نگاهی-به-نفت-خام-و-سراب-آبادانی-شبنم-کهنچی

یازده اثر ایرانی را که بین 1320 تا 1390 نوشته شده را با محوریت نفت مورد بررسی قرار می‌دهد... افت و خیز جامعه ایرانی را از زمان مشروطه مرور می‌کند... چگونه نویسندگان ایرانی پس از کودتای سال 32 خود را متعهد دیدند که مساله نفت را که موضوع اصلی سیاست ایران بود، بازنمایی کنند... گوسفندان تا زمانی که علف برای چریدن و نشخوار داشته باشند، راضی و خشنودند... شخصیت‌های زن این مجموعه در حاشیه هستند: آنها یا تن‌فروش‌اند، یا پرستار یا تصویر بی‌جانی بر یک پوستر... فرآیند نفوذ مدرنیته نفتی و قدرت جادویی نفت در


سراب مدرنیته | اعتماد


در این سرزمین، مردم همواره برای داشتن «حق» زندگی آزاد و شایسته جنگیده‌اند؛ با جان‌شان و زندگی‌شان. از «جان» به معنای روحِ انسان و از «زندگی» به معنای حیات او حرف می‌زنم. از روحِ بلندپروازانه‌ ایرانی‌ها که با فرهنگ و هنر عجین است و برای جنگ آنها را به میدان می‌طلبد؛ جنگ با زشتی‌، کج‌فهمی، خشونت، بی‌عدالتی، ناامیدی حتی. از خونی که سال‌هاست بر زمین ریخته شده برای گرفتن حقِ زندگی کردن: شایسته زندگی کردن.

«نفت خام و سراب آبادانی: تجربه نفت در ادبیات داستانی مدرن ایران» [Crude Oil and Its False Promises of Modernization Petroleum Encounters in Modern Iranian Fiction] نوشته رویا خوشنویس

دور نرویم، به ایران نگاه کنیم، از انقلاب مشروطه تا امروز و جان‌هایی که ایستادند و خون‌هایی که ریخته شد. انقلاب مشروطه، نوعی آغاز برای روشنفکری و روشنگری در جامعه ایرانی محسوب می‌شود و نفت... جرقه مدرن‌سازی جامعه. از پژوهش «مشروطه و نفت» که در سایت موزه نفت منتشر شده جمله‌ای وام می‌گیرم که گویاست: «نفت و مشروطه دو نهال همزمان در خاک ایران بودند که هر چه پیش‌تر رفتند و گسترده‌تر شدند، ارتباط و تاثیرگذاری آنها بر سرنوشت ایران و ایرانی بیشتر توجه را به خود جلب کرد.»

نمی‌توان منکر تاثیر نفت و وقایع اجتماعی و سیاسی آن بر جریان داستان‌نویسی ایران شد. نفت نه تنها بر ادبیات تاثیر گذاشت بلکه تاریخ ایران را تغییر داد. در پی کشف نفت، صنعتی شدن شهرها و روستاها در جنوب ایران، تصمیمات و حاکمیت پهلوی اول و گذران روزهای جنگ جهانی دوم، کودتای 28 مرداد، اقتدار پهلوی دوم، انقلاب 57 و جنگ... به ادبیات ایران شکل دادند. این اعتقاد بسیاری از افراد ازجمله رویا خوشنویس است که به تازگی کتابی در این حوزه منتشر کرده است.

