کتاب «پارادوکس‌ها» [Paradox: the nine greatest enigmas in physics] نوشته جیم‌ الخلیلی [Jim Al-Khalili] از سوی انتشارات مازیار درباره معماها و چیستان‌هایی در علم سخن می‌گوید که نویسنده علاقه زیادی به تشریح آن‌ها داشته است. وی معتقد است بسیاری از معماها و پارادوکس‌های علمی در نگاه اول اینگونه به نظر می‌رسند اما با دقتی ژرف‌تر می‌توان فهمید که آن‌ها در اصل پارادوکس نیستند.

در واقع همیشه نکته ظریفی در فیزیک هست که اگر منظور شود یکی از ارکانی را که پارادوکس روی آن بنا شده است را تخریب می‌کند و کل بنای پارادوکس یک جا فرو می‌ریزد.

پارادوکس‌ها [Paradox: the nine greatest enigmas in physics]  جیم‌ الخلیلی [Jim Al-Khalili] مکانیک کوانتومی و نسبیت

جمیل آریایی مترجم این اثر در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا ابتدا درباره نویسنده این کتاب گفت: نویسنده‌ی کتاب جیم الخلیلی است. او در کتاب «اتاق فکر» خود می‌گوید؛ «... با داشتن مادری انگلیسی و پدری مسلمان شیعه که اجدادش ایرانی بودند و در دهه‌ی ۱۹۵۰ در جنبش کمونیستی عراق فعال بود، من و برادرم از دیدگاه رژیم بعث صدام «غیرخودی» محسوب می‌شدیم و خوراک جبهه‌های جنگ ایران و عراق بودیم.» وی همراه خانوده‌اش آنگاه که ده ساله بود می‌توانند عراق را ترک کنند و به انگلستان بروند. هم‌اینک جیم الخلیلی استاد فیزیک دانشگاه ساسکس انگلستان است و از مجریان برنامه‌های علمی تلویزیون بی‌بی‌سی است.

وی گفت: یکی از برنامه‌های تلویزیونی‌ جیم الخلیلی، علم و اسلام نام دارد که سایت آپارات فارسی آن را به فارسی دوبله کرده است. کتاب «پارادوکس‌ها» مجموعه‌ی پارادوکس‌هایی است که برای فهماندن مطالب درس‌های مکانیک کوانتومی و نسبیت خاص به دانشجویان به کار برده است.

آریایی در پاسخ به این پرسش که تفاوت پارادوکس راستین و دریافتی که در کتاب از آن بحث به میان آمده است، چیست؟ گفت: پارادوکس‌های دریافتی در واقع پارادوکس نیستند و با استدلال‌های منطقی می‌توان آن‌ها را حل کرد. برای مثال، اسکاتلندی‌ها خود را باهوش‌تر از انگلیسی‌ها می‌دانند و می‌گویند که اگر یک نفر اسکاتلندی به انگلستان برود، سطح هوشی مردم هر دو کشور بالا می‌رود. این در واقع نوعی پارادوکس است، لیکن اگر دقیق شویم می‌بینیم که هیچ پارادوکسی در کار نیست. چون اسکاتلندی‌ها باهوش فرض شده‌اند، بنابراین کسی که بخواهد اسکاتلند را ترک کند باید احمق‌تر از بقیه باشد و پس از ترک اسکاتلند سطح هوشی مردم اسکاتلند بالاتر می‌رود و آنگاه که وارد انگلستان شود چون از انگلیسی‌ها باهوش‌تر است، سطح هوشی انگلیسی‌ها را نیز بالا می‌برد.

وی در ادامه گفت: برای حل پارادوکس‌های راستین، از جمله پارادوکس دوقلوها، نیاز است که اصول موضوعه آن شاخه از فیزیک را درست درک کرد و از این رو این پارادوکس به درک عمیق‌تر موضوع کمک می‌کنند.

این مترجم درباره ادبیات کتاب اینکه آیا در فرآیند ترجمه تلاشی برای ساده‌سازی مفاهیم آن شده است و نویسنده چقدر نگاهش به افرادی بوده است که تنها از اطلاعات پایه‌ای در علم فیزیک برخوردارند، گفت: جیم الخلیلی از جمله فیزیکدانانی است که می‌توانند علم را به زبان عامّه‌فهم توضیح دهند. نخستین دانشمندی که در این راه پیشقدم بود جورج گاموف فیزیکدان روسی است که کتاب آقای تامپکینز در سرزمین عجایب را نوشت. وی مفاهیم فیزیک مدرن (نسبیّت و مکانیک کوانتومی) را در قالب داستان‌های عامه‌فهمی توضیح می‌دهد.

وی گفت: از این دیدگاه می‌توان جیم الخلیلی را در زمره فیزیکدان‌هایی چون استفان هاوکینگ، استیون واینبرگ، برایان گرین، و غیره به حساب آورد.

وی افزود: ساده‌سازی علم تا حدی ممکن است اما اگر خواسته باشیم از این حد فراتر برویم نیاز به ابزار و تحلیل ریاضیاتی هست. برای مثال، سکه دو رو دارد، یک روی آن «شیر» و روی دیگرش «خط» است. می‌گوییم که سکه‌ی معمولی نوعی سامانه‌ی دو حالتی کلاسیکی است. منظور این است که اگر سکه را بیاندازیم تا بر روی میز فرود آید، می‌دانیم آنگاه که سکه در هواست حالت آن یا «شیر» است یا «خط»، اما اگر این سکه نوعی سامانه‌ی کوانتومی باشد، آنگاه حالت آن در هوا هم «شیر» است و هم «خط» و آنچه می‌دانیم این است که وقتی سکه روی میز بیفتد به احتمال پنجاه درصد شیر و پنجاه درصد خط خواهد بود. اگر بپرسید چرا؟ باید گفت که برای توضیح آن نیاز به توضیح ریاضیاتی هست و از این بیشتر نمی‌توان آن را به زبان عامیانه توضیح داد.

وی ضمن اشاره به یکی از جالب‌ترین بخش‌های کتاب گفت: با توجه به اینکه برای من همه‌ی پارادکس‌های کتاب جالب هستند، اما پارادوکس‌های زنون به اعتقاد من یکی از جذاب‌ترین‌هاست، زنون، زمان و حرکت را وهم می‌داند که در خیال ما انسان‌هاست. ما آهنگ تغییر هر چیزی را نسبت به زمان می‌سنجیم. زمان نیز حرکت می‌کند و اگر بپرسیم که سرعت حرکت زمان چقدر است، پاسخی برای آن نداریم. این پارادوکس هم‌چنان بی پاسخ است و چه بسا تا ابد نتوان پاسخی برای آن یافت. روزگارانی که هنوز فیزیک زبان خود را نیافته بود و با فلسفه درهم‌تنیده بود فیلسوفان نابغه‌ای داشتیم و این‌ها شاهکارهایی را خلق کرده‌اند.

کتاب «پارادوکس‌ها» در 208 صفحه، به شمارگان یک‌هزار و دویست نسخه و به فیمت 26‌ هزار تومان از سوی انتشارات مازیار راهی کتاب‌فروشی‌ها شد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...