کتاب «فلسفه در ۵۲ قصه» نوشته ارمانو بنچی ونگا با ترجمه فرامرز خردمند توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، نویسنده این‌کتاب برای نوشتن از فلسفه زبان قصه و داستان را انتخاب کرده و در نتیجه یکی از کتاب‌های فلسفی موفق ایتالیا در سال ۱۹۹۱ منتشر شد. این‌کتاب ابتدا «فلسفه در ۳۲ قصه»‌ بود که پس از اولین چاپ تبدیل به «فلسفه در ۴۲ قصه» شد و سپس ارمانو بنچی ونگا ۱۰ قصه دیگر به آن اضافه کرد که به شکل و ساختار فعلی رسید.

این فیلسوف و نویسنده، پروفسور فلسفه در دانشگاه کالیفورنیا و مولف حوزه منطق، فلسفه زبان و تاریخ فلسفه است. او مدیریت نشریه بین­‌المللی «توپوی» و همکاری با روزنامه لاستامپا را نیز در کارنامه دارد. «انقلاب بدون آینده» (۲۰۰۳)، «منطق عشق»(۲۰۰۷)، «اندیشه به مثابه استیل» (۲۰۰۸)، «فلسفه به مثابه وسیله آزادگی» ( ۲۰۱۰)، «حرف­هائی که به حساب می‌­­آیند» (۲۰۰۴)، «دو آمریکا» (۲۰۰۵)، «اثبات خدا» (۲۰۰۹) و «حرف‌­های رایج» (۲۰۱۰) از جمله کتاب‌های مهم فلسفی ارمانو بنچی ونگا هستند. او ۳ مجموعه‌شعر با نام‌های «جامه­‌های کثیف» (۲۰۰۰)، «یک عشق چهار پولی» (۲۰۰۶) و «غبار و باران» (۲۰۱۰) هم دارد.

ارمانو بنچی ونگا در کتاب «فلسفه در ۵۲ قصه» روی موضوعاتی دست گذاشته که همیشه توسط علم فلسفه مورد سوال بوده‌اند. او در داستان‌های کتابش از دنیایی گفته که در آن چهار می‌­خواهد مفرد باشد، اشیاء قیام می‌­‌کنند، مدارس چیزهای غلط را آموزش می‌­دهند و دو قلوهایی که مجبورند یک صورت واحد را رد و بدل کنند...

این کتاب با ۱۴۴ صفحه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...