«شهر که آرام شد برمی‌گردم» داستان زندگی رزمنده‌ای است که خاطرات شیرینی از دهه ۶۰، دفاع مقدس و اسارت در اردوگاه‌های بعثی دارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، «شهر که آرام شد برمی‌گردم» عنوان تازه‌ترین کتاب مرکز اسناد انقلاب اسلامی است که در ۴۸۸ صفحه و بهای ۴۵ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

علی هادی‌تبار، رزمنده‌ای که از ۱۷ سالگی به اسارت دشمن بعثی درآمد و هفت سال از عمرش را در اردوگاه‌های عراقی به سر برد، روایت‌هایی تلخ و شیرین از آن روزها دارد. هادی‌تبار روایت خاطراتش را از ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ شروع می‌کند و گام به گام تا پیروزی انقلاب پیش می‌آید. حوادث زنجیره‌وار بعد از پیروزی انقلاب و رخدادهای سال ۶۰ بخش مهمی از خاطرات هادی‌تبار است. او در این قسمت از خاطراتش به ترسیم فضای آن دوره و نحوه مقابله با سازمان مجاهدین خلق که از همان زمان در بین مردم به عنوان «منافقین» شناخته می‌شدند می‌پردازد.

راوی با قلمی روایی به خوبی شرایط آن روزها را توصیف می‌کند و می‌گوید که چگونه به جنگ منافقین رفت. خاطرات دوران دفاع مقدس، شرح عملیات‌ها، نحوه اسارت و خاطرات تلخ و شیرین دوران حضور اجباری در اردوگاه‌های بعثی، بخش دیگری از خاطرات دکتر هادی‌تبار است. قلم روان و داستانی راوی، خواننده را در دل حوادث و رویدادها با او همراه می‌کند و این مهم‌ترین ویژگی کتاب است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «مرداد سال ۶۰ آقای رجایی برای ریاست‌جمهوری انتخاب شد. در روز انتخابات من به عنوان نیروی مسلح بسیج در حوزه انتخابیه در میدان رسالت در حال پست دادن بودم. ساعت حدود ۱۱ بود که حسابی خسته و کلافه شده بودم. همانطور که نگاهم روی جمعیت و لوله اسلحه‌ام به سمت پایین بود ناگهان بی‌اراده دستم روی ماشه رفت و با وجودی که سلاح روی حالت ضامن بود یک تیر از لوله آن شلیک شد. صدای مهیب تیر بلند شد و لگد اسلحه در اثر شلیک، بی‌اراده تکان محکمی به من داد. سر و صدا و همهمه مردم در صف رأی که در آن ایام هر لحظه منتظر حادثه‌ای بودند و به این سو و آن سو دویدن آنها همگی در عرض چند ثانیه کل میدان رسالت را به هم ریخت…»

«شهر که آرام شد برمی‌گردم» که در ۲۹ فصل تنظیم شده، از دوران نوجوانی راوی که مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی است شروع و بعد از آن به آغاز دوران دفاع مقدس و حضور وی در عملیات‌ها و چگونگی اسارت او می‌پردازد. بخش عمده کتاب، به خاطرات راوی از دوران اسارت در زندان‌های بعثی، شرح زندگی، وضعیت اسرا و مقاومت آنها در اسارتگاه‌های مخوف رژیم بعث اختصاص دارد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...