رسول جعفریان رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی معتقد است شمارگان کتاب در کشور ما نسبت به جمعیت فارسی‌زبان مناسب است.

حجت‌الاسلام جعفریان رئیس کتابخانه مجلس در گفتگو با مهر با بیان این مطلب گفت: در مقایسه با تعداد جمعیت فارسی زبان در جهان شمارگان  5 هزار نسخه بسیار مطلوب است و ما نباید شمارگان کتاب در ایران را با سایر کشورهایی که به زبان انگلیسی یا سایر زبانها تکلم می کنند و تعداد آنها چند برابر فارسی زبانان است، مقایسه کنیم.

وی افزود: مشکل عمده ای که مانع از افزایش شمارگان می‌شود این است که ناشران ناگزیرند قیمت ثابتی برای کتاب در نظر گیرند، در چنین شرایطی اگر کتابی مدت زمان زیادی در انبار بماند، در لحظه فروش باز به قیمت اولیه فروخته می‌شود، بنابراین با چنین مقرراتی افزایش شمارگان کتاب برای ناشران مقرون به صرفه نیست.

جعفریان خاطرنشان کرد: اگر قیمت کتاب به روز تعیین شود ناشر می‌تواند خطر کند و شمارگان را افزایش دهد اما تعیین قیمت ثابت با توجه به تورم 20 درصدی، موجب زیان وی می‌شود. بر همین اساس عاقلانه ترین راه این است که شمارگان کتاب همان سه هزار نسخه باشد، حتی من پیشنهاد می کنم شمارگان کتاب بیش از یکهزار نسخه نباشد.

رئیس کتابخانه مجلس تصریح کرد: از دیگر مشکلات ناشران، افزایش هزینه انبارداری است. کتابی که سه سال در انبار می‌ماند هزینه انبارداری آن چند برابر افزایش می‌یابد و بنابراین ناشر برای جلوگیری از افزایش هزینه انبارداری ناگزیر است شمارگان کتاب را کاهش دهد.

وی عدم تمایل به کتابخوانی را از دیگر مشکلات حوزه نشر خواند و افزود: کتاب آخرین اقلام مورد نیاز مردم قلمداد می‌شود و آخرین کالای مورد نیاز است که در سبد خرید مردم جای می‌گیرد و از سوی دیگر حدود 95 درصد مردم جامعه ایران کتابخوان نیستند و تمایلی هم به خرید کتاب ندارند.

جعفریان در ادامه  با بیان اینکه  ترویج کتابخوانی مستلزم توسعه فضای کتابخانه‌های عمومی است، اذعان داشت: ما نیازمند توسعه کتابخانه‌های عمومی هستیم نه کتابفروشیها، امروز خرید کتاب به کتابهای کنکوری، قصه و شعر منحصر شده است و کسی به دنبال خرید کتابهای علمی نیست؛ چرا که کتابهای علمی بویژه کتابهای مرجع مخاطب خاصی دارد و جاگیر است.

این استاد تاریخ تهران دانشگاه در ادامه یادآور شد: تصور اینکه هر کسی باید کتابخانه خصوصی داشته باشد تصور نادرستی است، چرا که وسعت کوچک آپارتمانها اجازه داشتن کتابخانه خصوصی را نمی‌دهد بیشتر کلکسیونرها دنبال تشکیل کتابخانه خصوصی هستند.

وی در ادامه با تاکید بر اهمیت نقش دولت در حوزه نشر گفت: اداره و سرمایه گذاری در حوزه نشرکتاب از عهده بخش خصوصی خارج است چرا که نیازمند سرمایه گذاری کلانی طلب می‌کند و بدون حضور دولت باید حوزه نشر رونق ندارد و دولت باید کمک کند و پرداخت یارانه‌ها را از سر بگیرد.

جعغریان در پایان یادآور شد: حوزه نشر با سایر حوزه‌ها تفاوت چشمگیری دارد، سرمایه گذاری در این حوزه برای بخش خصوصی مقرون به صرفه نیست و ناشرانی گاهی برای جبران خسارت خود ناگزیر به کتابسازی روی می آورند.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...