چاپ چهارم (دوم ناشر) «فلسفه هنر از دیدگاه مارکس» نوشته میخائیل لیف شیتز و ترجمه مجید مددی توسط نشر بان منتشر شد.

به گزارش مهر، نشر بان دومین چاپ خود از کتاب «فلسفه هنر از دیدگاه مارکس: با جستارهایی درباره تأثیر ایدئولوژی بر هنر» نوشته میخائیل لیف شیتز و ترجمه زنده‌یاد مجید مددی را با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه، ۲۴۸ صفحه و بهای ۳۴ هزار تومان روانه کتابفروشی‌ها کرد.

این کتاب پیشتر در دو نوبت نیز توسط انتشارات آگاه منتشر شده بود.

«فلسفه هنر از دیدگاه مارکس» نخستین کتاب به زبان فارسی است که دیدگاه‌های زیبایی‌شناسی کارل مارکس را برای مخاطبان مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهد. این کتاب به دلیل نوآوری در روش و شیوه تحقیق در رویکرد به موضوع زیبایی‌شناسی مارکس از اصالت خاصی برخوردار است و به عنوان یکی از منابع مهم و دقیق در حوزه زیبایی شناسی چپ به شمار می‌رود.

نویسنده در این کتاب با تاکید بر تغییر دیدگاه‌های مارکس درباره هنر و تکامل نظریه انقلابی او، از دوره شعر سرایی رمانتیک عاشقانه تا آستانه نوشتن کتاب «سرمایه»، به اثبات این نکته می‌پردازد که او پیوسته و در سرتاسر آثارش، به تکمیل و تکامل نظریه زیبایی‌شناختی خود مشغول بوده و این نظریه بخش مهم و در عین حال جدایی ناپذیری از منظومه فکری و دستگاه فلسفی مارکس را شامل می‌شود.

پیشگفتار «فلسفه هنر از دیدگاه مارکس» به قلم تری ایگلتون است. کتاب همچنین سه پیوست دارد که عناوین آن به ترتیب از این قرار است: «لئو تولستوی و دوران او» نوشته لنین، «درباره هنر: در پاسخ آندره دپره» نوشته لوئی آلتوسر و «ادبیات به مثابه فرم ایدئولوژیک» نوشته اتین بالی بار و پی‌یر ماشری.

میخائیل لیف شیتز (۱۹۰۵-۱۹۸۳)؛ فیلسوف، زیبایی‌شناس و منتقد روسی است. او نویسنده مقاله‌ها و کتاب‌هایی فراوان درباره زیبایی‌شناسی مارکسیستی از جمله «مارکس و انگلس درباره هنر» (۱۹۳۳) و «لنین درباره هنر و فرهنگ» (۱۹۳۸) است. لیف شیتز از ۱۹۲۵ در مراکز و مؤسسات تحصیلات عالی مسکو به تدریس فلسفه و زیبایی‌شناسی اشتغال داشت. آثار او گستره وسیعی را، از بررسی فرهنگ معاصر بورژوایی تا تاریخ زیبایی‌شناسی و پیوند میان مسئولیت سیاسی و تولید هنری، در بر می‌گیرد. از زمان جنگ به این سو، بیشتر آثار لیف شیتز در زمینه فرهنگ مدرن روسیه و اروپا بود.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...