کتاب «زیست‌نامه مادر امام رضا علیه‌السلام» به قلم ناهید طیبی، ادای یک نذر است، نذری که ۸ سال به طول انجامید.

زیست‌نامه مادر امام رضا علیه‌السلام

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، مادر امام رضا علیه السلام کنیزی بوده که «طیبی» اثبات می‌کند اصالت یونانی داشته است. درباره نام مقدّس این خانم، راویان اختلاف دارند، برخی، آن حضرت را خیزران نامیده‌اند و گفته‌اند که ایشان ام‌ولد و لقبش شقراء بوده است.

برخى گفته‌‌اند اسم او نجمه و کنیه‌‌اش امّ‌البنین بوده و برخى نام آن بانو را تکتم دانسته‌اند. در روایتی آمده که مادر امام رضا (ع) کنیزی پاک و پرهیزگار به نام نجمه بود که حمیده مادر امام کاظم (ع) وی را خرید و به پسرش بخشید و بعد از ولادت حضرت رضا (ع) او را طاهره نامید.‌»

شیخ صدوق در مورد ایشان می‌نویسد: «ایشان از زمره زنان شریف غیر عرب و کنیز حمیده خاتون مادر امام موسى (علیه السّلام)، و از زنان شایسته در عقل و دین و شرف بود و بانویش حمیده را بسیار محترم مى‌‌داشت و از روى احترام به او هرگز در مقابلش نمى‌نشست. بنابراین حمیده به پسرش امام موسى (علیه السّلام) گفت: «اى فرزند، یقیناً تکتم کنیزى است که من هرگز بهتر از او را ندیده‌ام و شکّى ندارم که خداوند به او فرزندانى عطا خواهد کرد. من او را به تو بخشیدم و سفارش مى‌کنم که با مهربانى با او رفتار کنى.»

ناهید طیبی [پژوهشگر و استاد حوزه علمیه] در این گفت‌وگو درباره کتاب «زیست‌نامه مادر امام رضا علیه‌السلام» سخن گفته است:

عمده فعالیت‌های شما در زمینه آثار دینی است؟

عمده فعالیت من مطالعه و پژوهش در مورد زندگی مادران ائمه بوده و در همین رابطه کتابی قطور در مورد مادر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و کتابی هم در مورد مادر امام سجاد علیه السلام به نام «شهربانو» به رشته تحریر درآورده‌ام‌. علاوه بر این‌ها در مورد مادران سایر ائمه، به خصوص 7مادری که کنیز هستند، کار کردم و تحت عنوان مقالاتی علمی، پژوهشی در مجلات مختلف به چاپ رساندم. انشاالله قصد دارم در آینده نیز زندگی تمام مادران ائمه را در قالب یک کتاب بررسی کنم.
حوزه کاری من به صورت تخصصی زن در تاریخ است، در همین راستا دوره مطالعات زنان را نیز گذرانده‌ام و بیشتر آثارم چه در قالب کتاب و چه در قالب مقاله به همین حوزه اختصاص می‌یابد.

ضرورت پرداختن به پژوهش‌های دینی در حوزه مطالعات زنان چیست و شما چه اهدافی را از پژوهش در مورد مادران ائمه دنبال می‌کردید؟

بیشتر دغدغه من در حوزه مطالعات زنان است و به نظرم، مطالعه و پژوهش در مورد مادران ائمه از دو جهت ضرورت دارد؛ یک اینکه آن‌ها بخشی از تاریخ ما هستند و آن را ساختند، این زنان مادران ائمه ما بودند و اگر ائمه ما شخصیت‌های برجسته و قابل تعظیمی هستند، بخش زیاد آن، ناشی از رشد و پرورش در دامن این زنان است.
دوم اینکه این زنان جنبه الگویی نیز دارند، به هرحال این زنان قابلیت و ظرفیت خاصی داشتند که خداوند آن‌ها را به عنوان مادران ائمه انتخاب کرده است.

