کتاب «از عشق» [Etudes sur l'amour] نوشته خوزه اُرتگا ای گاسِت [José Ortega y Gasset] با ترجمه لیلی گلستان توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

از عشق» [Etudes sur l'amour]  خوزه اُرتگا ای گاسِت [José Ortega y Gasset]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، خوزه اُرتگا ای گاسِت فیلسوف اسپانیایی متولد سال ۱۸۸۳ و درگذشته به سال ۱۹۵۵ است. او در خانه‌ای مرفه رشد کرد و به‌خلاف بسیاری از متفکران اسپانیایی، شهرت زیادی دارد. او در رشته فلسفه تحصیل کرد که این‌تحصیلات ابتدا در مادرید و سپس در شهرهای آلمان دنبال شد. او پس از چندسال تحصیل در آلمان به کشورش بازگشت و در دانشگاه مادرید، استاد متافیزیک شد.

ای گاست مدت‌ها به تاثیر فلسفه بر جامعه عقیده داشت. او که جوانی خود را در دوره سرخوردگی و شکست‌های اسپانیا (از آمریکا و از دست دادن آخرین مستعمره‌اش) گذرانده بود، پس از سال‌ها متوجه شد آرمان‌هایش محقق نمی‌شوند. در نتیجه از جامعه دوری گزید و به این‌جمع‌بندی رسید که فلسفه فقط برای فلسفه است.

کتاب «از عشق» دربرگیرنده سه جستار مختلف از خوزه اُرتگا ای گاسِت است که پیش از چاپ در قالب کتاب، از سال ۱۹۲۶ تا ۲۷ در روزنامه‌ ال سُل منتشر شدند. این‌مقالات سال ۱۹۳۳ به زبان آلمانی ترجمه و در قالب کتاب منتشر شدند. سال ۱۹۴۱ هم کتاب اسپانیایی «از عشق» منتشر شد.

خوزه اُرتگا ای گاسِت در این‌کتاب، مساله عشق را براساس تعاریف کلاسیک از فرهنگ، طبقات اجتماعی و دوره‌های تاریخی تشریح کرده است. عناوین اصلی کتاب به‌ترتیب عبارت‌اند از «مقدمه مترجم»، «زندگی و افکار خوزه ارتگا ای گاست»، «ویژگی‌های عشق»، «عشق از نظر استاندال»‌ و «انتخاب در عشق».

لیلی گلستان مترجم اثر می‌گوید در دوران کرونا که خانه‌نشین شده بوده، در مرحله بی‌حوصلگی و آستانه افسردگی قرار داده است. در نتیجه تنها کار و ترجمه می‌توانسته در قرنطینه نجاتش دهد. در نتیجه سراغ قفسه کتاب‌هایش می‌رود و کتابی را که یک‌روز کنار کلیسای سن‌ژرمن پاریس خریده بود، برای ترجمه انتخاب کرد. او این‌کتاب را همان‌روز که خرید، ظرف چندساعت در کافه کنار کلیسا خواند و چندسال بعد در قرنطینه کرونا ترجمه‌اش کرد.

بخش ابتدایی کتاب با عنوان «زندگی و افکار خوزه ارتگا ای گاست» به قلم لیلی روحی متخصص ادبیات و فرهنگ اسپانیایی دانشگاه ویلیامز در آمریکا نوشته شده است.

در بخشی از این‌کتاب می‌خوانیم:

وقتی شروع می‌شود، این روند عاشقانه با یک‌نواختی و نومیدی حرکت می‌کند. می‌خواهم بگویم تمام کسانی که عاشق می‌شوند، شبیه هم‌اند _ چه باهوش و چه احمق، چه جوان و چه پیر، چه بورژوا و چه هنرمند _ همین، خودبه‌خود بودن آن را تائید می‌کند. تنها چیزی که خالص خودبه‌خود نیست شروع آن است. به همین‌دلیل است که بیش از هر پدیده دیگری نگاه روانکاوانه ما را به خود می‌کشد. چه چیزی باعث می‌شود که توجه زنی به مردی و یا توجه مردی به زنی جلب شود؟ چه کیفیتی این مزیت را فراهم می‌کند تا فردی که در صفی با دیگران است، دیده شود و در توجه به دیگران بی‌تفاوت بماند؟
این یک معضل بزرگ است، چون تمام کسانی که عاشق می‌شوند، با یک شیوه واحد عاشق می‌شوند، اما با یک دلیل واحد عاشق نمی‌شوند. برای همگان، کیفیت خاصی برای تولید شدن عشق وجود ندارد.

این‌کتاب با ۱۱۲ صفحه، شمارگان ۲ هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...