مهری شیرمحمدی | مرور


علی عباسی متولد 1370 و دانش آموخته رشته نقاشی و کارشناسی ارشد رشته فلسفه هنر است. وی تاکنون 4کتاب با عناوین «مدخلی بر شاهنامه‌ی کارکیا»، «برگزیده آثار نسخه‌ی مصور شاهنامه‌ی کارکیا»، «نمادهای ابدی در فرهنگ گیلان» و «مقدمه‌ای بر انسان شناسی تصاویر» منتشر کرده است. دو کتاب نخست، سندی است که نشان می‌دهد یک نسخه شاهنامه مصور در دربار پادشاهان محلی گیلان، نگارگری شده و اشعار فردوسی با خط نستعلیق در هر برگ مزین شده است. کتابی که بخش عمده آن در ترکیه نگهداری می‌شود و تا پیش از این، «شاهنامه کارکیا» در لیست کُتب شاهنامه‌های مصور معرفی نشده بود. گفت وگوی مرور با علی عباسی درباره این نسخه مصور از شاهنامه را در زیر بخوانید:

شاهنامه‌ی کارکیا در گفت‌وگو با علی عباسی

چگونه به وجود این نسخه ارزشمند مصور از شاهنامه پی بردید و به پروژهش درباره آن اقدام کردید؟

سال 90، موقع مطالعه در تاریخ هنر به طور اتفاقی در یکی از کتابها، اشاره‌ای به شاهنامه مصوری شده بود که بانی آن سلطان علی گیلانی بوده و در لاهیجان تصویرگری شده است. فکر کردم شاید اشتباه نویسنده است زیرا در گیلان مکتب نگارگری نداشتیم.

با جستجوی بیشتر در کتابخانه های دنیا، متوجه شدم 20 برگ مصور از این شاهنامه، در موزه های مختلف کشورهای اروپایی و آمریکا نگهداری می‌شود. جلد اول کتاب تحت عنوان «مدخلی بر شاهنامه کارکیا» در سال 1392 منتشر شد. بعدها به سختی توانستم اصل اثر را پیدا کنم که در ترکیه نگهدای می‌شود.

کیائیان حکمرانان شرق گیلان از نیمه دوم سده‌ی هشتم قمری به مرکزیت لاهیجان، حکومت می‌کردند. چگونه یک سلسه محلی که زبان و فرهنگ متفاوتی دارد، اثر مصوری از شاهنامه فردوسی- که تمرکزش بر احیا زبان فارسی و سنت های ایرانی است- خلق می کند؟ پیرامون بستر نگارگری از شاهنامه فردوسی در لاهیجان بیشتر توضیح دهید.

کیائیان که خود را «کارکیا» هم می‌خواندند، از نیمه دوم سده هشتم، در شرق دره سپیدرود موسوم به «بیه پیش» قدرت گرفتند. در این دوران شاهد تسلط ترکمانان در ایران هستیم که با کیائیان نیز همواره درگیر بودند.

دوره فرمانروایی «کارکیا میرزا علی»، یکی از مهمترین دوران حکومت این خاندان محلی است. در همین دوره میرزاعلی کیا، برادرش را به «قلعه استخر فارس» فرستاد و اسمعیل صفوی نوجوان را -که اسیر ترکمانان بود- به گیلان و لاهیجان آورد و بعد قسم خورد که در گیلان نیست.

کیائیان شیعه زیدی بودند و اسماعیل صفوی در چنین محیطی تربیت یافت. با قدرت گرفتن اسماعیل صفوی، شاهد افزایش قدرت کیائیان هستیم. تصویرسازی شاهنامه کیائی در دوره حضور اسماعیل صفوی در لاهیجان صورت می‌گیرد.

در دوران میرزاعلی، شاهد گسترش نفوذ و قدرت کیائیان تا قزوین، ری و سلطانیه زنجان هستیم. میرزا علی بنام خودش سکه هم ضرب کرد. یکی از مهمترین کارهای او در حوزه فرهنگی، نگارش کتاب های «تاریخ گیلان و دیلمستان» و «تاریخ طبرستان و رویان و مازندران» است که با حمایت میرزاعلی کیا و توسط سید ظهیرالدین مرعشی نگارش شد و اکنون تنها منبع مرجع تاریخ گیلان و مازنداران در پیش از صوفیه است.

