کتاب «درآمدی بر تحلیل ساختاری روایت‌ها و کُشتی با فرشته» [Introduction to the structural analysis of the narrative The struggle with the angel] نوشته رولان بارت [Roland Barthes] به‌تازگی با ترجمه محمد راغب توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

درآمدی بر تحلیل ساختاری روایت‌ها و کُشتی با فرشته» [Introduction to the structural analysis of the narrative The struggle with the angel]  رولان بارت [Roland Barthes]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب پیش‌رو از نسخه انگلیسی و یک‌مقاله که مربوط به چاپ سال ۱۹۷۷ هستند، ترجمه شده است.

توضیح بیشتر درباره این‌کتاب، از این‌قرار است که معروف‌ترین اثر رولان بارت نشانه‌شناس فرانسوی در زمینه روایت‌شناسی، مقاله‌اش با عنوان «درآمدی بر تحلیل ساختاری روایت‌ها» (١٩٦٦) بود که همراه با مقالات مهم دیگری از از گریماس، برمون، اکو، متز، تودوروف و ژنت در شمارۀ هشتم مجلۀ کامونیکاسیون با عنوان «پژوهش‌های نشانه‌شناسی: تحلیل ساختاری روایت» چاپ شد.

بارت در کنار ساختارگرایان و بهره‌گیری از نظریات صورت‌گرایانی چون پراپ و توماشفسکی، روایت را در سه سطح توصیفی کارکردها، کنش‌ها و روایتگری بررسی می‌کند. اما در مقاله دیگرش که کمتر مشهور شد یعنی «کشتی با فرشته: تحلیل متنی سفر پیدایش ٣٢ (٢٣-٣٣)» و سال ١٩٧١منتشر شد، با وجود چشم‌اندازهای ساختاری، به سوی تحلیل متنی حرکت می‌کند و پس از تحلیل پی‌رفتی، مروری بر تحلیل ساختاری (کنشوری و کارکردی) داستان دارد.

کتاب «درآمدی بر تحلیل ساختاری روایت‌ها و کشتی با فرشته» دو بخش (مقاله) اصلی دارد که عبارت‌اند از «درآمدی بر تحلیل ساختاری روایت‌ها» و «کشتی با فرشته: تحلیل متنی سفر پیدایش». در بخش اول، پنج‌فصل «زبانِ روایت»، «کارکردها»، «کنش‌ها»، «روایتگری»‌ و «نظام روایت» قرار دارند و در بخش دوم هم، دوفصل «تحلیل پی‌رفتی» و «تحلیل ساختاری» درج شده‌اند.

در مقاله نخست، واحدهای کارکردی به دو دسته کارکردها (کارکردهای اصلی و کنش‌یارها) و نمایه‌ها (نمایه‌ها و آگاهانندگان) تقسیم می‌شوند. در مقاله دوم هم که به گزارش کشتی یعقوب در کتاب مقدس اختصاص دارد، موضوع اصلی جیرجیرِ خواناییِ دو زیرپی‌رفت است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

آمیزش نظام‌ها آشکارا به آسانی درک می‌شود. این آسانی تا آن‌جا می‌تواند پیش رود که به حقه‌ای منجر شود: رمان کارآگاهی راز سیتافورد از آگاتا کریستی معما را تنها با فریب در شخص روایتگری حفظ می‌کند: شخصیتی که از درون توصیف می‌شود قاتل است. هر چیزی چنان اتفاق می‌افتد که گویی شخصی واحد، آگاهی شاهد _ درونی در گفتمان _ و آگاهی قاتل _ درونی در مرجع _ را دارد؛ شریان‌بندِ خلاف قاعده دو نظام به‌تنهایی معما را تولید می‌کند. بنابراین می‌توان دریافت که در قطب دیگر ادبیات، دقت در نظام منتخب شرط لازم اثر است، بدون آن‌که بتوان همواره تا پایان آن را مراعات کرد.

این‌دقت _ که برخی نویسندگان معاصر به دنبال آن بودند _الزاما ضرورتی زیبایی‌شناختی نیست. آنچه رمان روان‌شناختی نامیده می‌شود، معمولا با آمیزه‌ای از دو نظام مشخص می‌شود، که به‌صورت متوالی نشانه‌های شخص و غیرشخص را تدارک می‌بیند. در واقع، روان‌شناسی به‌شکلی متناقض نمی‌تواند با نظام ناب شخصیت تطبیق یابد، زیرا با برگرداندن کل روایت به مرجع یگانه گفتمان _ یا اگر کسی ترجیح می‌دهد کنش لفظی _ مفهوم شخص تهدید می‌شود: شخص روان‌شناختی (شخص نظام ارجاعی) رابطه‌ای با شخص زبان‌شناختی ندارد، دومی هرگز با تمایلات، مقاصد یا ویژگی‌ها تعریف نمی‌شود بلکه تنها با جایگاه (رمزگانی)‌اش در گفتمان تعیین می‌شود.

این‌کتاب با ۱۰۴ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۲۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...