فرهنگ‌نامۀ فلسفی «فرهنگ فلسفه» حاصل ترجمه اساتید فلسفه توسط انتشارات اتجمن حکمت و فلسفه منتشر شد.

فرهنگ فلسفه  Dictionary of Philosophy and Religion نوشتۀ ویلیام ریس (William L. Reese)

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، فرهنگ‌نامۀ فلسفی «فرهنگ فلسفه» که به عنوان طرح پژوهشی موظف در انجمن حکمت و فلسفۀ، در حدود دو دهۀ پیش برگردان دقیق آن به پارسی با همّت و دست‌یاری استادان بزرگ و شناخته‌شدۀ این سرزمین انجام شده است، بر اساس کتاب Dictionary of Philosophy and Religion نوشتۀ ویلیام ریس (William L. Reese) ترجمه شده است، ولی از آن‌جا که قصد مترجمان صرفاً تهیه یک فرهنگ فلسفۀ غربی بود، مدخل‌های مربوط به اسلام و فلسفۀ اسلامی - برای رعایت اختصار و البته ناکافی‌بودن آنها - همچنین مدخل‌های مربوط به ادیان بودایی، هندویی و تائویی حذف گردید.

از دیگر سو، برای تکمیل و جامعیت بخشیدن به فرهنگ مذکور، مدخل‌های دیگری از آثار زیر ترجمه و به بدنۀ فرهنگ حاضر افزوده شد:

Oxford Dictionary of Philosophy, Simon Blackburn, ۱۹۹۶
A Dictionary of Philosophy, Antony Flew, ۱۹۷۹
The Blackwell Dictionary of Western Philosophy, Nicholas Bunin and Jyuanyu, ۲۰۰۴
A Dictionary of Philosophy, Dogbert D. Runes, ۱۹۶۴

حوزه‌هایی که مترجمان فرهنگ فلسفه به ترجمۀ مدخل‌های آن اهتمام ورزیده‌اند، به شرح زیر است:

۱. شاپور اعتماد، مدخل‌های «معرفت‌شناسی، فلسفۀ علم، فلسفه‌های تحلیلی»؛
۲. شهین اعوانی، مدخل‌های «روان‌شناسی، فلسفۀ اخلاق، جامعه‌شناسی»؛
۳. غلامرضا اعوانی، مدخل‌های «فلسفه‌های قرون وسطی»؛
۴. شهرام پازوکی، مدخل‌های «فلسفه‌های یونانی، برخی واژگان عمومی و فلسفه‌های مدرن»؛
۵. بهاالدین خرمشاهی، مدخل‌های «فلسفه‌های انگلیسی، امریکایی و فلسفه‌های مضاف»؛
۶. کامران ساسانی، بیش از نیمی از مدخل‌ها در حوزه‌های متفاوت فلسفۀ غربی؛
۷. بهزاد سالکی، مدخل‌های «فلسفه‌های قاره‌ای، الهیات و متألهان یهودی و مسیحی»؛
۸. ضیا موحد، مدخل‌های «منطقی و فلسفه‌های تحلیلی».

برای سادگی دسترسی، آن‌چنان‌که باید و شاید، ترتیب مدخل‌ها براساس حروف انگلیسی تنظیم شد و برای هر اصطلاح، سه برابرنهاد رایج پیشنهاد شد. همچنین نمایۀ جامعی در پایان این فرهنگ‌نامه برای بهره‌مندی و آسانی مراجعه و تحقیق مخاطبان، با دست‌یاری دکتر محمدباقر انصاری تنظیم و افزوده شد.

فرهنگ‌نامۀ فلسفی «فرهنگ فلسفه» حاصل ترجمه اساتید فلسفه در ۱۳۲۸ صفحه در قطع وزیری به دو زبان فارسی و انگلیسی با قیمت ۲۰۰ هزارتومان توسط انتشارات اتجمن حکمت و فلسفه منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...