طی سال‌های اخیر در حوزه ادبیات داستانی و نفت، کتاب «از نفت تا داستان؛ بررسی تاثیر صنعت نفت بر داستان‌نویسی جنوب» نوشته شبنم حاتم‌پور (1399)، کتاب «طلای سیاه در مس داستان؛ درآمدی بر بازتاب نفت و غرب در ادبیات داستانی و خاطرات ایرانیان» نوشته نسیم خلیلی (1399) و کتاب «ادبیات نفتی؛ نقش و تاثیر نفت در ادبیات جنوب ایران» کار اردشیر صالح‌پور (1401) منتشر شده است. در این میان، کتاب «نفت خام و سراب آبادانی: تجربه نفت در ادبیات داستانی مدرن ایران» [Crude Oil and Its False Promises of Modernization Petroleum Encounters in Modern Iranian Fiction] نوشته رویا خوشنویس و ترجمه علی قاسمی منفرد که به تازگی وارد بازار کتاب شده، پژوهشی کامل و مطالعه‌ای متمرکز و مفصل‌ از زمان استخراج تا جنگ ایران و عراق با محوریت نفت و نقشی که در مدرن‌سازی ادبیات امروز داشته، محسوب می‌شود.

ناشر در یادداشت خود بر این کتاب آورده: «فرض نویسنده آن است که مواجهه با نفت -که همزمان با وقوع انقلاب مشروطیت صورت پذیرفت- و برآمدن ادبیات مدرن در ایران همزاد یکدیگرند و آنچه نویسنده نام آن را مدرنیته نفتی می‌گذارد نه فقط سکوی پرتابی بود برای ادبیات امروز ایران، بلکه با طرح پرسش‌های اجتماعی و فرهنگی، ذهن روشنفکران کشور را به سمت مفاهیم جدیدی سوق داد که همگی در بالندگی این ادبیات سهیم گشتند.»

داستان‌، فیلم، شعر و نفت
رویا خوشنویس پیش از ورود به جهان داستان، دو قصیده ملک‌الشعرای بهار را تحلیل می‌کند، سپس یازده اثر ایرانی را که بین 1320 تا 1390 نوشته شده را با محوریت نفت مورد بررسی قرار می‌دهد؛ رمان، داستان بلند و داستان کوتاه. این داستان‌های نفتی یا «پتروفیکشن»ها، علاوه بر پرداختن به درونمایه‌های جهانی داستان نفتی، به لحاظ نظری به مفاهیمی مانند تمثیل‌های ملی، مرکز و حاشیه و روابط جنسیتی نیز می‌پردازند. این یازده اثر عبارتند از: قضیه خر دجال (صادق هدایتسرگذشت کندوها (جلال آل‌احمداسرار گنج دره جنی (ابراهیم گلستانپسرک بومی، شهر کوچک ما و همسایه‌ها (احمد محمودچراغ‌ها را من خاموش می‌کنم (زویا پیرزاداهل غرق (منیرو روانی‌پور)، سیاسنبو و اکو سیاه (محمدرضا صفدری)، سرود مردگان (فرهاد کشوریعاشورا در پاییز و تابستان همان سال (ناصر تقوایی).

علاوه بر این خوشنویس داستان‌های دیگری را نیز مورد اشاره و بررسی کوتاه قرار می‌دهد ازجمله این داستان‌ها می‌توان به شهرهای نمک (عبدالرحمن مُنیف)، دایره خرد (آمیتاو گُش)، تکزاکو (پاتریک شاموزو)، یک ماه و یک روز: روزنوشت‌های حبس (کن سارو ویوا)، نفت! (آپتون سینکلر)، گرین‌وو (جورج مکای براون)، مردانی زیر آفتاب (غسان کنفانی)، رز سفید (بی. تراون)، نفت، نفت (گوستاو می‌رینک)، رمان مصور نفت و آب (استیو دوین و شانن ویلر) و... اشاره کرد.

اما تنها داستان‌های ایرانی و خارجی نیستند که منبع و مرجع تحلیل‌های نویسنده قرار گرفته‌اند. نویسنده به مقالات منتشر شده در ایران و خارج ایران و نیز پژوهش‌هایی که در غالب کتاب منتشر شده‌اند نیز ارجاع‌هایی دارد. همچنین در فصلی مستقل با عنوان «مواجهه نفتی در سینمای ایران...» کارنامه کارگاه فیلم گلستان به صورت خلاصه مرور شده است.

