«دست‌های خالی پاهای خونین» به قلم اسدالله احمدی کتابی است که به بحران‌آفرینی‌های گروه‌های مسلح غیرقانونی، نیروهای ضدانقلاب و امرای فراری ارتش شاهنشاهی در مناطق سرپل ذهاب می‌پردازد.

به گزارش ایسنا، انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به‌تازگی کتاب «دست‌های خالی پاهای خونین: تاخت‌وتازهای ضدانقلاب و ارتش عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب ۱۳۵۷ -۱۳۵۹» را منتشر کرده است.
«دست‌های خالی پاهای خونین: تاخت‌وتازهای ضدانقلاب و ارتش عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب

پس از پیروزی انقلاب اسلامی استان کرمانشاه در نیمه غربی کشور هدف تاخت‌وتاز گروه‌های ضدانقلاب که از حمایت ارتش عراق برخوردار بودند، قرار گرفت. در شهریور ۱۳۵۹ نیز همزمان با دو استان ایلام و خوزستان هدف تهاجم سراسری دشمن واقع شد. صدام حسین رئیس‌جمهور عراق که از ماه‌ها قبل برخی فرماندهان ارشد ارتش عراق را از تصمیم خود مبنی بر حمله به جمهوری اسلامی ایران مطلع کرده بود، در سپیده‌دم ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ دستور تهاجم گسترده و همه‌جانبه زمینی، هوایی و دریایی را صادر کرد. در منطقه میانی از محدوده مرزی اِزگله تا ارتفاعات کانی شیخ در جنوب منطقه سومار، حدود سه لشکر ارتش عراق تهاجم خود را شروع کردند که ده‌ها روستا و شهرهایی همچون سومار، نفت شهر و قصرشیرین به اشغال کامل ارتش عراق درآمد، اما ارتش متجاوز در اشغال شهرهای گیلان غرب و سرپل‌ذهاب با مقاومت نیروهای خودی مواجه شد و در تأمین اهداف خود ناکام ماند.

کتاب «دست‌های خالی پاهای خونین» در بررسی تحولات هفته اول آغاز جنگ، از یکسو به بررسی حمله سه لشکر ارتش عراق به منطقه مرزی ازِگله در جنوب پاوه تا ارتفاعات کانی شیخ در جنوب سومار و تلاش ناکام ارتش بعث عراق برای تصرف تنگه راهبردی پاتاق پرداخته است و از سوی دیگر می‌کوشد تلاش‌های عشایر بومی، گروه فداییان امام، نیروهای سپاه و قوای ارتش برای مهار تحرکات گروه‌های ضدانقلاب و جلوگیری از پیشروی ارتش بعث عراق را بازگو کند.

موضع مهم در نگارش این کتاب، توجه نویسنده به مظلومیت مردم نیمه غربی استان کرمانشاه به‌ویژه ساکنان قصرشیرین و روستاهای تابعه است که نسبت به حوادث و رخدادهای این منطقه بیشتر موردتوجه قرارگرفته اند.

در این کتاب سعی شده با استفاده از اسناد نظامی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و برخی منابع دیگر، گوشه‌ای از جنایات گروه‌های ضدانقلاب که از حمایت همه‌جانبه ارتش صدام و سلطنت‌طلبان برخوردار بودند و همچنین اقدامات بی‌رحمانه ارتش بعثی عراق به فرماندهی صدام نشان داده شود.

از طرفی نویسنده کوشیده است تا پاسخ منفی مردم باقیمانده در قصرشیرین به حاکمیت صدام حسین در زمان اشغال قصرشیرین و اقدامات دشمن و عناصر خودفروخته پهلوی در حدود شش ماه تسلط بر شهر و ناکامی آن‌ها در به تسلیم شدن مردم باقیمانده را به تصویر کشد. از طرفی در بخشی از کتاب به مصائب مردم هنگام اخراج از دیار خود پرداخته می‌شود. در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

فرمانده نیروهای دشمن خطاب به مردم قصرشیرین گفت: «هرکس صدام را بخواهد می‌تواند وسایلش را با خود ببرد عراق و هرکس ]امام[ خمینی را می‌خواهد، باید با پای ‌برهنه به سمت ایران برود.» بعضی افراد ازجمله حاج شیرزاد حیدری، حاضر به ترک شهر نبودند. او در پاسخ به خط‌ونشان کشیدن فرمانده عراقی گفت: «من کاری به هیچ‌کس ندارم می‌خواهم در شهر و خانه خودم بمانم.» اما سربازان دشمن با اشارۀ فرمانده دست و پای او را گرفتند و به‌زور سوار کمپرسی کردند.

گرچه مردم در حال رهایی از دست دشمن بودند، ترک شهر آن‌هم بعد از تحمل چندین ماه ناملایمات قبل از اشغال و به‌خصوص پس از اشغال، غم سنگینی بر دل‌هایشان نهاده بود. آنان در حالی به‌طرف سرپل ذهاب می‌رفتند که فقط کفش و لباس تنشان را با خود داشتند. ناگهان بغض یکی از خانم‌ها ترکید. او همسر جهانگیر محمدی بود و با صدای بلند و گریان گفت: «خداحافظ قصرشیرین.»

کتاب ۴۴۳ صفحه‌ای کتاب «دست‌های خالی پاهای خونین» از شش فصل تشکیل‌شده است. در فصل اول پیشینه تاریخی و وضعیت جغرافیایی منطقه و استان کرمانشاه دارد. در فصل دوم به وضعیت منطقه در آستانه بحران و تحرکات ضدانقلاب اشاره‌شده و در فصل سوم که «جنگ قبل از جنگ» نام دارد به عملکرد ارتش عراق و وضعیت نیروهای خودی و کنش و واکنش‌ها در مرزهای این منطقه با عراق پرداخته‌شده است. فصل چهارم به تجاوز گسترده نیروهای ارتش بعثی می‌پردازد و در فصل پنجم به اشغال شهرهای قصرشیرین، نفت شهر و سومار اشاره دارد. در فصل پایانی کتاب ضمائم ازجمله تصاویر، اسناد و گزارش‌ها و همچنین نقشه به نمایش گذاشته‌شده است.

کتاب «دست‌های خالی پاهای خونین: تاخت‌وتازهای ضدانقلاب و ارتش عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب ۱۳۵۷ -۱۳۵۹» در زمستان سال ۱۳۹۸ توسط انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشرشده و با قیمت ۳۵ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...