یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های «ماسیمو بیزوتی» نویسنده ایتالیایی توسط انتشارات کتاب خورشید به بازار عرضه شد.

به گزارش خبرآنلاین، ماسیمو بیزوتی در سال 1979 در رم متولد شد. در رشته ادبیات تحصیل کرده است، پیانو می‌نوازد، آهنگ می‌سازد و شیفته ادبیات، روانشناسی و فلسفه‌های شرق است.
او به واسطه جملات زیبا و قصاری که در وبلاگ شخصی‌اش می‌نوشت، در میان خوانندگان به ویژه جوانان به محبوبیت زیادی دست یافت و سرانجام در سال 2010 اولین کتاب او به چاپ رسید.

در سال 2014 «تابلویی که هرگز نقاشی نشد» را در انتشارات موندادوری منتشر کرد که تا هفته‌های متمادی در صدر فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌ها در ایتالیا باقی ماند. این کتاب با اجازه رسمی از صاحب اثر برای نشر به زبان فارسی توسط سید مهدی موسوی ترجمه شده است.

در این رمان نویسنده سعی دارد تا آشفتگی ذهنی و دلواپسی ناشی از عشق و طغیان عواطف انسانی را به چالش بکشد و تعبیر جدیدی به آنها ببخشد. «تابلویی که هرگز نقاشی نشد»، بازتاب افکار نویسنده درباره عشق، زندگی روزمره و تاثیر روابط عاشقانه است.

چاپ اول این کتاب توسط انتشارات کتاب خورشید در تیراژ700نسخه و به قیمت 42000 تومان به بازار عرضه شده است. این چهل‌وسومین کتاب از ادبیات ایتالیا است که توسط این انتشارات به چاپ رسیده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...