«اورمزد و اهریمن (ماجرای دوگانه‌باوری در عهد باستان)» [Ormazd et Ahriman, l'aventure dualiste dans l'antiquité.] نوشته ژ. دوشن گیمن [Jacques Duchesne-Guillemin] به چاپ سوم رسید.

«اورمزد و اهریمن (ماجرای دوگانه‌باوری در عهد باستان)» [Ormazd et Ahriman, l'aventure dualiste dans l'antiquité.] نوشته ژ. دوشن گیمن [Jacques Duchesne-Guillemin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، «اورمزد و اهریمن» با عنوان فرعی «ماجرای دوگانه‌باوری در عهد باستان» اثری نوشته «ژ. دوشن گیمن» با ترجمه عباس باقری است که از سوی نشر فرزان روز منتشر شده و به چاپ سوم رسیده است.

در بخشی از معرفی این کتاب چنین می‌خوانیم:

«ایران باستان، کشوری دوگانه‌باور بود. اما دوگانه‌باوری گونه‌های بسیار دارد. دوگانه‌باوری مانی ژرف‌تر و در جهتی سوای دوگانه‌باوری زردشت است؛ هرچند ریشه در آن دارد...
کار مهم هر کس که بخواهد نظری، کم و بیش درست درباره ایران به دست آورد، پرهیز از باورهای نامعتبر قدیمی است. باید تا آنجا که میسر است به تاریخ واقعی پرداخت.
و این کاری است که کتاب حاضر سعی دارد بر مبنای تشریح بررسی‌های ایران‌شناسان بزرگ دنیا در باب اندیشه‌های زرتشت و مانی و دیگر پیامبران باستانی ایران عرضه دارد.»

«اورمزد و اهریمن» در ۱۸۶ صفحه و با قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...