رمان «سه کاهن» اثر مجید قیصری در قالب جدید توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر شد.

سه کاهن مجید قیصری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  آنا، داستان «سه کاهن» به یک روز از زندگی پیامبر اکرم (ص) در سن چهار سالگی باز می‌گردد. کودکی که قبل از تولدش بزرگان مسیحیت و یهود آمدنش را مژده داده بودند. داستانی تاریخی که از زبان حلیمه دایه پیامبر روایت می‌شود.

حلیمه، در تلاش است از جان نبی اسلام (ص) در برابر گزندِ کاهنانی که بر اساس نشانه‌های ظاهری پیامبر به دنبال یافتن و از بین بردن ایشان هستند، محافظت کند. در این داستان محبت حلیمه به این کودک یتیم، آن‌قدر عمیق و واقعی‌ست که در همه داستان شما را عاشق طفلی می‎کند که هیچ وقت ندیده‌اید.

مجید قیصری داستان این کتاب خود را با عبارات جدا و جمله‌های کوتاه و جذاب شروع می‌کند و پیش می‌برد. بر همین اساس بخش عمده‌ای از این داستان نیز با سخنان حلیمه و اطرافیان او‌ جلو می‌رود. اما نویسنده با شگردی قابل توجه هیچ کدام از این دیالوگ‌ها را از زبان پیامبر اکرم (ص) روایت نمی‌کند. او درحقیقت در تلاش است تا پیامبر را از زبان اطرافیانش توصیف کند.

رمان «سه کاهن» که در سال ۲۰۱۸ برنده جایزه اوراسیا نیز شده در ۱۸۸ صفحه با قیمت ۳۰ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...