در چنین بستری -که دربار کیائیان همانند دربارهای بزرگ ایران شده بود- به دستور میرزاعلی کیا، نسخه مصوری از شاهنامه در دو جلد تهیه می‌شود که اتفاقا این نسخه از پرتصویرترین شاهنامه های مصور موجود است و حدود 350 تصویر از تمام داستان‌های شاهنامه و با خط نستعلیق تهیه می‌شود.

کیائیان به فرهنگ و موسیقی بسیار علاقمند بودند و بسیاری از هنرمندان را به دربار خود دعوت می‌کردند. حتی روایت شده وقتی می‌خواسند «خان احمدخان»، آخرین پادشاه کیائی را دستگیر کنند، درحال یادگیری «کمانچه» بوده است.

به این نکته باید توجه کرد که هرچند کیائیان در جغرافیا و فرهنگ متفاوتی حکوت می‌کردند، ولی گسترش سرزمین های تحت نفوذ ایشان تا ری و چالوس فعلی از یک سو و همچنین تسلط زبان فارسی به عنوان زبان فرهنگی ایران بزرگ، موجب شد برای تصویرسازی یک اثر سترگ در حوزه فرهنگ و زبان فارسی همت گمارند.

شاهنامه‌ی کارکیا

چگونه این نسخه ارزشمند سر از ترکیه درآورد؟

به درستی نمی دانیم. حدس و گمانه من این است که وقتی خان احمدخان، آخرین پادشاه کیائی، از شاه عباس اول شکست می‌خورد، در زمان پناهندگی به دولت عثمانی، این اثر را هم با خود به عثمانی برده و به دروایش اهل سماع هدیه داده است.

گمانه دوم این است که شاه عباس، کتابخانه نفیس کیائیان را با خود برده و چون ایشان عقاید زیدی داشتند، به آثار دیگر ایشان کمتر پرداخته شده است. اما نسخه ارزشمند مصور شاهنامه، شاید از سوی خود شاهان صفوی فروخته و یا پیکش شده و از جغرافیای ایران خارج شده است. در هرحال سند مکتوبی نداریم.

جلد اول؛ این شاهنامه مصور در موزه هنر ترک و اسلامی استانبول (مجموعه تاریخی کاخ توپکاپی) نگهداری می‌شود و 202 مینیاتور دارد. جلد دوم؛ در کتابخانه دانشگاه استانبول است و 109 مینیاتور دارد. بین سال 1912 « اف آر. مارتین»، آن را تحت عنوان در خلوت سماع درویشان چاپ کرد و سال 1929 کتاب به سرقت رفته و به یک دیپلمات خارجی فروخته می‌شود و با کسر حدود 40مینیاتور، کتاب پس گرفته می‌شود.

اکنون این نقاشی های کسر شده در موزه های مختلف دنیا و بعضا در آرشیو مجموعه داران شخصی شناسایی و نگهداری می شود.

در جلد دوم، نام خطاط به نام «سلیک بن سعید» و حامی اثر یعنی «میرزا علی کیا» ذکر شده که در لاهیجان این نسخه نگارگری شده است. ولی نامی از نقاشان اثر نیست و نمی‌دانیم خطاط اهل کجا بوده و چگونه به دربار کیائیان معرفی شده است.

بر چه اساس مطمئن هستید، خطاط یک نفر بوده و نقاشان چند نفر؟

در تمام اثر، دست خط یک نفر را داریم که اشعار را به خط نستعلیق پیرامون تصاویر آراسته است. و در پایان نام خطاط یعنی سلیک ابن سعید را داریم. ولی نمی‌دانیم او گیلانی بوده یا به دربار گیلان دعوت شده است. او در اواخر سده 9 در لاهیجان زندگی می‌کرده و کل اشعار شاهنامه را به خط نستعلیق و در 4 ردیف عمودی منظم نوشته است.

