کتاب «آب هرگز نمی میرد» نوشته حمید حسام شامل خاطرات جانباز میرزا محمد سلگی فرمانده گردان ابوالفضل (ع) در سال‌های دفاع مقدس توسط نشر ۲۷ بعثت به چاپ هشتاد و یکم رسید.

آب هرگز نمی میرد خاطرات جانباز میرزا محمد سلگی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «آب هرگز نمی میرد» نوشته حمید حسام شامل خاطرات جانباز میرزا محمد سلگی فرمانده گردان ابوالفضل (ع) در سال‌های دفاع مقدس به‌تازگی توسط نشر ۲۷ بعثت به چاپ هشتاد و یکم رسیده است.

چاپ اول این‌کتاب سال ۹۳ توسط نشر صریر به بازار عرضه شد و همان‌سال برنده جایزه جلال آل احمد شد. نگارش تقریظ رهبر انقلاب و خاطرات تاثیرگذار میرزا محمد سلگی از جمله دلایل تاثیرگذاری و فروش بالای این‌کتاب طی سال‌های گذشته بوده است.

حاج میرزا محمد سلگی راوی کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» روز ۱۴ فروردین سال گذشته بر اثر عوارض جانبازی به شهادت رسید. این رزمنده و فرمانده دوران دفاع مقدس، روزهای پایانی عمر خود را به‌دلیل عوارض ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی و جراحات جانبازی در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بهشتی همدان بستری بود.

«آب هرگز نمی‌میرد» تیرماه سال ۹۹ به چاپ هفتادم رسید و به‌تازگی با چاپ هشتاد و یکم وارد بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...