مجله «نیویورک‌تایمز» به روال معمول هفتگی خود لیست آثار پرفروش را منتشر کرده است. این هفته نویسندگان معروفی چون کازوئو ایشی‌گورو، دنیل استیل، و استیون کینگ موفق شدند به فهرست پرفروش‌ها راه یابند.



به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نیویورک‌تایمز، هر هفته فهرستی از آثار پرفروش خود در بخش‌های داستانی، غیرداستانی، و کودک و نوجوان در هفته پیش رو را منتشر می‌کند. در این مطلب نگاهی به پرفروش‌ترین آثار داستانی چاپی و الکترونیک این هفته خواهیم داشت.

«زندگی پس از مرگ» نوشته سیستر سولیا نیز در هفته اول انتشار در رتبه نخست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفت. در دومین کتاب از مجموعه «سردترین زمستان سال» سانتیاگا پس از مرگ به دنبال انتقام از کسانی است که او را نابود کردند.

«بعداً» نوشته استفن کینگ نیز در هفته نخست انتشار موفق شد در رتبه دوم پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار بگیرد. استفن کینک داستان پلیس دیگری را روایت می‌کند. در این داستان کاراگاه‌های پلیس از پسر یک مادر مجرد درخواست می‌کنند تا از استعداد غیرطبیعی خود بهره بگیرد تا یک قاتل مرموز را پیدا کنند.

«آسمان تاریک» نوشته سی. جی. باکس در هفته نخست انتشار در رده سوم پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفت. بیست و یکمین کتاب از مجموعه جو پیکت در باره رییس زندان ویومینگ است که هدف قاتلین برای ترور قرار گرفته است و در تلاش است تا خود را از مخمصه نجات دهد.

«چهار باد» نوشته کریستین هانا پس از گذشت چهار هفته در جایگاه چهارم قرار گرفت. السا در یک دوراهی بزرگ گیر کرده است و باید بین سفر به غرب و حفظ خانواده و مزرعه یکی را انتخاب کند.

«رابطه نامشروع» نوشته دنیل استیل در هفته نخست انتشار در رتبه پنجم پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفت. داستانی هیجان‌انگیز درباره مادران و خواهرانی است که وقتی دچار مشکل شوید در کنارتان هستند. رز مک‌کارتی سردبیر افسانه‌ای مجله فشن در نیویورک است. با فوت همسرش به فرزندان دخترش نزدیک می‌شود. نادیا، یکی از دخترانش زندگی و ازدواج بی‌نقصی دارد و با یک داستان‌نویس معروف ازدواج کرده است. همه چیز خوب پیش می‌رود تا روزی که روزنامه‌های زرد از رابطه داستان‌نویس با یک بازیگر پرده برمی‌دارند.

«کلارا و خورشید» نوشته کازوئو ایشی‌گورو در هفته اول انتشار در رتبه ششم قرار گرفت. این کتاب اولین داستان از سال 2017، که در آن برنده جایزه نوبل ادبیات شد، اشت و خوانندگان را با تکنولوژی پیشرفته آینده آشنا می‌کند که پر از عناصر پادآرمان‌شهری است. داستان بر حول محور «دوستی مصنوعی» به نام کلارا می‌چرخد. کلارا از دیدگاه خود در یک فروشگاه جهان را مشاهده می‌کند. داستان جدید ایشی‌گورو نیز مانند داستان‌های پیشین به پرسش‌هایی درباره عشق و انسانیت از زاویه دیدی خاص پاسخ می‌دهد.

«کتابخانه نیمه‌شب» نوشته گریس هیگ این هفته در رتبه هفتم پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفت. کتابخانه‌ای بین مرگ و زندگی وجود دارد که در آن به شما می‌گوید یک انسان می‌تواند چند نوع زندگی مختلف را تجربه کند. وقتی نورا سید خود را در این کتابخانه می‌بیند احساس می‌کند وظیفه دارد اتفاقی که سال‌ها پیش رخ داده است عوض کند و این بار تصمیم بهتری بگیرد.

«دوک و من» نوشته جولیا کوئین کتاب محبوب این روزها در مجلات مختلف است که پس از هشت هفته جایگاه خود را حفظ کرد و در رتبه هشتم قرار گرفت. اولین کتاب از مجموعه بریجرتون درباره شخصیت اصلی یعنی دفنه بریجرتون برای خواننده توضیحاتی ارائه می‌دهد. وقتی دفنه با دوک هیستینگ به مشکل برمی‌خورد شهرتش لکه‌دار می‌شود. سریال «بریجرتون» در شبکه تلویزیونی نتفلیکس هم با اقتباس از «دوک و من» تولید شده است. سریالی که رکورد میزان تماشا را در نتفلیکس شکست و در نتیجه محبوبیت زیاد قرار است فصل دوم هم تولید شود.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...