بررسی بصری نقاشی‌ها هم نشان می‌دهد، چند نقاش شاهنامه کیائی را نگارگری کرده اند زیرا با سبک تلفیقی متفاوت، مکتب هرات و مکتب شیراز، در این مجموعه تصاویر روبرو هستیم. ضمن اینکه تهیه چنین اثر سترگی، نمی‌تواند کار یک نفر نقاش باشد زیرا تهیه 350 برگ نقاشی با جزئیات مینیاتوری، چندین سال زمان می‌برد.

اما نکته جالب این است که با وجود تاثیر نقاشان از مکتب های یاد شده، شاهد تاثیر نقاشان از فضا و معماری بومی گیلان در نگاره های شاهنامه کیائی هستیم و در برخی از فضاها گوئی کاخ پادشاهان کیائی به تصویر کشیده شده است.

در جلد اول این کتاب اشاره دارید که نقاشی های مذهبی بقاع شرق گیلان -که اکنون برخی از آنها ثبت ملی شده- متاثر از همین نگارگری در دربار لاهیجان بوده است؟

این نظریه من است و به بررسی بیشتری نیاز دارد. ولی وقتی چهره و فضای تصاویر بقعه های مذهبی -که عمدتا مدفن پادشاهان کیائی است- با نگاره های شاهنامه مصور کارکیا، مقایسه می‌شود، شباهت های زیادی می‌توان یافت. و از آنجاکه نگارگری در اماکن مذهبی ممانعت های مذهبی داشته، بر دیوار گچی این بقعه ها شاهد تصویر سازی مناسبت های مذهبی به‌ویژه واقعه عاشورا هستیم.

چطور شد که شهرداری لاهیجان، حامی مالی جلد نخست شد؟

تحقیق و پژوهش این کتاب در سال 1392 صورت گرفت و در چاپ اول،20 قطعه تصویر از شاهنامه دوره کیائی به همراه تحلیل اثر آماده چاپ شد ولی برای تامین هزینه بالای چاپ تصاویر رنگی و گلاسه حامی مالی نبود، تا اینکه با تاخیر در سال 1395 شهرداری لاهیجان به مناسبت روز لاهیجان حامی این اثر شد زیرا شاهنامه کیائی در لاهیجان نگارگری شده است.

این کتاب همان سال در خانه هنرمندان و با حضور استاد حسین محجوبی، نقاش و مجسمه ساز شهیر لاهیجانی رونمایی شد و نخستین کتاب من در 24 سالگی بنده و در هفته کتاب به عنوان اثر برگزیده معرفی شد و برای من خیلی با ارزش بود.

در جلد نخست، پیشینه ای از مکتب نگارگری در گیلان در سده نهم هجری و اینکه شاهنامه کارکیا از چه مکتب هایی تاثیر گرفته، تحلیل هایی شده است. گمانه ها بر این است که تجربه‌ای از نقاشی و نگارگری در گیلان نداریم، جز در دوره باستان که البته در آن دوره هم نقاشی به‌صورت تصویری است. در دوره بعد از اسلام اولین تجربه تصویری در هنرگیلان به نگارگری در دربار کارکیا باز می‌گردد و بعد ها این تجربه بر نقاشی های زیارتگاهی تاثیر می‌گذارد که از دل آن یک پدیده سنتی جدید به وجود می‌آید.

بنابراین، با کشف این کتاب مدخل جدیدی در هنر نقاشی گیلان باز شد. تا پیش از این، تاریخ نگارگری نقاشی گیلان را به دوره نقاشی های زیارتگاهی مربوط می دانستند. اما با پیدا شدن و کشف شاهنامه کارکیا، این تاریخ به عقب برمی‌گردد به این معنا که یک پیشینه نقاشی در گیلان وجود داشته و این سنت نگارگری بر دیوار بقعه ها تاثیر گذاشته است.

در جلد دوم – که سال 1400 منتشر شد، اصل اثر معرفی و برگزیده ای از نگاره های شاهنامه مصور کارکیا چاپ شده است. جالب آنکه حامی مالی این اثر، مهندس مهدی معتمدی بود که به نیت خیرات برای پدر مرحومشان، هزینه چاپ این کتاب را برعهده گرفتند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...