نشر نی در اطلاعیه‌ای رسمی از محمدمهدی هاتف مترجم کتاب «پیشرفت علم و مسائل آن» عذرخواهی کرد.

محمدمهدی هاتف مترجم کتاب «پیشرفت علم و مسائل آن

به گزارش کتاب نیوز به نقل از شهرآرا؛ هفته گذشته متنی از یک مترجم علوم انسانی در فضای مجازی منتشر شد که بازتاب قابل توجهی پیدا کرد. محمدمهدی هاتف در آن متن که عنوانش «درباره هنر چاپیدنِ مترجم» بود، از بی توجهی ناشر کتابش (نشر نی) به حق او در جایگاه مترجم اثر شکوه کرده بود. به گفته این مترجم و مدرس دانشگاه، نشر نی بندی در قرارداد طرفین برای انتشار کتاب «پیشرفت علم و مسائل آن» گنجانده بود مبنی بر اینکه «در صورتی که هزینه ویرایش از حداکثر ۲درصد مجموع قیمت تک فروشی در اولین نوبت نشر اثر تجاوز کند، مابه التفاوت هزینه ویرایش از حق ترجمه کسر خواهد شد». چنان که مترجم نامبرده نوشته، بر مبنای قرارداد مزبور، ناشر هزینه ویرایش ترجمه او را حدود ۱۴میلیون تومان اعلام کرده و از پرداخت مابقی حق مترجم (9 میلیون از رقم کلی 10 میلیون تومان) با وجود گذشت هشت ماه از چاپ کتاب «پیشرفت علم و مسائل آن» خودداری کرده است. همچنین این اتفاق برای افرادی دیگر از نویسندگان همکار ناشر یادشده رخ داده است.

در پی انتشار متن انتقادی محمدمهدی هاتف، نشر نی پاسخی را در صفحات خود در فضای مجازی انتشار داد که در نوع خود تحسین برانگیز می نماید. در این جوابیه آمده است: «پیرو اظهارات مترجم محترم آقای مهدی هاتف در صفحه اینستاگرام خود که در انصاف نیوز هم بازنشر یافته است، نشر نی لازم می داند به اطلاع مخاطبان خود برساند:

1. می پذیریم که وقتی کتابی قابل انتشار و ویرایش پذیر تشخیص داده می شود و با مترجم/مؤلف آن قرارداد بسته می شود، هزینه ویرایش چون سایر هزینه های تولید کتاب برعهده ناشر است. گنجاندن ماده ای در قراردادهای نشر نی مبنی بر دریافت بخشی از هزینه های ویرایش از مؤلف/مترجم از اساس اشتباه بوده است. نشر نی از بابت این اشتباه متأسف است و از همه مؤلفان و مترجمان محترم طرف قرارداد خود و نیز عامه مخاطبان نشر نی عذرخواهی می کند.
۲. نشر نی به طور خاص از آقای مهدی هاتف و همکاران دیگری که چنین مشکلی برایشان پیش آمده عذرخواهی می کند و وظیفه خود می داند به نحو مقتضی موضوع را حل و جبران مافات کند.»

این جوابیه در حالی منتشر می شود که ظاهرا سوءاستفاده برخی ناشران و نادیده گرفتن حقوق مؤلفان/مترجمان امر تازه ای نیست و سابقه دارد. از سویی، در فضای اجتماعی ای که به شدت نیازمند گفت‌وگو هستیم اما در بسیاری از مواقع آنچه رخ می دهد در بهترین حالت سکوت در برابر انتقادات یا دفاعیه است و نه گفت‌وگویی فرهنگ ساز و روادارانه، اقدام ناشر معروف درخور تقدیر است. امیدواریم این حرکت، سرآغاز شکل گیری گفت‌وگو و نیز یک فضای حرفه ای واقعی در عرصه فرهنگ به ویژه حوزه نشر کتاب باشد و ناشرانی که از ناآگاهی مؤلف/مترجم به حقوق خود سوءاستفاده می کرده اند، پس از این، رویکردی اخلاق مدارانه و حرفه ای در پیش گیرند؛ اتفاقی که بی گمان پیامدهای مثبتی را برای فرهنگ کشور در پی خواهد داشت.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...