به گزارش ایبنا، رمان «ماه‌پیشانی» نوشته شهریار مندنی‌پور را ژرژ میشل ساروت به فرانسه ترجمه کرده و انتشارات سویی آن را در ماه اکتبر به شکل‌های کاغذی و الکترونیکی منتشر کرده است.
 
امیر یامینی، شخصیت اصلی و راوی این رمان طی جنگ عراق و ایران دست چپ و بخش زیادی از حافظه خود را از دست می‌دهد و پس از جنگ در حالی که دچار اختلالات روانی و پریشانی حافظه است سعی می‌کند گذشته ازدست‌رفته خود را بازیابد.

رمان مندنی‌پور روایتی از بازیابی خاطرات و تاریخ از چشم امیر است. راوی این رمان با تکیه بر حافظه پریشان، عکس‌های آلبوم، گفت‌وشنودهای پراکنده با خود و اطرافیانش سعی می‌کند به شکلی غیرخطی به شناخت خود و گذشته‌اش دست یابد.
 
نسخه انگلیسی «ماه پیشانی» را سال گذشته انتشارات رست‌لِس با ترجمه سارا خلیلی در آمریکا منتشر کرده بود و این رمان نامزد جایزه معتبر پِن در سال 2019 نیز شده بود. 

انتشارات فرانسوی سویی پیش از این رمان «سانسور یک داستان عاشقانه ایرانی» را از مندنی‌پور منتشر کرده بود، رمانی که در چند سال گذشته به حدود 15 زبان عمدتاً اروپایی ترجمه و منتشر شد.
 
شهریار مندنی‌پور متولد ۱۳۳۵ در شیراز است و حدود یک دهه پیش به آمریکا رفت. «شرق بنفشه»، «ماه نیمروز»، «آبی ماورای بحار» و «دل دلدادگی» از جمله آثار اوست.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...