اگر من مادر امام رضا که ارتباطی متعالی بین خود و خدایش برقرار کرده را به عنوان یک الگو معرفی می‌کنم، جامعه ما متوجه این نکته می‌شود که نیاز دارد، ارتباطی با حضرت حق داشته باشد و همسرداری و فرزندداری نباید مانعی برای این ارتباط معنوی تلقی شود و یا اینکه در معرفی مادر امام کاظم قصد داشتم نگاه اسلام را به زن و فعالیت اجتماعی او معرفی کنم چرا که جامعه ما بسیار لذت می‌برد از اینکه بفهمد مادر امام کاظم وکیل امام صادق بوده و حقوق مردم را به دستشان می‌رسانده، حتی اسم ایشان در وصیت‌نامه امام به عنوان وصی امام ذکر شده است.

هر کدام از مادران ائمه شاخه‌هایی داشتند که می‌توان آن‌ها را به عنوان الگو به جامعه معرفی کرد. همراهی کردن با همسرانشان در اوج اختناق سیاسی، سازگاری در مسائل اقتصادی و به نوعی نشان دادن مقاومت اقتصادی و هزاران شاخصه دیگر می‌تواند سرلوحه زنان و مادران قرار گیرد.
پس درواقع دو ضرورت الگوسازی و بیان بخشی از تاریخ، برای من آن‌چنان مهم بود که عمر خود را به روی تحقیق و پژوهش برای این بزرگواران گذاشتم و بسیار خرسندم که در این فضا د حال فعالیت هستم.

از چه شیوه‌ای برای نگارش کتاب «زیست‌نامه مادر امام رضا (ع)» استفاده کردید؟ داستان‌گونه یا تحقیقی؟

روش تحقیقی. من یک پژوهشگر هستم و قصد داشتم در کتاب‌هایم‌ مجموعه روایات و گزارش‌های تاریخی را مطرح کنم، به عنوان مثال در کتاب «زیست نامه مادر امام رضا (ع)» مجموعه روایات و گزارش‌های تاریخی که مادر امام رضا علیه‌السلام به نوعی در آن حضور داشته‌اند را بیان کردم، چه آن‌هایی که در متن آن ذکر شده بود مثل روایاتی از خریداری این بانو و چه آن‌هایی که در حاشیه یک روایت و یا گزارش تاریخی مطرح شده بود و اطلاعاتی از این بانو را در اختیار ما می‌گذاشت.

من همه این اطلاعات را جمع آوری و بررسی کردم، چه بررسی سندی و چه بررسی متنی، به این معنا که آیا آن متن درست بوده یا خیر، سپس مطالب را با در نظرگرفتن فضایی که در آن زمان حاکم بوده و مسائلی که در تاریخ آن زمان وجود داشته، کنار هم قرار دادم و شخصیت ایشان را معرفی کردم.
هیچ قصد ادبی نویسی نداشته‌ام، یعنی قصه‌پردازی انجام ندادم بلکه تنها به دنبال این بودم که اطلاعات معتبری از زندگی تاریخی مادر امام رضا علیه السلام به خواننده ارائه کنم.

نگارش کتاب «زیست نامه مادر امام رضا» چه مدت به طول انجامید؟

کتاب زیست نامه مادر امام رضا علیه السلام که در چهار فصل به نگارش درآمده است، ادای یک نذر است؛ نذری که ۸ سال به طول انجامید، من سال‌ها صاحب فرزند نمی‌شدم به همین علت با امام رضا علیه السلام عهدی بستم که این دعا به اجابت رسد، نذر می‌کنم تا زندگی مادر ایشان را به صورت تحقیقی و نه داستان وار بنویسم.
۸ سال نوشتن این کتاب به طول انجامید یعنی وقتی به لطف خداوند و دعای امام رضا (ع) صاحب پسری شدم، پسرم ده ساله بود که من نذرم را ادا کردم و کتاب آماده چاپ شد.

«زیست نامه مادر امام رضا» از چه بخش‌هایی تشکیل شده و چه اطلاعاتی از زندگی ایشان در اختیار مخاطب قرار می‌دهد؟

درفصل اول کتاب، ابتدا مفاهیم و اصطلاحاتی که به ایشان مربوط است را معرفی کردم به عنوان مثال واژه «ام‌ولد» که به معنای دختر غیر عرب که در سرزمین عربی به دنیا آمده است و «شقرا» یعنی دختر سفید پوستی که سرخی او بر سفیدی‌اش غلبه دارد و موهایش قرمز است، از جمله اصطلاحاتی است که به آن‌ها پرداختم. در فصل اول هم‌چنین مجموعه روایت‌هایی که در مورد مادر امام رضا بیان شده به طور کامل بررسی شده است و تعارض‌های روایات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

