خاطرات ادبی ماکسیم گورکی به قلم کنستانتن فدین با ترجمه سیروس سهامی منتشر شد. در این اثر زندگی فردی و اجتماعی گورگی، با تمرکز بر آثار ادبی‌اش به تصویر کشیده شده است.

به گزارش ایبنا، فدین در «گورکی؛ خاطرات ادبی» زندگی اجتماعی و ادبی گورکی را در دهه 20 قرن گذشته میلادی به تصویر می‌کشد و تصویری ارزشمند و مثبت از این نویسنده روسی ارایه می‌کند.

فدین شاید نویسنده خیلی متمایزی نباشد، اما نمی‌توان توانایی بالای او را در انتقال فضا و شرایط خاصی از تاریخ نادیده گرفت. او مکان‌ها و زمان‌های گذشته را به خوبی روایت می‌کند و مخاطب را همراه با خود به دنیای شخصیِ چهره‌ای خاص یا مکانی مشخص وارد می‌کند.

این کتاب برای نخستین بار در سال 1943 میلادی منتشر شد و عنوان کامل کتاب «گورکی در میان ما» بود. گورکی در سال 1868 میلادی به دنیا آمد و به یکی از مطرح‌ترین نویسندگان روسی تبدیل شد؛ فردی که بنیانگذار سبک ادبی «واقع‌گرایی اجتماعی» و فعالی سیاسی بود و از رهبران جنبش انقلابی روسیه هم محسوب می‌شد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «گورکی با همه جاذبه و اعتبار هنری و اخلاقی خویش اغلب نخستین کسی بود که قصه‌ها و داستان‌های کوتاه مرا خواند. سهم گورکی در شکل بخشیدن به ادبیات جوان شوروی مقارن دهه 1920، عظیم و نقش او در تکوین سرنوشت پاره‌ای از مردان ادب این سرزمین و در شکوفایی استعداد آنان و شکوه و آراستگی راهی که از آن پس اختیار کردند به یقین تعیین‌کننده بوده است. گورکی هیچ‌گاه در برانگیختن آتش اشتیاق نویسندگان جوان نسبت به زندگی و از معطوف داشتن نگاه آنان به سوی واقعیت‌ها باز نایستاد.»

مشهورترین اثر فدین «شهرها و سال‌ها» است که وی با انتشارش توانست نام خود را در دنیای ادبیات روسی مطرح کند. این رمان‌نویس و محقق ادبی در سال 1977 میلادی در سن 85 سالگی درگذشت.

«گورکی؛ خاطرات ادبی» اثر کنستانتن فدین با ترجمه سیروس سهامی در 352 صفحه و به قیمت هفت هزار تومان از سوی نشر «نیکا» منتشر شده است.

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...