، «المپیاد شاعران مشروطه» از آذردخت بهرامی از انتشارات مدرسه، «آن سوی دریای مردگان» از معصومه میر‌ابو‌طالبی در انتشارات طوطی، رمان «هفت دقیقه به شلیک» از مصطفی خرامان که در انتشارات مدرسه منتشر شده است.

شاه‌آبادی در ادامه افزود: اگر بخواهم کتاب‌های قدیمی‌تر را در نظر بگیریم و کارهایی که همچنان خواندنی‌تر است، توصیه می‌کنم که کودکان و نوجوانان توجه کنند یاد می‌کنم از کتاب «سایه هیولا» از عباس جهانگیریان، «زیبا صدایم کن» از فرهاد حسن‌زاده، «من و عجیب و غریب» از فروزنده خداجو، که همه‌ی این کار‌ها از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است. کتاب‌های دیگری که پیشنهاد می‌کنم کتاب «قلب‌های نارنجی» و «پیش از بستن چمدان» از مینو کریم‌زاده، کتاب «یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب شده» از جمشید خانیان که در انتشارات کانون پرورش فکری منتشر شده‌اند، کتاب «چشم‌های سبز هی‌هوهاما» از ریحانه جعفری که در انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...