کتاب «مارکس و آزادی» [Marx and freedom] نوشته تری ایگلتون [Terry Eagleton] با ترجمه امین مِدی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

مارکس و آزادی [Marx and freedom] نوشته تری ایگلتون [Terry Eagleton]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۱۹۹۷ توسط انتشارات فونیکس در لندن چاپ شده است.

تری ایگلتون یکی از پژوهشگران و فلاسفه معاصر است که سال ۱۹۴۳ متولد شده و در ایران نیز مخاطبانی دارد. او به نقد ادبی برپایه نظریه مارکسیست‌ها پرداخته و می‌پردازد و تفسیر آرای مارکس و مارکسیست‌ها هم گوشه‌ای از فعالیت‌های کارنامه اوست. او مقالات مختلفی درباره ادبیات، فلسفه وفلاسفه دارد و کتاب‌ «درآمدی بر نقد ادبی» یا «پیش‌درآمدی بر نقد ادبی»‌اش بین مخاطبان ایرانی شناخته‌شده است.

او در کتاب «مارکس و آزادی»‌ خود، در این‌نکته تامل کرده که کارل مارکس فیلسوف آلمانی، بیش از آن‌که دغدغه برابری داشته باشد،‌ دغدغه تفاوت‌ها را دارد. او همچنین در پی تشریح این‌مفهوم است که آزادی برای مارکس، مستلزم رهایی از کار دستمزدی است؛ یعنی نوعی وفور در تولید و فراوانی آن‌چه به لحاظ مادی ضروری است. ایگلتون معتقد است ما انسان‌ها زمانی آزادیم که مثل هنرمندان، رها از مهمیز احتیاجات و نیازهای جسمانی‌مان، تولید کنیم و مارکس هم همین‌سرشت را جوهر تمام انسان‌ها دانسته است. اما پیش از این‌بحث‌ها، ایگلتون این‌سوال مهم را مطرح می‌کند که وقتی مارکس، ذهن فلسفی را مسخره می‌کرده، از چه‌جهت و به‌چه‌دلیلی باید او را فیلسوف دانست؟

نویسنده کتاب «مارکس و آزادی»‌ با ترسیم رابطه تولید، کار و مالکیت در نظریه فلسفی مارکس که هسته مرکزی تفکر مارکس را می‌سازد، سراغ مفهوم آرمان‌شهر مارکس رفته و می‌گوید این‌مفهوم نزد مارکس، به معنی جایی است که در آن، کار، خودکار شده و ساختن سد یا تولید جارختی همان‌قدر ابعادی از خودشکوفایی است که مزه‌مزه‌کردن هلو یا لذت‌بردن از یک کوارتت زهی.

عناوین اصلی این‌کتاب به‌ترتیب عبارت‌اند از: فلسفه، انسان‌شناسی، تاریخ، سیاست، یادداشت‌ها.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

اگر مارکس فیلسوف است، فیلسوف چه حوزه‌ای است؟ بی‌شک نه حوزه‌ای به عظمت «موجودیت انسان»، و البته نه حوزه‌ای محدود همچون اقتصاد سیاسی. هدف از اندیشه او ارائه نوعی نظریه کیهانی همچون دین و در بر گرفتن تمام مشخصه‌های حیات انسان نبوده است. درست است که همکار او، فریدریش انگلس، نظریه‌ای بسیار جاه‌طلبانه به نام ماتریالیسم دیالکتیک ارائه کرد که هدفش ایجاد ارتباط میان همه‌چیز، از فیزیک و زیست‌شناسی گرفته تا تاریخ و اجتماع، است؛ اما نوشته‌های خودِ مارکس طرحی متواضعانه‌تر و محدودتر ارائه می‌کند که هدفش شناسایی، و از میان برداشتنِ تناقض‌های عمده اجتماعی است که در حال حاضر مانع از رسیدن ما به چیزی می‌شوند که مارکس آن را زندگیِ انسانیِ راستین، همراه با تمام نیروهای مادی و معنوی‌مان، می‌نامد. مارکس در مورد اینکه آن‌گاه چه اتفاقی رخ خواهد داد حرف چندانی نمی‌زند، زیرا نزد او این‌ فرایند به معنای شروعِ تاریخ بشر، به معنای واقعی آن است و این فراتر از زبان کنونی ما قرار دارد. برای مارکس هرچه تاکنون رخ داده است صرفا «پیشاتاریخ» است _ توالی اشکال مختلف جامعه طبقاتی. و از آنجا که کارِ خودِ مارکس متعلق به این دوران، و به شکلی اجتناب‌ناپذیر وابسته به اشکال اندیشه‌ای و الگوهای زیستی آن است، بر مبنای منطق تاریخ‌گرایانه خودش نمی‌تواند از این دوران خارج شود و نوعی آرمان‌شهر را به تصویر بکشد.

این‌کتاب با ۷۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...