در فصل دوم هویت و شخصیت مادر امام رضا علیه السلام شامل اسامی،کنیه، مذهب و ملیت بررسی شده، منظور از هویت نام‌هایی است که به ایشان نسبت داده شده است است چرا که ایشان کنیز بودند و عرب رسم داشت که روی کنیز براساس ویژگی‌های ظاهری، نام‌های متفاوت بگذارد، به عنوان مثال ایشان که فرزندش را به دنیا آورد اسمشان را طاهره گذاشتند. این نکته را هم بگویم که تغییر اسم کنیز حُسن محسوب می‌شده است، در کتاب شریف کافی نقل شده که امام صادق می‌گویند به هنگام خرید برده، پولش را مقابل خود برده نپردازید که حرمت برده حفظ شود و دوم اینکه تا برده را خریدید اسمش را تغییر دهید، به این علت که برده گذشته نابسامان خود را فراموش کند.

در فصل سوم کتاب ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی مادر امام رضا علیه السلام را بررسی کردم، شاید این نکته برای مخاطبان این کتاب بسیار جالب باشد که چندین گزارش از منابع معتبر داریم که ایشان را عاقل‌ترین زن زمان خودش و کسی که بهترین انتخاب‌ها را می‌کرده، معرفی کردند درحالیکه، ایشان در زمانی می‌زیست که بسیاری از زنان علوی نیز زندگی می‌کردند. من در واقع هم صفات ظاهری نجمه خاتون را بررسی کردم و هم صفات شخصیتی و اخلاقی ایشان را؛ مثلاً در این فصل بخش‌هایی است با نام عاقل ترین زن زمان خود، متدین‌ترین بانوی زمان خود، برترین در اخلاق اجتماعی و ارتباط با دیگران.
در بیان ویژگی‌های مادر امام رضا علیه السلام موارد دیگری از جمله ظرفیت معنوی بالای ایشان، رازدار بزرگ خاندان امامت بودن و پنهان کردن بارداری، راستگو بودن و شجاع بودن در بیان حق، هرکدام با دلیل و روایات مشخص مطرح می‌شود.

در فصل چهارم تاریخ و کیفیت ورود ایشان به خانه امام کاظم علیه السلام و نقش سیاسی-اجتماعی ایشان را بررسی کردم و در آخر بحث رحلت و محل دفن ایشان را مطرح کردم.
کاری که در انتهای تمام کتاب‌هایم در مورد مادران ائمه انجام می‌دهم، ارائه یک نمایه از زندگی آن‌هاست، کاری که در کتاب «زیست‌نامه مادر امام رضا» نیز به آن پرداختم. مراحلی که ایشان در طول زندگی تا زمان مرگ پشت سر گذاشتند، در کنار وقایعی که زمان دقیق آن در اختیار نیست، مطرح شده و حتی احتمالی بودن و یا قطعی بودن آن رخداد را نیز درج کردم؛ به عنوان مثال ما تاریخی از تولد مادر امام رضا در اختیار نداریم به همین علت باتوجه به اطلاعاتی که در اختیار داشتم، تاریخ احتمالی تولد ایشان را ذکر کردم.

به عنوان نکته پایانی اگر مطلبی هست بفرمایید؟

تاریخ تنها روایت گذشته و زندگی گذشتگان نیست. ما به وسیله مطالعات تاریخی می‌توانیم برای امروز خودمان روش‌هایی صحیحی در زندگی پیاده کنیم و برای آینده، پیش بینی‌های خوبی داشته باشیم. به نظر من، مردم باید کمی بیشتر با تاریخ آشتی کنند، یعنی با خواندن تاریخ زندگی انسان‌های بزرگ و مخصوصاً زنان اهل بیت علیهم السلام که به خاطر زن بودن کمتر زندگی‌شان ثبت شده، با این‌ها کمی بیشتر انس بگیرند و از آن‌ها به عنوان الگو در زندگی خود بهره ببرند.

[کتاب «زیست‌نامه مادر امام رضا علیه‌السلام» توسط به نشر منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ..............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...