تاریخ ادبیات، مشروطه، شکست، تعهد و نفت
این کتاب در عین حال که با محوریت «نفت» به بررسی رویدادها و اثرشان بر ادبیات می‌پردازد، کتابچه تاریخ کوچکی است که افت و خیز جامعه ایرانی را از زمان مشروطه مرور می‌کند. نه تنها تاریخ جامعه ایرانی را بلکه سایه‌ای از تاریخ ادبیات ایران را نیز می‌توان در این کتاب دید. خوشنویس به ادبیات کلاسیک ایران در قرن چهارم هجری اشاره می‌کند که با آثار فردوسی طوسی پدیدار شد و به دوره اوج ادبیات در زمان مولوی و سعدی در قرن هفتم و حافظ در قرن هشتم می‌رسد. سپس به دوران حاکمیت سلسله قاجار و تقلید ادبیات از قالب‌های کلاسیک (آثار فرخی سیستانی و خاقانی) و دوران «بازگشت» اشاره می‌کند. این مرور کوتاه به زمانی می‌رسد که شاعران در پی اصلاح زبان به دنبال زبانی گشتند که به زبان مردم عادی نزدیک باشد، از قالب‌های کلاسیک دوری می‌کردند که سرشار از لغات عربی و ارجاعات به ادبیات عرب بود. آنها به دنبال فرمی بودند که با افکار جدیدی مانند نیاز به نظام حقوقی جدید، آموزش و آزادی زنان سازگار باشد. تاریخ کوتاهی که رویا خوشنویس در ابتدای کتاب آن را شرح می‌دهد اینجا به ادبیات مشروطه می‌رسد و افکار انقلابی که نهایتا زبانی صریح در ادبیات به وجود آورد. او به چهره‌های ادبی مانند ایرج میرزا، محمدتقی بهار و میرزاده عشقی اشاره می‌کند که چهره‌های انقلابی ادبیات بودند و می‌نویسند: دوران انقلاب مشروطه، ادبیات و سیاست درهم‌تنیده شدند به گونه‌ای که ادبیات اصلی‌ترین رسانه‌ای بود که پیام‌های انقلابی را به مردم می‌رساند.

در این مرور، خوشنویس به علی اسفندیاری معروف به نیما یوشیج به عنوان یک نویسنده تجددطلب اشاره می‌کند و محمدعلی جمال‌زاده و پس از آن مشفق کاشانی را معرفی می‌کند. سپس به دوره‌ای از ادبیات مدرن ایران به نام «ادبیات متعهد» اشاره می‌کند که ادبیات نفتی، بخشی از آن است. نویسنده کوتاه و روشن، برای خواننده مشخص می‌کند که چگونه نویسندگان ایرانی پس از کودتای سال 32 خود را متعهد دیدند که مساله نفت را که موضوع اصلی سیاست ایران بود، بازنمایی کنند و اینها همه در دورانی بود که مبارزه بر سر ملی کردن نفت ادامه داشت و دولت مرکزی فرآیند مدرن‌سازی دستوری را پیش می‌برد.

هیولای ادبیات
رویا خوشنویس در کنار مروری که بر وقایع سال‌های پیش از کودتای 1332 و پس از آن دارد، نشان‌مان می‌دهد ادبیات چگونه بزرگ و بزرگ‌تر شد و بخشی از آن از قالب هنر صرف بودن خارج و تبدیل به سلاحی برای مبارزه شد. او از قول حمید دباشی جامعه‌شناس و متخصص فرهنگ و پژوهش‌های اسلامی می‌گوید کودتای 32 که با دستگیری نویسندگان، فعالان سیاسی و روشنفکران همراه بود، دوره «شمایل ملی مدرنیته» بوده است. او می‌نویسد: «ازجمله دلایل شکوفایی ادبیات مدرن فارسی طی دو دهه پایان دوران پهلوی، محبوبیت ادبیات متعهد و ادبیات رئالیسم سوسیالیستی، غالب آمدن تفکرات ضدعربی، افزایش بهره‌گیری از استعاره، نماد و تمثیل برای گریز از سانسور و بیان انتقادات و همچنین جریان ترجمه بود.» این تعریف همان چیزی است که حسن میرعابدینی آن را در یک عنوان خلاصه کرده: «ادبیات بیداری و خودآگاهی». کامران تلطف نیز نام «ادبیات انقلابی» را برای آن برگزید.

