مجموعه‌نمایشنامه «صحنه تاریک است، نور می‌آید» نوشته محمدمهدی رسولی توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ دوم رسید.

صحنه تاریک است، نور می‌آید محمدمهدی رسولی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مجموعه‌نمایشنامه «صحنه تاریک است، نور می‌آید» نوشته محمدمهدی رسولی به‌تازگی توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ دوم رسیده است.

این‌نمایشنامه‌ها مربوط سال‌ها پیش هستند و تغییرات نوع نگاه و فرمی که نویسنده در آن‌ها به کار گرفته در گذر سال‌ها مشهود و مشخص است.

عناوین نمایشنامه‌های این‌کتاب با خلاصه داستان‌شان به این‌ترتیب است:

تیغ و ترنج: مجلس‌گردان و مطربی به نام دوست‌محمد، در پی خطایی که مرتکب شده، از کار مطربی دست شسته و سر در راه دیگری می‌گذارد . او در مسیر روایت فصلی از قصه ی زندگی‌اش، بار دیگر خود را باز یافته و در پی جبران خطایش برمی‌آید.

شب موش: یک مجتمع مسکونی در شرف انهدام و تخریب است. شب موش، قصه‌ی آدم‌هایی است که با انهدام ساختمان، موجودیت آن ها نیز تهدید می‌شود. در آخر، ساختمان فرو می‌ریزد و طاعون، آدم‌های تهی‌شده از درون را می‌بلعد؛ این در حالی‌ست که در کنار همین ساختمان، بنای دیگری، سرشار از هوای تازه‌ی زندگی، در کار شکل گرفتن است.

کوی آفاق کجاست؟ در فضای سال‌های دفاع مقدس، زندگی و جهان ِ ذهنی ِ بخش‌هایی از آدم‌های جامعه در قالب برش ِصحنه‌هایی از رویارویی ِآنها با روزگارشان به نمایش کشیده می‌شود. کاسب‌کاران، هنرمندان و روشنفکران و... در این اثر، دو جوینده که هر یک در پی گم‌کرده‌ی خویش است، فضاها و صحنه‌ها را به یکدیگر پیوند می‌دهند و در آخر ، یک نفر از بین تماشاگران، قصه را در اوج ، به پایان می‌برد.

چکه، صدای دریا: محرم است. سید حسین، پسر سیدآقا هر سال چند روز مانده به شروع عزاداری، خود را برای اجرای برنامه‌ی مداحی اهل بیت (ع) به حسینیه می‌رساند. این بار با اینکه سه روز از محرم گذشته، هنوز از جبهه بازنگشته است. اما این یک نذر است و باید ادا شود. پس سیدآقا در پی فرزندش روانه‌ منطقه‌ جنگی می‌شود... بالاخره سیدآقا فرزندش را می‌یابد، اما... در یک همسرایی بزرگ که گویی همه‌ رزمندگان یک تن شده و همه‌ آن یک تن، در هیئت ِسیدحسین جلوه می‌کنند، تصویری نمادین از گمشده‌ سیدآقا را به نمایش می‌گذارند.

گرگون: آبی‌پوش و قرمزپوش، تنها شخصیت‌های نمایشنامه‌ گرگون هستند. گرگون با نگاهی طنزآلود و کنایه‌آمیز سعی می‌کند با نفوذ به جوهر ِ ارتباطِ مسموم آنان، و نمایش مضحک جنگ‌های زرگری‌شان، واقعیت آن دو تن را باز نمایاند.

گُلک بوم: گلک بوم، حکایت روزهای آغاز حمله‌ حزب بعث عراق به مرزهای کشورمان است. حکایت ِمردم روستای مرزی‌ای به نام «گلک بوم» که با مقاومت و پایداری مردانه و جانانه‌شان خوش می‌درخشند.

یار بر دار : یاربردار، بازتاب گوشه‌هایی از مبارزات شیخ فضل‌الله نوری است. حکایت مبارزه‌ شیخ فضل الله نوری با اساس استبداد مطلقه‌ی پادشاهی و جایگزین شدن قانون شریعت به جای آن، که در این راه، جان بر کف می‌گذارد و در پیش چشم مردمان به دار آویخته می‌شود.

چاپ دوم این‌کتاب با ۳۰۸ صفحه و قیمت ۷۵ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...