کتاب «ارداویراف‌نامه (ارداویرازنامه)» [Lelivred Ardaviraz] با ترجمه و تحقیق ژاله آموزگار توسط انتشارات معین به چاپ هفتم رسید.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، چاپ اول کتاب «ارداویراف‌نامه (ارداویرازنامه)» اثر فیلیپ ژینیو [philippe Gignoux] در سال ۱۳۷۲ به بازار نشر آمد.

ارداویراف‌نامه یکی از منابع کهن و قدیمی، و کتابی درباره اعتقادات عموم مردم ایران، در روزگار پیش از ورود اسلام به ایران است. مفاهیم و مطالب آمده در این‌کتاب درباره باورهای دینی و جهان دیگر است.

نسخه‌ای که انتشارات معین چاپ کرده، دربرگیرنده متن پهلوی، ترجمه آن، حرف‌نویسی و واژه‌نامه است که توسط آموزگار ترجمه شده است.

در قسمتی از این‌کتاب آمده است:

چون گام سوم را به کردارِ نیک فراز نهادم، آنجایی که کردارِ نیک جای دارد، آنجا رسیدم. آن‌را بالاترین روشنیِ بالاترین روشنی‌ها خوانند و دیدم اهلوان (پرهیزگاران) را در درگاه و بستر از زر ساخته شده، آنها مردمی بودند که روشنی آنان به روشنی خورشید همانند بود. و پرسیدم از سروش اهلو و آذر ایزد که: «این کدام جای و آنان روانان، کیستند؟» سروش اهلو و آذرایزد گفتند که: «این جای، خورشید پایه و ایشان روانهای کسانی هستند که در گیتی پادشاهی خوب و دهبدی و سالاری کردند.»

چاپ هفتم این‌کتاب با ۳۶۰ صفحه و قیمت ۵۰ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...