خوشنویس در ادامه بررسی ادبیات در دو دهه پایانی دوران پهلوی به نقد و تحلیل کامران تلطف استناد کرده است؛ پژوهشگر ادبیات و جامعه‌شناس فرهنگی که در کتاب «سیاست نوشتار در ایران» نویسندگان این دوره را به دو دسته تقسیم کرده. دسته‌هایی که یکی ادبیات ناب و دیگری ادبیات متعهد را خلق کردند. «یکی گروهی که در آثارشان از مردم حمایت می‌کردند و با اهداف انقلابی به بیان تعهدات‌شان می‌پرداختند و دیگری گروهی که به موضوعات اجتماعی و سیاسی اهمیتی نمی‌دادند و به دنبال ادبیات «ناب» بودند.» نویسنده در این مسیر، نقبی به نخستین کنگره نویسندگان ایران در تابستان 1325 در سفارت روسیه در تهران می‌زند و به حزب توده می‌رسد که ادبیات برایش ابزاری برای ارتباط گرفتن با توده بود. اینجاست که دوباره خوشنویس به سرنخ قبلی خویش می‌رسد که در داستان‌های نفتی مورد بررسی قرار داده: تمثیل و استعاره. استعاره‌ای که پس از واقعه سیاهکل در سال 1349، شکل تازه‌ای یافت.

نویسنده «نفت خام و سراب آبادانی» در مسیر معرفی افت و خیزهای ادبیات، پس از اشاره به غرب‌زدگی جلال آل‌احمد و ماهی سیاه صمد بهرنگی به دوره طلایی ترجمه نیز نگاهی می‌اندازد و دهه چهل و پنجاه را دوره شکل‌گیری جنبش ترجمه معرفی می‌کند. سپس وارد دوران انقلاب اسلامی می‌شود و به جنگ ایران و عراق می‌پردازد.

دوران کشف و شهود با هدایت، جلال و بهار
خوشنویس دوره آگاهی از نفت را منحصر به سال‌های 1290 تا 1332 کرده و چند اثر ادبی در این دوره را مورد نقد و بررسی قرار داده است. اولینش دو قصیده از بهار یکی در ستایش حضور انگلیسی‌ها (قصیده مسجدسلیمان) و دیگری در نکوهش مداخله انگلیسی‌ها (نفرین به انگلستان) است که در فاصله قبل و آغاز جنگ جهانی دوم سروده شده است.

داستان «قضیه خر دجال» نوشته صادق هدایت نیز در این دوره نوشته شده که خوشنویس آن را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. داستانی که به زبان تمثیلی نوشته شده و در سال 1323 در قالب مجموعه ولنگاری منتشر شد. این داستان به ظهور و سقوط رضاشاه می‌پردازد که با دوره اوج شرکت نفت انگلیس و ایران همزمان بود. نویسنده این داستان را نخستین داستان در ادبیات فارسی می‌داند که نفت را گوهر به شمار می‌آورد. داستان درباره گله گوسفندی است (نشانگر ایرانی‌ها) که تنبان به پا می‌کنند و روزگارشان را در کشور «خر در چمن» (ایران) می‌گذرانند. سرگرم نشخوارند که از طرف شغال‌ها (روس‌ها) تهدید می‌شوند. شغال‌هایی که وانمود می‌کنند از سرزمین گوسفندها در مقابل روباه‌ها (انگلیسی‌ها) محافظت می‌کنند. دو شخصیت دیگر داستان دوال‌پای لندهور (رضاشاه) و کفتار (سیدضیا) است. نکته اصلی داستان این است که گوسفندان تا زمانی که علف برای چریدن و نشخوار داشته باشند، راضی و خشنودند.

