کتاب «فلسفه شادی» [The philosophy of happiness : an interdisciplinary introduction] نوشته لورن بسر [Lorraine Besser-Jones] با ترجمه ناصر مؤمنی با نگاهی به جنبه‌های علمی و اقتصادی و سیاسی شادی توسط نشر لگا وارد بازار کتاب شد.

فلسفه شادی» [The philosophy of happiness : an interdisciplinary introduction]  لورن بسر [Lorraine Besser-Jones] ب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «شادی» مفهومی مهم ولی اساساً مبهم است. بنابراین، جای تعجب ندارد که فیلسوفان به قدمت فلسفه به مطالعه شادی علاقه‌مند بوده‌اند. امروزه، آنچه زمانی به‌طور اساسی پرسشی فلسفی بوده (شادی چیست)، پرسشی است که نه‌تنها فیلسوفان بلکه روان‌شناسان و اقتصاددانان و حتی دانشمندان علوم عصب‌شناسی به‌دنبال پاسخ آن هستند.

کتاب «فلسفه شادی»، طبیعت بینارشته‌ای موجود در مطالعه شادی را با نوعی دیدگاه فلسفی و جامع بررسی می‌کند. این کتاب حقیقتی را درباره شادی برملا نخواهد کرد، بلکه تنوع شیوه‌های فهم فیلسوفان از شادی و تحقیق تجربی مربوط به علت‌ها و هم‌بستگی‌های شادی را به بحث خواهد گذاشت که منجر به اثرگذاری بر تحلیل اقتصادی و سیاست‌گذاری می‌شود.

در این اثر خطوط فکری مشترکی را می‌بینیم که به توضیح شکل شادی کمک می‌کند و برخی از دشواری‌ها و دغدغه‌های موجود در مطالعه شادی در سطح نظری و عملی را مشاهده خواهیم کرد. همچنین توانایی این اثر را در اثرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های ما در سطح فردی یا سیاسی خواهیم دید.

این کتاب نه‌تنها فلسفه شادی بلکه جنبه‌های علمی و اقتصادی و سیاسی شادی و همچنین موضوع‌های کاربردی درباره چگونگی شادتر بودن و رویکردهای غیرغربی را در بر می‌گیرد. خواندن آن برای کسانی که تمایل دارند هنرمندانه درباره شادی بیندیشند و همچنین محققانی که می‌خواهند درباره این موضوع بیشتر تحقیق کنند، مناسب است.

این کتاب، شادی را از دیدگاهی عمدتاً غربی و معاصر بررسی می‌کند. فصل اول کتاب، «نظریه»، نظریه‌های فلسفی مهم درباره چیستی شادی را بررسی می‌کند. این فصل با ملاحظه تفاوت میان شادی و رفاه و سپس نظریه‌های فلسفی مربوط به لذت‌گرایی و نظریه حالت عاطفی و نظریه‌های رضایتمندی از شادی آغاز می‌شود.

فصل دوم کتاب، «چه‌چیزی باعث خوشحالی ما می‌شود؟»، تمرکز بینارشته‌ای بیشتری دارد و انواع چیزهایی را بررسی می‌کند که با شادی مرتبط است. بخش‌های خاصی که نسبت میان شادی و فضیلت، ثروت و روابط را مدنظر قرار داده و استدلال‌های فلسفی و تحقیق تجربی در زمینه این نسبت‌ها را بررسی می‌کند.

فصل سوم، «محتوای شادی»، تأثیری که مطالعه شادی در زمینه‌های روان‌شناسی و اقتصاد و سیاست عمومی داشته و همچنین دشواری‌های انجام تحقیق تجربی درباره شادی را بررسی می‌کند.

کتاب «فلسفه شادی» نوشته لورن بسر با ترجمه ناصر مؤمنی در ۲۶۱ صفحه و با قیمت ۱۱۸ هزار تومان توسط نشر لگا منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...