سرگذشت کندوها، نوشته جلال آل‌احمد داستان دیگری است که یک سال پس از کودتا نوشته شد و در آن عسل جای گوهر داستان هدایت را گرفته است. در این داستان عسل (نفت ایران) را بلا (انگلیس) و مورچه‌ها (خاندان پهلوی) به یغما می‌برند. خوشنویس تحلیل و نقد مفصلی بر این داستان نوشته است.

دوران نبرد بر سر نفت با تقوایی، صفدری و محمود
خوشنویس در شرح دوره کشمکش بر سر نفت و بازنمایی آن در جهان ادبیات از داستان‌های احمد محمود، ناصر تقوایی و محمدرضا صفدری استفاده کرده است؛ سه نویسنده قدرتمند. او می‌گوید آثار نوشته شده در این دوره از جمله بحث‌برانگیزترین آثار از جهت سیاسی در ادبیات مدرن فارسی هستند و منتقدان این آثار را در دسته «ادبیات متعهد» جای می‌دهند.

نویسنده به سخن آل‌احمد تکیه می‌کند که داستان‌های ناصر تقوایی را یکی از نخستین آثار ادبی در ایران معرفی کرده که به وضعیت کارگران در محیط‌های صنعتی پرداخته و می‌نویسد: «این مجموعه نخستین اثری در ایران است که به شکلی صریح به تنش فزاینده میان افراد محلی و حکومت می‌پردازد، حکومتی که برای بهبود زندگی کارگران تلاشی انجام نمی‌دهد.... این مجموعه اثری مهم در ادبیات داستانی نفت‌محور ایران است زیرا، بیش از هر چیز، در پی برجسته کردن تجربه‌ها و ناکامی‌های کارگران صنعت نفت است... همچنین نشان می‌دهد که زنان تحت تاثیر نفت قرار دارند. شخصیت‌های زن این مجموعه در حاشیه هستند: آنها یا تن‌فروش‌اند، یا پرستار یا تصویر بی‌جانی بر یک پوستر.» سپس دو داستان عاشورا در پاییز و تابستان همان سال را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد. دو داستانی که در مجموعه داستان «تابستان همان سال» منتشر شده و به تابستان سال 32 و کارگران پالایشگاه آبادان اشاره دارد.

تابستان همان سال ناصر تقوایی

خوشنویس، احمد محمود را مشهورترین نویسنده تقابل نفتی در ایران می‌داند و سه اثر او را کامل مورد بررسی قرار می‌دهد. او می‌گوید، احمد محمود بیشترین نسبت را با رئالیسم سوسیالیستی داشت و از این منظر نقش پررنگی در آگاه کردن خواننده درباره انگیزه شورش‌های کارگری و رویارویی افراد محلی با نفت ایفا کرد. از سوی دیگر ناصر تقوایی و محمدرضا صفدری را نویسنده‌هایی با کمترین درگیری با ادبیات متعهد و رئالیسم سوسیالیستی معرفی می‌کند که در عوض جنبه‌های هنری داستان‌گویی آنها مانند فرم، زبان خیالی و شاعرانگی‌اش پررنگ بوده است.

او سه اثر احمد محمود را بررسی می‌کند و می‌نویسد: «محمود به جریان رئالیسم سوسیالیستی تعلق خاطر داشت و هدفش رساندن پیام به گوش توده‌ها بود. مقابله با شرکت نفت انگلیس و ایران از دغدغه‌های اصلی جریان رئالیسم سوسیالیستی در ایران بود که بر کودتای 32 و شکست برنامه ملی کردن صنعت نفت تمرکز داشت. بازنمایی محمود از زوایای ناشناخته و مبهم زندگی در شهرک‌های شرکت نفت، همچنین بازنمایی ناتوانی افراد محلی از درک و دریافت دقیق جریان صنتی‌سازی استعماری که بر آنها چیره شده، او را به یکی از مهم‌ترین نویسندگان داستان نفتی در ایران بدل کرده است. سال‌ها پیش از آنکه اصطلاح داستان نفتی (پتروفیکشن) رواج پیدا کند، محققان ادبی در ایران محمود را نویسنده‌ای می‌دانستند که به خوبی می‌تواند عملکرد نفت را به عنوان محصول و به عنوان محرک اصلی تولیدات فرهنگی در شهرک‌های نفتی ایران درک کند.»

خوشنویس سپس سراغ محمدرضا صفدری می‌رود با دو داستان سیاسنبو و اکو سیاه. دو داستانی که سال 58 در کتاب جمعه منتشر شد اما چهارده سال طول کشید تا توانست مجوز انتشار آنها را بگیرد. دو داستان به‌هم پیوسته که در پالایشگاه آبادان می‌گذرد و خشونتی بی‌سابقه را در داستان نفتی به نمایش می‌گذارد. نه تنها خشونت فیزیکی عریان بلکه خشونت جنسیتی که به واسطه صنعت نفت رخ می‌دهد. خوشنویس می‌نویسند: «سیاسنبو، نخستین نمونه در میان داستان‌های نفتی ایرانی است که در آن یک کارگر به واسطه فرآورده‌ واقعی نفت کشته می‌شود. قیر، خشن‌ترین حالت نفت...»

اهل غرق، رمان منیرو روانی‌پور که سال 68 نوشته شده نیز ازجمله آثاری است که در دوران نبرد با نفت مورد بررسی قرار گرفته است. این رمان درباره تاثیرات جدی توسعه نامتوازن و صنعتی‌سازی تحمیلی و شتاب‌زده در جنوب ایران در دهه 1350 است. خوشنویس از منیرو روانی‌پور به عنوان اولین زن نویسنده‌ای که به مواجهه نفتی پرداخته یاد می‌کند که در سبک رئالیسم جادویی می‌نویسد و می‌گوید: «او بر این باور است که آنچه در مرکز رئالیسم جادویی می‌نامند، در حقیقت، واقعیت موجود در زادگاه اوست. او عقیده دارد تقلیل اثرش به این ژانر به معنای نایده گرفتن واقعیت زندگی در جفره است، به عبارت دیگر، آنچه درنظر دیگران امر جادویی است در آنجا بخشی از واقعیت است.»

خوشنویس یک فصل را به رمان منیرو روانی‌پور و یک فصل را به رمان زویا پیرزاد اختصاص داده که نشان‌دهنده اهمیت این دو رمان است.

رمان «من چراغ‌ها را خاموش می‌کنم» از نظر خوشنویس به دلیل کاوش در کشمکش‌های زنان درون نظامی به‌ شدت مردسالار که شرکت‌های نفتی بخش مهمی از آن را تشکیل می‌دهند، شایسته ملاحظه‌ای جدی و موشکافانه است. او به شخصیت زن این رمان لقب «خانم شرکت‌نفتی» را می‎‌دهد؛ عنوانی که دکارد برای توصیف زنان خانه‌داری به کار می‌برد که در پایگاه‌های استخراج نفت زندگی می‌کنند. خوشنویس به صورت مفصل به تحلیل این رمان با محوریت صنعت نفت پرداخته است.

و اما رمان «سرود مردگان» نوشته فرهاد کشوری که سال 1390 منتشر شد آخرین اثری است که در این کتاب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. او با تحلیل دقیق ساختار این رمان، اظهار می‌کند این رمان دارای دو مشخصه «تکرار» و «تاخیر» است. خوشنویس با تحلیل رمان سرود مردگان در کنار عکس‌های مواجهه نفتی که در موزه صنعت نفت ایران نگهداری می‌شود، تجارب آسیب‌زای مردمان محلی که به مجبور به زندگی در مناطق شرکت نفتی مانند مسجدسلیمان بودند را بررسی می‌کند. در این بخش تاریخچه صنعت نفت در مسجدسلیمان را خواهیم خواند و با ماجراهای تجربه نفتی از زبان علی‌مراد فدایی‌نیا، نسیم خاکسار و بهرام حیدری آشنا خواهیم شد.

او در اشاره‌اش به مجموعه داستان «لالی» نوشته بهرام حیدری می‌نویسد: «لالی اگرچه از درختان نخل و بوی ماهی و دریا می‌گوید، اما برخلاف دیگر داستان‌های جنوب از زبان‌ها و گویش‌های ترکیبی بهره می‌گیرد.» این جمله را خوشنویس از کتاب «داستان مسجدسلیمان و شرکت نفت» نوشته شاپور بهیان وام گرفته است. اما در مجموعه داستان کوتاه «لالی» که داستا‌های به‌هم پیوسته‌ای هستند نشانی از بوی دریا و ماهی نیست... لالی روستایی دور از دریاست و در این مجموعه داستان، تصویری شگفت‌انگیز از دشت و کوه و طبیعت سبز می‌بینیم که بهرام حیدری با مهارت ترسیمش کرده است.

در این بخش به صورت کوتاه درباره نویسندگانی مانند فتح‌الله بی‌نیاز، داریوش احمدی و قباد آذرآیین که درباره مسجدسلیمان داستان نوشته‌اند نیز توضیحاتی داده شده و به تاریخ ایل بختیاری و تعامل‌شان با دیگر ایرانیان و خارجی‌ها، به ویژه در پایگاه‌های استخراج نفت به صورت مختصر پرداخته شده است.

نفت خام و سراب آبادانی: تجربه نفت در ادبیات داستانی مدرن ایران

نفت و سینما
پیش از این اشاره شد که خوشنویس در بازگویه خلاصه تاریخ ادبیات ایران پس از دوره مشروطه به ادبیات متعهد می‌رسد. ادبیاتی که پیوند نزدیکی با سینمای موج نو پیدا کرد: «مسیری که با فعالیت ابراهیم گلستان، عضو سابق حزب توده، برای شرکت نفت در آبادان آغاز شد» کارگاه فیلم گلستان، آبادان را به کانونی برای فعالیت‌های روشنفکرانه تبدیل کرد. خوشنویس می‌نویسد: «انگلیسی زبان اول پالایشگاه و زبان دوم شهر بود. سینما همراه با زبان انگلیسی شالوده آن چیزی را تشکیل می‌دادند که «فرهنگ آبادانی» خوانده می‌شد.» همین زبان انگلیسی و فرهنگ آبادانی بود که افرادی مانند نجف دریابندری و صفدر تقی‌زاده را به کار ترجمه سوق داد و چهره‌های مطرح ادبیات جهان را به حلقه‌های ادبی ایران معرفی کرد.

در این بخش خوشنویس دو مستند «آتش، موج، مرجان و خارا» و «اسرار گنج دره جنی» را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد و در کنارش به مستندهایی که ابراهیم گلستان درباره جنوب و نفت ساخت، اشاره می‌کند.

این کتاب، پژوهشی آکادمیک درباره داستان‌های نفتی و تاثیر صنعت نفت بر ادبیات مدرن ایرانی است. نقطه مشترک تمام داستان‌هایی که در این کتاب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته‌اند، رنج کارگران و رویارویی با استعمار است. این داستان‌ها فرآیند نفوذ مدرنیته نفتی را به نمایش گذاشته‌اند و نشانگر قدرت جادویی نفت در تغییر و تحول هستند: «گویای اثرات مدرنیته تحمیلی و بدون پشتوانه فرهنگی».
هیولای نفتی، چندین دهه در ادبیات سیاسی و اجتماعی ایران با شدت و حدت به کار می‌رود تا آسیبی که نفت به کشور وارد کرده را برجسته کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...